خلاصه داستان قسمت ۸۶ سریال ترکی اسم من ملک + عکس

در این مطلب از سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت ۸۶ سریال ترکی اسم من ملک را می خوانید. با ما همراه باشید. سریال ترکی اسم من ملک یکی از سریال های غم انگیز شبکه ت ر ت می باشد که پخش خود را دوباره شروع کرده است‌. این سریال دارای ژانر درام می باشد که چه در ترکیه و چه در دیگر کشورها دارای طرفداران زیادی می باشد. بازیگران این سریال عبارتنداز؛ Nehir Erdogan ،Kutsi Kutsi ،Mustafa Mert Koç ،Rabia Soyturk ،Mehmet Çevik ،Kaan Çakir ،Ece Ozdikici ،Ulvi Kahyaoglu ،Nizam Namidar ،Zeyno Eracar ،Muharrem Türkseven ،Hande Kaptan.

قسمت ۸۶ سریال ترکی اسم من ملک

خلاصه داستان سریال ترکی اسم من ملک

نجات که از طرف همسرش بطور ناگهانی ترک شده بود به تنهایی از دخترش نگهداری میکرد و برای این که اونو ناراحت نکنه گفته بود مادرت در یه ماموریت در افریقاست و از زبان اون برای دخترش نامه مینوشت ولی متوجه شد که دخترش بشدت انتظار داره که مادرش در جشن تولد شش سالگیش شرکت کنه و …

قسمت ۸۶ سریال ترکی اسم من ملک

میرزا پیش ویلدان می رود و خبر تصادف عمر را میدهد. ویلدان شوکه می شود‌. آلپای به خانه پیش فوندا می رود و می‌گوید که بابت پیدا نشدن دفنه کلافه است. فوندا دوباره به او گوشزد می‌کند که باید فقط دنبال عدنان بگردد و مطمئن است که او دفنه را دزدیده است. آلپای میگوید که کنعان گفته است عدنان به استانبول رفته و خود او نیز همه جا در حال گشتن دنبال دفنه است. همان لحظه کنعان دم در خانه آمده و به آلپای خبر میدهد که دفنه پیدا شده است و به همراه عمر در بیمارستان است و آنها در ماشین عمر تصادف کرده اند. آلپای از تصور اینکه عمر دفنه را دزدیده بوده است عصبی شده و آنها به سمت بیمارستان می روند. عمه به سمت بیمارستان می روند و یکی یکی می رسند. جومالی از ناراحتی و استرس فشارش بالا رفته و او را به قیمت اورژانس می برند تا حالش بهتر بشود. نفیسه پیش ملک می رود و سعی دارد او را که به شدت گریه میکند آرام کند. زهرا که نگران عمر است با دیدن باشاک سمت او می رود و گریه میکند. ویلدان نیز به بیمارستان رسیده و گریه میکند.او با دیدن ملک سمت او می رود. ملک ابتدا تصور میکند که ویلدان میخواهد با او دعوا کند، اما ویلدان ملک را بغل میکند و با او همدردی میکند. ملک نیز در بغل ویلدان گریه میکند. زمرد از اتاق جومالی بیرون آمده و با دیدن این صحنه عصبی می شود.
سیران با میتات تماس میگیرد و تا خبری بگیرد. او از شنیدن ماجرا ناراحت شده و نگران احوال ملک می شود.
در بیمارستان، همه پیگیر احوال بچه ها هستند اما دکترها جوابی نمیدهند و همه در بلاتکلیفی و نگرانی هستند.
آلپای و فوندا به بیمارستان می رسند. همه با دیدن آنها عصبانی می شوند. آلپای نیز طلبکارانه، عمر را در دزدیدن دفنه و تصادف مقصر میداند و همه را تهدید میکند. میتات به سمت او حمله میکند و جلوی او را میگیرند. سپس کرم با دیدن آلپای عصبانی شده و به سمت او حمله میکند و او را مسبب تمام اتفاقات میداند و میگوید که عدنان دفنه را دزدیده است. آلپای عصبی شده و چنین چیزی را باور نمیکند. همه منتظر به هوش آمدن بچه ها هستند تا واقعیت را بشنوند. عمر را از اتاق بیرون می آورند تا به مراقبتهای ویژه منتقل کنند. ویلدان با دیدن وضعیت او حالش بد می شود. همه ناراحت می شود. جومالی حال خوشی ندارد و سیدعلی کنار او می رود و سعی دارد او را دلداری بدهد.
کنعان بیرون بیمارستان ایستاده و داخل نمی رود. هنگام بیرون آمدن آلپای، او خبر دفنه را میگیرد. آلپای داخل می رود و کنعان پنهانی با تلفن صحبت میکند و به حوس میگوید که هرچه سریع تر عدنان را از کشور خارج کند و به سوییس ببرد. فوندا که در حال بیرون آمدن از بیمارستان بوده،حرفهای کنعان را می شنود.
دفنه را نیز بیرون آورده و به اتاق عمر منتقل می کنند. همه از پنجره به آنها نگاه میکنند و منتظر به هوش آمدنشان هستند و دعا میکنند.
زمرد پیش ویلدان رفته و بخاطر همدردی او با ملک او را مواخذه میکند و میگوید که او بخاطر حمایت از عمر باعث این اتفاق شده است و مقصر است و باید طبق پیشنهاد او، زهرا را برای عمر در نظر می‌گرفتند. زهرا این حرف زمرد را می شنود . ویلدان ناراحت و دل شکسته می شود و بخاطر این رفتار زمرد ابراز تأسف میکند. نفیسه نیز زمرد را به خاطر رفتارش سرزنش میکند. ویلدان به محوطه بیمارستان می رود و ملک نیز پیش او می آید و آنها با یکدیگر همدردی کرده و گریه میکنند.
۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest
0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا