خلاصه داستان قسمت ۸۰ سریال ترکی دختران آفتاب

در این مطلب از سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت ۸۰ سریال ترکی دختران آفتاب را مشاهده می فرمایید. با ما همراه باشید. این سریال ترکی به کارگردانی Metin Balekoğlu در ژانری درام، کمدی، رمانتیک در ۱ فصل ۳۹ قسمتی در استانبول ساخته شده است. تهیه کنندگان سریال دختران آفتاب اسماعیل گوندوگو و اینچی کرهان می باشند. این سریال یک مجموعه تلویزیونی ترکیه‌ای با بازی امره کینای، اوریم آلاسیا، تولگا ساریتاش و بورجو اوزبرک و هانده ارچل است.

قسمت ۸۰ سریال ترکی دختران آفتاب

خلاصه داستان قسمت ۸۰ سریال ترکی دختران آفتاب

هالوک به خانه سویلای می رود.‌سویلای با دیدن او هول می شود. هالوک با خونسردی میگوید که میخواهد همه چیز را در مورد گذشته بداند. سویلای میگوید که او در زمان ازدواج با هالوک حامله بوده و قسم میخورد که این موضوع را نمی‌دانسته است. سپس خواهش میکند که این موضوع بین خودشان بماند و علی نفهمد زیرا نابود می شود هالوک به او میگوید که تا فردا وقت میدهد که سویلای از این شهر برود و اگر میخواهد پسرش را نیز ببرد. در بار، نازلی میخواهد به همراه سلین به دستشویی برود. چند پسر مزاحم آنها شده و به آنها متلک می اندازند. ساواش از دور متوجه شده و جلو می آید و با یکی از آن پسرها دعوای شدیدی میکند. دیگران جمع شده و آنها را جدا می‌کنند. کمی بعد ساواش پیش آن پسر می رود و میگوید که هنوز با او تسویه حساب نکرده است. ساواش پیشنهاد مسابقه موتور پسر را میپذیرد تا او را شکست بدهد. همان لحظه ملیسا و الیف می رسند و الیف این حرف ها را می شنود.

نازلی با دیدن ملیسا کلافه می شود. او و سلین از آنها می خواهند که از جمعشان بروند. ملیسا به عمد مقابل نازلی در مورد مسابقه فردا از ساواش سوال میکند. نازلی که با مسابقه دادن ساواش مخالف است، از اینکه ساواش پنهانی میخواهد مسابقه بدهد و زیر قولش زده است ناراحت شده و قهر میکند. ساواش دنبال او می رود. ملیسا از کار خود خوشحال است. الیف میخواهد با علی صحبت کند. سلین مانع می شود و سپس علی نیز از سلین طرفداری میکند و بابت اینکه الیف آن روز نگفته بود که سلین به خاطر کارش از الیف معذرت خواهی کرده و باعث شد که علی تولدش را خراب کند، از او گله کرده و از او میخواهد برود. الیف ناراحت شده و پنهانی با لونت تماس میگیرد و میگوید که میخواهد او را ببیند.
نازلی از ساواش میخواهد که به مسابقه نرود و او را تهدید میکند اما ساواش اهمیت نمی‌دهد.

توچه میخواهد به خانه برود. او در پارکینگ، لونت و الیف را مشغول صحبت میبیند و پنهانی از آنها فیلم میگیرد. الیف با کلافگی به لونت می‌گوید که دیگر نمیخواهد به این نقش ادامه بدهد. لونت می‌گوید که الیف هرچه دارد از او دارد و باید به حرفش گوش کند. الیف میگوید که اگر نیاز باشد همه چیز را به علی میگوید. سپس می رود.
علی، سلین و نازلی را به خانه می رساند. هالوک دم در آمده و وقتی علی را میبیند آنها با یکدیگر بحثشان شده و دعوا می‌کنند.گونش و احمد آنها را جدا می‌کنند. روز بعد، رعنا پیش روانپزشک هالوک می رود و در مورد دیدن عکسهای گونش در کانکس هالوک میگوید. روانپزشک می‌گوید که هالوک باید از گونش دوری کند، اما توضیح دیگری نمی‌دهد زیرا امین حرفهای بیمار خود است.
ساواش برای مسابقه می رود. ملیسا نیز به آنجا می رود و به عمد با نازلی تماس میگیرد تا او را حرص بدهد. نازلی به پیست مسابقه می رود. ساواش مسابقه‌ را برنده می شود. سپس از آن پسر میخواهد از نازلی معذرت خواهی کند. نازلی از این کار ساواش بیشتر عصبی می شود. سویلای چمدان خودش را جمع میکند تا از خانه برود.

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest
0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا