خلاصه داستان قسمت ۷۵ سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر + عکس

در این مطلب از سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت ۷۵ سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر را می توانید مطالعه کنید. با ما همراه باشید. این سریال به کارگردانی علی بیلگین، امید و ناامیدی‌ها، جنگ‌ها و تلاش‌های کارکنان صنعت سینما را به تصویر می‌کشد. سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر (Menajerimi Ara) در ژانر درام و کمدی محصول سال ۲۰۲۰ برگرفته از سریال فرانسوی Dix Pour cent به سفارش کانال Star Tv میباشد.

قسمت ۷۵ سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر
قسمت ۷۵ سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر

قسمت ۷۵ سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر

وقتی عکس بوسه باریش و دجله تو مجلس نشان داده می شود همگی شروع به عکس و فیلم گرفتن میکنند و به آن‌ها چشم می دوزند. دجله که فضای آنجا برایش خیلی سنگین شده به سرعت از مجلس بیرون میرود و باریش هم به دنبال او سپس فریس هم به دنبال باریش می‌رود و جلوی خبرنگارها را می گیرد. خبرنگارها از فریس می پرسند همین چند لحظه پیش آقا باریش با اطمینان بهمون گفتند که کسی تو زندگیش نیست پس چرا بهمون دروغ گفت؟ فریس به خبرنگارها میگه اگه گفته نیست پس حتما نیست، یکی یه عکس قدیمی را پخش کرده که ما حتما پیگیری و از آن فرد شکایت می‌کنیم. باریش جلوی دجله را میگیره و بهش میگه کجا داری میری؟ او با کلافگی بهش میگه هر جایی به غیر از اینجا حالم اصلا خوب نیست نمیتونم تو چشم کسی نگاه کنم همان لحظه فریس و کراج پیششان می‌روند و فریس میگه همین الان جفتتون میرین خونه هاتون و تا من خبرتون نکردم نه بیرون میاین و نه جواب تلفن یا پیام کسی رو میدین.

دجله را با آژانس راهی خانه می کنند. پریده به چینار میگه من خیلی ناراحتم همش تقصیر منه من همه رو جمع کردم و این جشن و گرفتم.چینار سعی میکنه تا آرومش کنه و بهش میگه اصلا تقصیر تو نیست این اتفاق میخواست بیفته اگه اینجا نمی افتاد یه جای دیگه می‌افتاد خودتو اذیت نکن. دجله با مرال به خانه می رسند مارال می‌گه یک لحظه بنشین سرگیجه گرفتم از بس راه رفتی دجله میگه نمیتونم اصلا، این میتونه کار کی باشه؟ کی همچین عکسی را گرفته؟ مرال بهش میگه حتماً کار همون پسری که طرفدار برن بوده اگه تونسته تا خونه باریش بیاد حتماً تونسته این عکسو هم بگیره. دجله میگه اگه کار اونه خودش الان توی زندانه پس کی پخش کرده؟ کراج به دجله زنگ میزنه و بهش میگه تا چند دقیقه دیگه میام پیشت تا حرف بزنیم  دجله ازش می خواد نیاد و بهش میگه دلم نمیخواد الان با کسی حرف بزنم، کراج بهش حق میده و میگه الان استراحت کن فردا صبح همدیگر را می بینیم.

زنگ خانه آنها زده میشه و مرال و دجله برای شان سوال می شود که کیه؟ مرال وقتی در را باز میکنه میبینه باریش و آیدین هستن و تعارف شان می کند به داخل. باریش دجله را بغل میکند و دلداریش میدهد و بهش میگه آروم باش اتفاق خاصی نیفتاده خوبیش اینه که دیگه احتیاجی نیست یواشکی همدیگر را ببینیم با خیال راحت میتونیم همه جا بریم دجله با نگرانی میگه نمیدونم تو آژانس چه جوری باهام رفتار میکنند؟! اصلا امکان داره منو اخراج کنند! باریش بهش این اطمینان را می دهد که همچین چیزی اتفاق نمی افته چون تو دیگه دستیار فریس نیستی خودت یه مدیر برنامه آژانسی. فردای آن روز باریش و آیدین وقتی از خانه میخوان بیان بیرون با خبرنگار ها روبرو میشن که باریش سعی میکنه چیزی نگه و خودشو کنترل کنه تا اینکه یکی از خبرنگاران ها می‌گه شنیدم به دجله لقب گربه سیاه دو به هم زن دادن، او هم عصبانی میشه و به طرف خبرنگار حمله میکنه آیدین جلوشو میگیره و از اونجا دورش می کند.

این فیلم در فضای مجازی پخش میشود. دجله با پدرش تو کافه صحبت می کنند و کراج بهش میگه رابطه داشتن با بازیگر اصلا چیز خوبی نیست اونم با باریش که اصلاً تعادل شخصیت نداره و ازش میخواد که هر چی زودتر رابطه اش را تمام کند ولی دجله از باریش طرفداری میکنه و میگه تو اصلاً او را نمیشناسی درسته رابطه مان خوب شده اما این زندگی منه اجازه دخالت نمیدم و از اونجا میره. کراج سر صحنه به کاروان برن میره و ازش می پرسه که خبر داشته یا نه؟ پخش کردن عکس کار اون بوده یا نه؟ برن خودشو میزنه به اون راه و میگه البته که تو این کار نقشی نداشتم. اصلا به من چه که اونا با هم رابطه دارند؟! فریس تو اتاقشه که سرکان پیشش میره و با کنایه بهش میگه من پای کاری که می کنم میمونم و مسئولیت شو بر عهده می گیرم فریس با شنیدن این حرف ها از او این احتمال را می دهد که سرکان ماجرای بارداریش را می داند سپس پیش چینار میره تا ازش بپرسه چیزی بهش گفته یا نه که چینار بهش میگه معلومه که نگفتم فکر کن ببین به غیر از من به کی گفتی!

فریس به اتاقش میوه تا جواب آزمایش را ببینه که سر جاش هست یا نه. ۲ نفر دجله را تو مسیر رفتنش به آژانس می شناسد و درباره ی بد تیپ بودن او حرف می زدند دجله با شنیدن این حرف ها خودش رو بیشتر می پوشاند و خودش را به آژانس می رساند. فریس وقتی می فهمد که دجله اومده و تو تراس هست پیشش میره و او را دلداری میده و بهش میگه از دستت یه خورده عصبانی هستم ولی نه به خاطر اینکه با باریش تو رابطه ای به خاطر این که پنهان کردی. دجله بهش میگه نمی خواستم کسی چیزی بفهمه فریس بهش می گه درکت می کنم میفهمم چی میگی ولی یه چیزی رو آویزه گوشت کن زندگی شخصیتو با کارت قاطی نکن هر مشکلی داری هر گرفتاری داری و هر ناراحتی با خودت نیارش تو محل کارت و الان هم بهت ۵ دقیقه وقت می دهم تا میخوای ناراحت باشی گریه کنی، انجامش بده ولی فقط ۵ دقیقه بعد از اون می خوام دجله سابق را ببینم و به داخل آژانس میره.

سرکان دجله را صدا میزنه و بهش میگه ایرم دوست داره با تو کار کنه امروز هم یه قرار ملاقات با هم دیگه دارین او خوشحال میشه و میخواد از اتاق بیرون بره که سرکار بهش میگه خودتو ناراحت نکن بیخیال باش دجله میگه تمام سعیمو می کنم و میره. چینار پیش کراج میره و بهش میگه من چند تا کار خوب برای ژولیده پیدا کردم گفتم بهت بگم اگه مشکلی نداری برات بفرستم خودت همه کارهاشو بکنی و نفهمه کاره منه کراج استقبال می کنه و میگه مشکلی نیست خودم انجامشون میدم.

باریش پیش برن به کاروانش می‌رود تا باهاش حرف بزنند. برن یه جوری وانمود میکنه که انگار خودش تازه ماجرا را فهمیده و باریش را ترغیب می کند تا برنامه اینترنتی که درباره او حرف می زدند را ببینه باریش با دیدن اون برنامه حسابی به هم میریزه و به فریس زنگ میزنه. او اول به خاطر مصاحبه صبحش دعواش میکنه که باریش بهش میگه هرکی هرچی میخواد به خودم بگه، بگه اما کسی حق نداره به دجله چیزی بگه فریس آرومش میکنه و میگه وضعو بدتر نکن تا چیزی نگفتم کاری نکن….

 

بیشتر بخوانید؛

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر + عکس

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest
0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا