خلاصه داستان قسمت ۷۸ سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر + عکس

در این مطلب از سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت ۷۸ سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر را می توانید مطالعه کنید. با ما همراه باشید. این سریال به کارگردانی علی بیلگین، امید و ناامیدی‌ها، جنگ‌ها و تلاش‌های کارکنان صنعت سینما را به تصویر می‌کشد. سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر (Menajerimi Ara) در ژانر درام و کمدی محصول سال ۲۰۲۰ برگرفته از سریال فرانسوی Dix Pour cent به سفارش کانال Star Tv میباشد.

قسمت ۷۸ سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر
قسمت ۷۸ سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر

قسمت ۷۸ سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر

سرکان پیش فریس میره و دستانش را میگیرند و بهش میگه فریس من پای مسئولیت کاری که کردم میمونم من هیچ وقت ولت نمیکنم و همیشه کنارتم فریس با عصبانیت بهش میگه ولی تو به من خیلی دروغ گفتی سرکان در جوابش میگه اگر تو هم یکبار به توضیحات من گوش بدی و حرفامو بشنوی حق را به من میدی ولی فریس هیچی نمیگه و سکوت میکند. سرکان وقتی از پیش فریس میره به سمت اتاق چینار میرود. چینار که با دیدن آن برگه در اتاق کراج فکر می کند که جاسوس آژانس اگو کراجه و همین موضوع او را به هم ریخته و حال خوبی ندارد. وقتی سرکان پیشش میره بهش میگه چینار من میدونم که تو صمیمی ترین دوست فریس هستی و فریس بیشتر از هرکس دیگه به تو نزدیکه به خاطر همین ازت می خوام بهش بگی که من همیشه پیشش هستم و ولش نمیکنم و همیشه تو هر شرایطی پشتشم و نگران حالشم.

باریش وقتی در خانه اش را باز میکنه با مادرش آیلا روبرو میشه و شوکه میشه و دجله را به آیلا مادرش معرفی می‌کند دجله بعد از سلام و احوالپرسی از باریش خداحافظی میکنه و میره. باریش هنوز تو این فکر که چرا بی خبر مادرش به اونجا اومده و از این خبر نداره که آیدین برادرش اورا خبر کرده بهش گفته بیاد چون میخواست تو این شرایط سخت و این روزها مادرش کنارش باشد. چینار پیش فریس میره و عکس نوشته پیدا کرده در اتاق کراج را بهش نشون میده و بهش میگه فکر می‌کنی این برگه را کجا پیدا کردم؟ تو اتاق کراج. فریس باور نمیکنه و میگه نه بابا کراج همچین کاری نمیکنه حتما یه توضیحی داره یه اشتباهی شده چینار بهش میگه مگه کراج تا حالا همچین کارایی نکرده؟ از این کارها زیاد انجام داده ولی باز هم فریس بهش میگه تا مطمئن نشدن به کسی چیزی نگه. خبر این که باریش از سریال قصه های پریا حذف شده همه جا پر می شود و در فضای مجازی پخش شده.

فردای آن روز وقتی باریش از خواب بیدار میشه بدون اینکه صبحانه بخورد از خانه بیرون می زند آیلا به آیدین می گه تو برو دنبالش و تنهاش نذار آیدین از باریش میپرسه که همراهش بیاد یا نه اما باریش مخالفت میکنه و آیدین میگه خودش نمی خواد من چه جوری برم؟ باریش وقتی از خانه بیرون می زند با خبرنگارها روبرو میشه و یکی از این خبرنگار ها درباره کتک کاریش با عمر سوال می کند و او هم میگه نباید این حرف‌ها را می‌زد و من به حساب اون مرتیکه تو دادگاه میرسیم و پا پس نمی کشم یه نفر دیگه از شما می پرسد که رابطه‌تان به چه صورت است؟ خودتون یه عکس دونفره با دجله تو فضای مجازی گذاشتین و بلافاصله پاک کردیم؟! دلیلش چی بوده؟ که بهشون میگه این چیزا مربوط به زندگی خصوصی منه و اصلاً دوست ندارم درباره‌اش حرف بزنم و سوار ماشینش میشه و میره. چینار به اتاق فریس میره و بهش میگه امروز برای چند جا قرار گذاشته بودیم که بریم برای دیدن ملک برای شرکت و ازش می پرسه که ساعت چند قرار گذاشته فریس بهش میگه ساعت ۱۱.

چینار میپرسه اگه ازمون پرسیدند کجا رفتیم چی بگیم؟ فریس از خودش یه اسم در میاره و چینار از اون اسم خندش میگیره. کراج سر صحنه فیلم‌برداری یک کارگردان جوان به اسم اردم میره بازیگر کراج که فردی پا به سن گذاشته است برای اردم کار میکنه و باید سکانسی در استخر بگیرند از آنجایی که بازیگر کراج شنا کردن بلد نیست با اردم دعوا میکنه و میگه این نقش و این کاری که ازم میخوای خیلی سبکه من باید بپرم روی این اردک بادی تو استخر؟ من هیچ وقت حاضر نمیشم همچین کاری کنم و باید تصمیم بگیری یا من یا اردک بادی توی استخر؟ اردم با عصبانیت میگه معلومه که اردک بادی. بازیگر کراج از صحنه خارج میشه و پیش کراج میره ولی او بهش میگه که دلیل اصلی من شنا بلد نبودنم بوده. دجله به پیام ها و پستهای فضای مجازی نگاه میکنه و ناراحت میشه امراه و گولین  به او دلداری می دهند و بهش میگن به این چیزا اصلاً توجه نکن یکسری آدم مریض هستند که منتظر فرصت هستن که تو این مواقع چرت و پرت بنویسم.

امراه به دجله میگه ۵ دقیقه دیگه تو تراس میبینمت و اونجا دوتا گوشی بهش نشون میده و بهش میگه این دوتا گوشی جفتشون به یک خط وصل هستش اینجوری هر دوی ما میتونیم به کارها رسیدگی کنیم نگران هیچی هم نباش چون اگه کسی زنگ بزنه مستقیم میره روی پیغام گیر تا بعداً خودت زنگ بزنی. دجله خوشحال میشه و امراه را بغل میکنه. برن به خانه باریش میره که مادرش آیلا در را باز میکنه برن از فرصت استفاده کرده و شروع میکنه به بدگویی از دجله تا او را پیش مادر باریش خراب کند و بهش میگه این دختر از وقتی که اومده همه چیز را به هم ریخته و دردسر درست کرده حتی باعث شد مادر پدر من از هم طلاق میگیرند آیلا با شنیدن این حرف ها نظرش نسبت به دجله عوض میشه و حس خوبی بهش نمیده. باریش با عصبانیت پیش فریس میره و باهاش دعوا میکنه که چرا کنار من نیستی و بهش میگه اگه از من میخوای که برم از اون پسر عمر عذرخواهی کنم باید بهت بگم که هیچ وقت این کار را انجام نمیدم.

فریس بهش میگه تو اصلا به حرف من گوش نمیدی و هر کاری که میخوای می کنی تو داری به خودت به سابقه کاریت به من به دجله به همه اطرافیانت صدمه وارد می کنی و خودت متوجه نیستی باریش با عصبانیت از اتاقش بیرون میره که فریس به خاطر فشار روحی زیادی که بهش وارد شده از حال میره و سرکان اورا رو کاناپه دراز می کشاند و تا زمانی که حالش خوب نمیشه از کنارش نمیره. دجله با باریش صحبت می کنه و ازش میخواد تا به اعصابش مسلط باشه و هر چه زودتر به حال خودش برگرده و بهش میگه نباید نسبت به هر چیزی زود واکنش نشون بدی مهم اینه که من و تو با همیم و همدیگر را دوست داریم و اصلا دیگه مهم نیست بقیه چی میگن باریش که حسابی به هم ریخته است از آژانس بیرون میره بدون هیچ حرفی….

بیشتر بخوانید؛

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر + عکس

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest
0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا