خلاصه داستان قسمت ۸۴ سریال ترکی اسم من ملک + عکس

در این مطلب از سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت ۸۴ سریال ترکی اسم من ملک را می خوانید. با ما همراه باشید. سریال ترکی اسم من ملک یکی از سریال های غم انگیز شبکه ت ر ت می باشد که پخش خود را دوباره شروع کرده است‌. این سریال دارای ژانر درام می باشد که چه در ترکیه و چه در دیگر کشورها دارای طرفداران زیادی می باشد. بازیگران این سریال عبارتنداز؛ Nehir Erdogan ،Kutsi Kutsi ،Mustafa Mert Koç ،Rabia Soyturk ،Mehmet Çevik ،Kaan Çakir ،Ece Ozdikici ،Ulvi Kahyaoglu ،Nizam Namidar ،Zeyno Eracar ،Muharrem Türkseven ،Hande Kaptan.

قسمت ۸۴ سریال ترکی اسم من ملک

خلاصه داستان سریال ترکی اسم من ملک

نجات که از طرف همسرش بطور ناگهانی ترک شده بود به تنهایی از دخترش نگهداری میکرد و برای این که اونو ناراحت نکنه گفته بود مادرت در یه ماموریت در افریقاست و از زبان اون برای دخترش نامه مینوشت ولی متوجه شد که دخترش بشدت انتظار داره که مادرش در جشن تولد شش سالگیش شرکت کنه و …

قسمت ۸۴ سریال ترکی اسم من ملک

آلپای دم خانه فوندا می رود و ماجرای گم شدن دفنه را به او میگوید. فوندا اطمینان دارد که این کار عدنان است زیرا روز گذشته وضعیت او را دیده بود و مطمئن است که از دفنه دست نمی‌کشد. او از آلپای میخواهد هرطور شده عدنان را پیدا کند. در ویلا، دفنه به بهانه دستشویی‌ رفتن از اتاق خارج می شود. سپس پنهانی بیرون آمده و به حیاط می رود. او سریع سوار ماشین می شود. عدنان متوجه شده و دنبال دفنه می رود و به زور او را داخل خانه برمیگرداند. سپس خودش نیز همراه دفنه در اتاق میماند زیرا دیگر به او اعتماد ندارد. او برای دفنه غذا می برد اما دفنه چیزی نمی‌خورد و همه چیز را روی زمین پرت میکند. قدریه با محمود تماس میگیرد اما محمود که از اپ ناراحت است به عمد جواب نمی‌دهد. قدریه حاضر می شود تا به بازارچه برود. او به نفیسه میگوید که میخواهد برای آخرین بار حضوری با محمود حرف بزند و اگر او قانع نشد دیگر فایده ای ندارد و تلاشی نمیکند.

هنگامی که عدنان خوابش می برد، دفنه که گوشی خودش را پنهانی از داخل ماشین برداشته بود، به عمر پیام میدهد و از او میخواهد که او را نجات دهد. سپس آدرس را برای او ارسال میکند و منتظر میماند. عدنان بیدار می شود و دفنه سعی دارد با آرامش و زبان خوش او را آرام کند تا زمان بخرد. عمر که ماشین خود را به تعمیرگاه برده، با دیدن پیام دفنه سریع ماشین تعمیرکار را قرض گرفته و سراغ آدرس می رود.
خدیجه با میتات تماس گرفته‌ و میگوید که وسایل مستاجر رسیده است. میتات با او قرارداد بسته و اجاره را نیز پرداخت میکند.
میتات به کارگاه پیش ملک می رود. باشاک نیز پیش ملک آمده و با او ابراز همدردی میکند . میتات سپس سیران و گولجه را به خانه جدید می برد. سیران از او تشکر میکند، اما گولجه از اینکه میتات پدرش را کتک زده و با او دعوا کرده از میتات ناراحت است و با او قهر کرده است. سیران بابت این قضیه ناراحت می شود. میتات سیران را بغل میکند تا آرام کند و سیران بابت همه چیز از او تشکر میکند. خدیجه که قصد وارد شدن به خانه را داشت، با دیدن این صحنه شوکه شده و بیرون می رود.

به کنعان خبر میدهند که ماشین عدنان در یکی از ویلاهای اوست. اما او متوجه می شود که پلیس نیز آدرس ماشین را پیدا کرده است. او سریع به سمت آدرس می رود تا زودتر از پلیس عدنان را پیدا کند.
قدریه نتیجه آزمایش و برگه درخواست طلاق را به محمود نشان میدهد تا ثابت کند که بعد از درخواست متوجه بارداری شده است. سپس بدون هیچ حرفی از آنجا می رود. محمود با دیدن عکس سنوگرافی متاثر می شود. خدیجه به خانه سیدعلی می رود و در مورد میتات و سیران تبریک میگوید و ماجرای خانه گرفتن میتات برای سیران را میگوید. نفیسه و سیدعلی با شنیدن این حرف شوکه می شوند. عدنان متوجه پیام دادن دفنه به عمر می شود و به زور میخواهد او را از ویلا ببرد. همان لحظه عمر از راه رسیده و عدنان را کتک می زند و دفنه را سوار ماشین کرده و می برد. دفنه با ملک تماس میگیرد و خبر میدهد که عمر نجاتش داده است. عدنان آنها را تعقیب میکند و با خودش می‌گوید که آنها را میکشد. سپس محکم به ماشین آنها میکوبد. کنترل ماشین از دست عمر خارج شده و آنها از جاده پرت می شوند و چپ میکنند. ملک با شنیدن صدای جیغ و تصادف شوکه می شود.

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest
0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا