خلاصه داستان قسمت ۸۳ سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر + عکس

در این مطلب از سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت ۸۳ سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر را می توانید مطالعه کنید. با ما همراه باشید. این سریال به کارگردانی علی بیلگین، امید و ناامیدی‌ها، جنگ‌ها و تلاش‌های کارکنان صنعت سینما را به تصویر می‌کشد. سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر (Menajerimi Ara) در ژانر درام و کمدی محصول سال ۲۰۲۰ برگرفته از سریال فرانسوی Dix Pour cent به سفارش کانال Star Tv میباشد.

قسمت ۸۳ سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر
قسمت ۸۳ سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر

قسمت ۸۳ سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر

صبح باریش از طرف مادرش آیلا از دجله معذرت خواهی میکنه اما دجله بهش میگه من از دستشون دلخور نشدم به هر حال مادرته و نگرانته حق هم داره نگران زندگی و شغلته. سپس دجله با باریش صحبت میکنه تا راضی بشه و با هم دیگه برای مصاحبه پروژه جدید که برای باریش پیدا کرده بود برن و در آخر هم موفق می شود و با همدیگه به طرف محل مصاحبه می روند. سرکان سراغ چینار میره و بهش میگه ازت می خوام که ساعت و روز دقیق سونوگرافی فریس را بهم بدی این جوری می خوام بهش ثابت کنم که تو هر لحظه پیششم و تنهاش نمیزارم چینار هم قانع میشه و آدرس و زمان دقیق را بهش میده. کراج به سر صحنه فیلمبرداری بازیگرش شنای میره. تو اون سکانس شنای باید سیلی به هاریکا بزنه اما اصلاً دلش نمیاد و هر دفعه فیلم برداری را خراب میکنه.

هاریکا درباره مصاحبه‌اش بهش می‌گه تو رفتی مصاحبه منو دزدیدی! تو باعث شدی تا دیگه عکسم روی مجله کارتون چاپ نشه. شنای که از چیزی خبر نداره اعلام بی اطلاعی می کنه و قسم میخوره و میگه من همچین کاری نکردم اصلاً از همچین چیزی خبر نداشتم. هاریکا حرف های او را باور نمیکنه و شروع میکنه با او بد رفتاری کردن و مدام بهش توهین میکنه شنای که صبرش تموم شده دیگه از کوره در میاد و سیلی محکمی این دفعه از ته دلش بهش میزنه. هاریکا عصبانی شده و به مدیر برنامه‌اش ماجرا رو میگه مدیر برنامه هاریکا به سرکان زنگ میزنه و با عصبانیت بهش میگه به خاطر این کارش شنای از آژانس شما شکایت می کنم سرکان که میبینه نمیتونه مدیر برنامه هاریکا را آروم کنه به کراج خبر میده و ازش می خواد که این ماجرا را هرچه سریعتر حلش کنه.

کراج پیش هاریکا میره و باهاش حرف میزنه تا شکایتش را پس بگیره اما وقتی میبینه نظرش تغییر نمیکنه تهدید می کند و بهش میگه اگه رضایت ندی من میرم سراغ کارگردان سریال و بهش میگم که پنهانی و دور از چشم بقیه بسته ای را با یه نفر جا به جا کردی هاریکا با شنیدن این حرف تو خودش میره و ناراحت میشه و بعد از رفتنش یکی از منشی های صحنه فیلمبرداری پیش کراج میره و بهش میگه من هم این صحنه را چند باری از هاریکا دیده بودم و شک کرده بودم بهش اما در آخر متوجه شدم که هاریکا پیش دکتر گفتار درمانی می رود و ساعت های دقیق رفتنش را به او می‌دهد. کراج از کارش پشیمون میشه. شنای پیش هاریکا میره تا از دلش در آورد و بهش میگه اگه دلت خنک میشه تو هم بیا یه سیلی به من بزن او با شنیدن این حرف بدون هیچ فکری سیلی به شنای میزنه شنای حسابی جا میخوره ولی بهش میگه من توی این موضوع هیچ نقشی نداشتم مدیر برنامه ام همه این کارها را انجام داده و از هاریکا میپرسه که چرا به کلاسهای گفتاردرمانی میره؟

هاریکا بهش میگه چون خیلی بازیگری را بلد نیستم و فقط خوش شانسم و با این روش تمرین می کنم که بهتر بشم شنای بهش میگه یعنی به خاطر همین خوش شانسیته که جایزه بهترین بازیگر زن را گرفتی؟ من فکر نمی‌کنم! همه دنبالتن که باهات کار کنند این از روی شانس نیست از روی استعدادته و شنای چند نمونه از اتفاقات بد زندگیشو برای هاریکا تعریف می کند. هاریکا با شنای احساس نزدیکی میکنه و رابطه‌اش را باهاش خوب میشه. تمام مدیر برنامه ها به همراه گوکچه بهادر پرستار تو اتاق جلسه جمع شدن وقتی کارگردان چینی پیششون میره آنها شروع می کند برایش موضوع را باز کردن و بهش میگن ما خیلی گشتیم دنبالتون میخواستم باهاتون حرف بزنیم اما موفق نشدیم تا الان. شما سر یه سوء تفاهم از آژانس شکایت کردین. کارگردان نمیفهمه منظورشون چیه!

کراج بهشون میگه ما تو آژانس مون با دوتا گوکچه بهادر کار می‌کنیم یکیش مدیر برنامه اش چینار و این یکی که بازیگر منه کارگردان باور نمیکنه و ازشون میخواد که فیلمی چیزی برایش بیارند تا ثابت کنه پریده پیش دجله، گولین و امراه میره و ازشون میخواد تا فیلمی که با گوکچه بهادر پرستار فیلمبرداری کردند را بهش بده اما آنها بهش میگن فیلم باید اول دانلود بشه ما احتیاج داریم یک ربع سر کارگردان را گرم کنید تا دانلودش کامل بشه. پریده برمیگرده و کراج بهانه رضایت گرفتن از کارگردان آن سریال را بازگو میکنه سپس فیلم دانلود میشه و دجله برایشان می برد. کارگردان با دیدن اون تیکه از فیلم باور نمی کنه و شروع میکنه به یکسری سوال کردن از گوکچه آخر سر کوگچه کلافه میشه و می‌گه قرارداد جلوتونه و منم که دارین میبینین اونم فیلمه خامه چقدر سخت میگیرین بسته دیگه! بعد از کمی صحبت کردن بالاخره کارگردان راضی میشه و اعلام میکنه که شکایت را پس میگیره سپس از بازی کوکچه بهادر پرستار خوشش میاد و پیشنهاد بازی بهش میده.

اجه به آژانس میاد و به اتاق پریده میره و ازش میپرسه که جشن ولنتاین کار او بوده یا نه پریده چیزی نمیگه و به اجبار میگه اگه درباره دجله می خوای چیزی بگم همین الان برو که هیچی بهت نمیگم. او ماجرای برن را میگه که فهمیده و بهش میگه به احتمال زیاد لو دادن رابطه دجله و باریش به احتمال زیاد زیر سر برن بوده. بعد از رفتن اجه پریده به برن زنگ میزنه تا پیشش بره و ازش میپرسه که چرا همچین کاری کرده و عکس باریش و دجله را پخش کرده؟ برن وقتی میفهمه پریده از موضوع باخبر شده چیزی نمیگه و فقط به پریده نگاه میکنه. کراش در اتاقش در حال حرف زدن است که ژولیده پیشش میره تا درباره سناریو های جدیدش باهاش حرف بزنه اونجا از حرف های کراج متوجه میشه که چینار آن فیلمو برایش پیدا کرده.

ژولیده ناراحت میشه و از اتاقش بیرون میره. فریس با چینار برای سونوگرافی پیش دکتر میرن. چینار به فریس میگه من در سالن انتظار میشینم تو برو بیا وقتی فریس وارد اتاق دکتر میشه بعد از چند دقیقه سرکان به اون اتاق میره. فریس از دیدنش حسابی جا میخوره و بهش میگه تو اینجا چیکار می کنی؟ سرکان دستای فریس رو میگیره و بهش میگه من شما دوتا رو هیچ وقت تنها نمیزارم و کنارتونم همیشه فریس از ته دلش خوشحاله که سرکان تو اون موقعیت پیششه بعد از شنیدن صدای قلب بچه شان از مطب بیرون میان که اجه به صورت اتفاقی آن دو را با هم دیگه می بیند و متوجه میشه که بین سرکان و فریس رابطه ای هست…

بیشتر بخوانید؛

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر + عکس

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest
0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا