خلاصه داستان قسمت ۷۶ سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر + عکس

در این مطلب از سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت ۷۶ سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر را می توانید مطالعه کنید. با ما همراه باشید. این سریال به کارگردانی علی بیلگین، امید و ناامیدی‌ها، جنگ‌ها و تلاش‌های کارکنان صنعت سینما را به تصویر می‌کشد. سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر (Menajerimi Ara) در ژانر درام و کمدی محصول سال ۲۰۲۰ برگرفته از سریال فرانسوی Dix Pour cent به سفارش کانال Star Tv میباشد.

قسمت ۷۶ سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر
قسمت ۷۶ سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر

قسمت ۷۶ سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر

مرات به چینار زنگ میزنه و درباره کالبن یکی از بازیگر هایش گلگی میکنه مرات میگه کالبن تازگیا خیلی عوض شده تازگیا رفته تو یکی از این فرقه هایی که تو خلوت خودشون رو پیدا میکنن و درست حسابی سرکار نمیاد تا باهاش میخوای حرف بزنیم میگه می خوام تنها باشم تو خلوت و آرامش خودمو بشناسم و پیدا کنم و از چینار میخواد بهش کمک کنه. دجله موقع رفتن به سرقرار با ایرم با خبرنگار هایی که برایش کمین کرده بودند رو به رو میشه از دست آنها فرار میکنه. تو تاکسی به مرال زنگ میزنه و درباره وضعیتش باهاش حرف میزنه تا کمی آرام شود مرال ازش میخواد تا قوی باشه و به کسی اعتنایی نکند نه به حرفهایی که تو فضای مجازی بهش میزنند نه خبرنگارها و نه هیچکس دیگه. وقتی دجله پیش ایرم میرسه بعد از کمی حرف زدن دجله بهش میگه تا درباره گرفتاری و مشکلات و چیزهایی که باید بداند بهش بگه. ایرم از اینکه خیلی وقته کسی تو زندگیش نیست و تنهاست گلگی میکنه و به دجله میگه من چمه؟ شاخ دارم؟ یا دم؟

چرا همه ازم میترسن؟ دجله سعی میکنه تا این طرز فکرش را تغییر بده و بهش میگه اینجوری که فکر می کنی اصلاً نیست. ایرم به دجله میگه که من می خوام با یه مردی که ساده و معمولیه وارد رابطه بشم نه با کسی که مشهوره. ایرم با دجله قرار میزاره تا شب برن یه جایی که خیلی معمولیه و آدمهای عادی رفت و آمد می کنند. چینار به خانه ی کالبن میره تا باهاش درباره موضوع پیش آمده صحبت کنه اما منشی خانه‌اش به چینار میگه تا چند ساعت آینده نمی توانید با کالبن خانم ملاقات کنین ایشون الان در حال مدیتیشن هستند. چینار از خانه بیرون میاد و ماجرا رو به مرات میگه. باریش سر صحنه فیلمبرداری است، عمر که نقش مقابل باریشه پیشش میره و بهش میگه میبینم تیتر اول اخبار شدی و شروع میکنه به کنایه زدن بهش. باریش خودش رو کنترل میکنه تا چیزی نگه اما عمر بهش میگه وقتی عکستو دیدم دختره برام آشنا بود بعد از کمی فکر کردن یادم اومد آژانس دیده بودمش انگاری آژانس اگو امتیازهای بیشتری به بازیگراش میده قبلاً دجله را که دیده بودم به من پا نداد ولی نمی دونم چی شده که به تو اوکی داده.

باریش با شنیدن این حرف‌ها از کوره در میده و شروع میکنه به زدن عمر. عوامل صحنه به طرف شان می روند و آنها را از همدیگه جدا می کند. باریش با صدای بلند بهش میگه که عمر میکشمت ولی عمر به باریش میگه به حسابت میرسم بشین و تماشا کن. اجه اونجا حضور داشته سریعاً با گوشیش فیلم میگیره و برای سرکان میفرسته. سرکان با دیدن این فیلم عصبی میشه و سریعاً به فریس و کراج میگه که به اتاقش برن. سرکان این فیلم و به جفتشون نشون میده و میگه بیشتر از این آژانس را بدهکار نکنید هر جور که شده خودتون درستش کنین. برن پیش باریش میره تا باهاش حرف بزنه و آرومش کنه در حالیکه از ته دل خوشحاله ولی بروز نمیده و به باریش میگه اعصاب خودت مسلط باش رو کار تمرکز کن این اتفاق ها عادیه بعد از چند وقت تموم میشه و میره خودتو الکی درگیر و اذیت نکن واسه منم اتفاق افتاده بود. باریش عصبی میشه و به برن میگه تو خودتو داری با دجله عشق من مقایسه می کنی؟ هیچ کسی حق نداره درباره دجله معشوقه من حرفی بزنه.

برن از این حرف حسابی جا خورده و ناراحت میشه ولی بروز نمیده و بهش میگه من فقط میگم که به فکر کارت هم باشی. باریش بهش میگه اصلاً کار برام مهم نیست این صحنه و این فیلمبرداری هم برام مهم نیست فقط دجله واسم مهمه و میره. برن از حرفهای باریش و شدت علاقه اش به دجله حرص میخوره. دجله وقتی به آژانس برمیگرده امراه بهش میگه که به خاطر فیلم خودتو اذیت نکن دجله که خبر نداره میگه کدوم فیلم؟ از چیزی خبر ندارم! امراه و گولین بهش فیلمو توضیح می‌دهند و میگن که باریش امروز سرصحنه عمر را کتک زده دجله کلافه میشه و به آنها میگه دیگه بریدم واقعا خسته شدم سپس به اتاق کراج میده. کراج باهاش حرف میزنه و میگه بهتره که یه چند وقتی تو باریش همدیگر را نبینین و یه کم فاصله بگیرید. دجله بهش میگه درباره این موضوع قبلا حرف زدیم، کراج بهش میگه متوجه موضوع نیستی؟ با یه عکس ساده شروع شده ببین به کجا کشیده شده؟

کار باریش تو خطر افتاده قرارداد هاش یکی یکی دارند فسخ میشن معلوم نیست تو این سریال موندنی باشه یا نه. دجله که حسابی اعصابش خورد شده با بغض به سمت تراس میره و به یاد حرف فریس میوفته که درباره زندگی شخصی و کاریش نصیحت کرده بود به خاطر همین آلارم گوشی اش را برای ۵ دقیقه میزاره و شروع میکنه به گریه کردند تا خودش را تو اون ۵ دقیقه خالی کند. فریس با باریش دعوا میکنه و بهش میگه این چه کاری بود که کردی؟ مگه من بهت نگفته بودم که هیچ کاری نکن تا بهت بگم؟ الان آینده شغلیت به خطر افتاده، آقا جلال حسابی عصبیه ازدستت معلوم نیست تو این سریال موندنی هستی یا نه. باریش با جدیت تمام به فریس میگه اصلا برام مهم نیست فریس عصبانی میشه و میگه پس همچین برنامه ای برای خودت ریختی؟ باریش موقع رفتن میخواد بره اتاق دجله که یکدفعه از جلوی در میاد حالشو می پرسه و ازش میخواد تا با هم دیگه کمی حرف بزنند دجله بهش میگه الان نه باریش همه توجه ها الان روی منه باشه برای شب.

دجله با ایرم به مهمونی که چینار معرفی کرده بود میرن آنجا تغییر شکل داده تا کسی او را نشناسه. آیدین به دجل زنگ میزنه و میگه باریش اصلا حالش خوب نیست زنگ زدم ببینم اگه کار نداری یه سر بیای پیشش ولی الان دارم فکر می کنم که خبرنگاران اینجان نیایی بهتره فقط اگر رسیدی بهش زنگ بزنی خیلی خوب میشه حالشو میپرسه. دجله میگه چی شده مگه؟ آیدین بهش میگه زده به سرش هرچی هم باهاش حرف میزنم تا حالش بهتر بشه فایده نداره گفتم تو باهاش حرف بزنی حالش خوب بشه. ایرم که از دست یک نفر اونجا عصبانی میشه به دجله میگه به هوای آزاد نیاز دارم که همان موقع یه فرد معمولی بهش میگه حیاط پشتی را بهتون پیشنهاد میدم و داوطلب میشه که اورا همراهی کنه بعد از رفتن آنها چینار بعد زنگ میزنه و میگه امکان داره من نتونم بیام اگه نیام ناراحت میشی؟ دجله میگه نه شما به کارتون برسین اینجا مشکلی نیست چینار ازش میخواد تا اگه به مشکل خوردن بهش سریع زنگ بزنه دجله هم قبول میکنه….

بیشتر بخوانید؛

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر + عکس

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest
0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا