خلاصه داستان قسمت ۸۵ سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر + عکس

در این مطلب از سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت ۸۵ سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر را می توانید مطالعه کنید. با ما همراه باشید. این سریال به کارگردانی علی بیلگین، امید و ناامیدی‌ها، جنگ‌ها و تلاش‌های کارکنان صنعت سینما را به تصویر می‌کشد. سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر (Menajerimi Ara) در ژانر درام و کمدی محصول سال ۲۰۲۰ برگرفته از سریال فرانسوی Dix Pour cent به سفارش کانال Star Tv میباشد.

قسمت ۸۵ سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر
قسمت ۸۵ سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر

قسمت ۸۵ سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر

باریش به خاطر اتفاق های اخیر حسابی عصبانی و به هم ریخته است و کل روز را در اتاقش می ماند و از روی تختش بیرون نمیاد و به کسی هیچ توجهی نمیکنه. شعله یکی از کارگردان هایی هست که دوست داره بازیگر چینار به نام صدف در پروژه جدیدش کار کنه اما هرچی می گرده و به صدف زنگ میزنه موفق نمیشه تا باهاش ارتباط برقرار کنه به خاطر همین پیش مدیر برنامه‌اش چینار می‌آید و ازش میخواد تا درباره پروژه جدید اش با صدف حرف بزنه. صدف به قول چینار آدمی هست که از یه شاخه به اون شاخه میپره و ثبات نداره به خاطر همین الان بیشتر رو مود این است که استندآپ کمدین بشه اما چینار از طرف صدف به شعله موافقتش را اعلام می کنه و می گه صدف هم خیلی دوست داره با شما همکاری داشته باشه سپس چینار پیش پریده میره تا ببینه او راه حلی داره یا نه و با هم دیگه تصمیم بگیرند که چی کار کنن؟!

چینار به پریده میگه صدف آدمیه که همش از یه شاخه به اون شاخه میپره و همین کارش باعث میشه آبروی خودش را ببرد و بعدها برایش مشکل ساز شود. فردی به آژانس میره تا با دجله ارتم صحبت کنه برای کار و همکاری. آن فرد از ژولیده میپرسه که دجله ارتم درآژانس هست یا نه؟ اما ژولیده بهش میگه متاسفانه تو آژانس نیستند امراه به صورت اتفاقی صدای آن فرد را میشنود و پیشش میره و بهش میگه از این به بعد هر سری خواستین بیاین آژانس قبلش تماس بگیرین تا ببینیم دجله در آژانس حضور داره یا نه. دجله پیش آقا کراج میره و باهاش صحبت میکنه تا  جاهیده پینار را راضی کنند برای همکاریش با کارگردان شان کمی منصفانه پیش بره. سرکان برای فریس کلی خوراکی و هله هوله می برد تا هر وقت هوس چیزی کرد دم دستش باشد فریس با دیدن اون همه خوراکی و توجهی که سرکان بهش داره خوشحال میشه. سرکان به فریس میگه من فقط یه چیزی ازت می خوام اینکه بهم یه شانس بدی تا همیشه کنارت باشم من می خوام همین جا پیشت بمونم و تنهات نذارم.

فریس بهش نگاه میکنه و میگه سرکان تو فکر می کنی من دوست ندارم تو پیشم باشی؟ چرا خیلی دوست دارم اما نمیتونی و دلیلش رو هم خودت خوب میدونی سرکان با جواب فریس راضی میشه و پیشانی اش را می بوسد و از خانه بیرون میرود. پریده فکری به سرش میزنه تا صدف را از استنداپ کمدین شدن منصرف کنه پریده به یک شخصی به اسم ملک زنگ میزنه تا از سختی های کارش برای صدف بگه تا اینجوری ‏صدف از استنداپ کمدین شدن دست برداره و منصرف بشه. ملک شروع میکنه از سختی های کار به صدف گفتن و بهش میگه که این کار چقدر دشواره در این هنگام که ملک در حال قانع کردن صدف است چینار به صدف میگه استند آپ کمدی شدن به درد تو نمی خوره صدف تو زیادی برای این شغل زیبایی. ملک با شنیدن این حرف بهش بر میخوره و تصمیم میگیره بر خلاف آنها انجام دهد و تمام تلاشش را میکنه تا صدف را وارد این حرفه کند حتی ملک به صدف میگه یک شب میبرمت بار تا یک اجرا آن جا داشته باشی صدف حسابی خوشحال می شه و ازش تشکر می کنم صدف وقتی برای تمرین روی صحنه میره شروع به اجرا کردند می کند و چند تا از جوک های بی مزه اش را می گه.

برنامه‌اش انقدر کسل‌کننده و مسخره بود که حتی خود ملکه هم خسته میشه و از کاری که کرده پشیمان میشود و با کلافگی و یه بهانه جور میکنه و اونجا رو ترک میکنه. دجله در فضای مجازی عکسی از پناهگاه حیواناتی‌که جاهیده پینار هر از گاهی به اونجا میره را میبیند و به گولن هم نشان میدهد. گولن که از این ماجرا چیزی خبر نداره بدون هیچ قصد و نیتی درباره این پناهگاه به آقای کراج میگه. کراج با شنیدن این خبر از گولن یه فکری به سرش میزنه و به عنوان مشاور املاک به طرف این پناهگاه میره. کراج با همان ترفند های همیشگی خودش بحث و گفتگویشان را به طرف فیلم ها و کارهای جاهیده پینار می‌برد. در لابلای حرف‌های او متوجه میشه که جاهیده پینار تصمیم گرفته به جای حسن با الیف همکاری داشته باشه کراج درباره کلک هایی که مدیر برنامه ها میتونن تو قرار داد انجام بدن به جاهیده میگه و تمام تلاشش را می کند تا تصمیم جاهیده را عوض کند و از کار کردن با الیف منصرف بشه و به جاش با حسن کار کنه.

او وقتی این حرفها را از کراج میشنوه تصمیم میگیره که دیگه با الیف کار نکنه و همکاری نداشته باشه کراج خوشحال میشه که تونسته نظرش رو تغییر بده. بعد از مدتی دجله به جاهیده پینار زنگ میزنه اما هرچقدر تماس میگیره موفق نمیشه باهاش حرف بزنه و متوجه میشه که او جواب تماس هایش را نمیده و به این نتیجه میرسه که هر چی هست زیر سر پدرش کراج است. دجله پیش کراج میره و با عصبانیت بهش میگه من تونسته بودم جاهیده پینار را راضی کنم تا با الیف همکاری داشته باشه اما الان هر چی بهش زنگ میزنم جواب تماس هایم را نمیده و متوجه شدم که از همکاری با الیف منصرف شده تنها چیزی که به ذهنم رسید این بود که تو کاری کردی و اومدم اینجا ازت بپرسم که چجوری تونستی راضیش کنی تا از همکاری با الیف دست برداره؟ کراج بهش میگه ما با هم دیگه قرار گذاشتیم تا هر کاری از دستمون بر میاد برای برنده شدن مون انجام بدیم منم هر کاری که از دستم برمیومد انجام دادم.

دجله بهش میگه می خوام بدونم که چیکار کردی با چه روشی؟! کراج بهش میگه من کاری نکردم فقط بهش گفتم اگه با همون کارگردانی که خودش دوست داره و انتخابش کنه همکاری داشته باشه مشکلی پیش نمیادو بهش گوشزد کردم که تو بنده قراردادش هم این ذکر کنه اما وقتی امضا کنه قراردادو اونجوری که میخواد پیش نمیره و میفهمه که همه چیز هم تحت کنترلش نیست که صرفاً بعد از امضای قرارداد دیگه این چیزا مهم نیست دجله عصبی میشه که چرا با فریب کاری و گول زدن کارشو پیش برده…

 

بیشتر بخوانید؛

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر + عکس

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest
0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا