خلاصه داستان قسمت ۸۸ سریال ترکی قهرمان + عکس

در این مطلب از سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت ۸۸ سریال ترکی قهرمان را مطالعه می کنید. با ما همراه باشید. “قهرمان” محصول سال ۲۰۱۹ میلادی است و در ترکیه مخاطبان و طرفداران زیادی دارد. سریال ترکی قهرمان Şampiyon جدیدترین سریال تولگاهان ساییشمان بازیگر محبوب ترکیه ای می باشد که دارای داستانی درام و غم انگیز می باشد. بازیگران این سریال عبارتنداز؛ تولگاهان  سایمشان، ییلدیز چاگری آتیکسوی و امیر اوزیاکیشیر در سریال قهرمان به ایفای نقش پرداخته اند.

قسمت ۸۸ سریال ترکی قهرمان

خلاصه داستان سریال قهرمان

فیرات بولوکباشی ملقب به قفقاز قهرمان سابق بوکس بوده و در مسابقه قهرمانی رقیبش رو شکست میده ولی رقیب همونجا خونریزی مغزی میکنه و میمیره و این ماجرا زندگی فیرات رو زیر و رو میکنه و خونه و کار و همسرشو از دست میده و با پسرش تنها میمونه. بعد از هفت سال فیرات برای درمان پسرش که تب مدیترانه ای داره به ۶۰۰ هزار لیره نیاز پیدا میکنه و برای همین باز مجبور میشه به رینگ بره…

قسمت ۸۸ سریال ترکی قهرمان

گونش در بیمارستان بستری و بیهوش است. همه نگران او هستند و حتی به خاطر او آزمایش خون می دهند تا شاید مناسب پیوند کبد باشند. فیرات با ناراحتی و نگرانی شب و صبح کنار او می نشیند و برایش حرف میزند. او پسرش را قهرمان خطاب می کند و می گوید: «تو از همه ما قهرمان تری پسرم. تونستی مقابل این همه سختی سرپا بایستی و زمین نخوری. » کمی بعد او به مسجد می رود و با دلی پر از خدا می خواهد که پسرش را برایش نگه دارد. بعد مکثی می کند و می گوید: «خدایا، وقتی ایلول و بابا یامانو ازم گرفتی من گله نکردم و سکوت کردم. حالا اگه پسرمو میخوای ازم بگیری من سکوت می کنم اما طاقت نمیارم… لطفا جون منم بگیر… » ظفر که حرف های او را شنیده در آغوشش می گیرد و از او می خواهد که امیدش را از دست ندهد. صبح، گونش بیدار می شود و به پدرش می گوید که دیشب خوابی دیده و ایلول هم در خوابش بوده. سونا پیش آنها می آید و با مهربانی با گونش صحبت می کند بعد هم فیرات را گوشه ای می برد و می گوید که مهم ترین چیز این است که گونش روحیه اش خوب باشد، بنابراین صلاح دیده که گونش را مرخص کند تا در خانه و کنار آنها باشد. فیرات هم قبول می کند و ظفر با استرس ماشین را برای گونش آماده می کند تا در آن اذیت نشود. آنها به خانه می رسند و ظفر زودتر از همه به سمت خانه می رود و با وضع بهم ریخته ی ان مواجه می شود و بدون این که کسی چیزی بفهمد، فیرات را صدا می کند و فیرات هم از وضع خانه شوکه می شود و هردو حدس می زنند که حتما کار تانسل بوده.

حتی قاب عکس های قدیمی هم پاره و بهم ریخته شده اند و فیرات با ناراحتی به آنها خیره می شود. ظفر تکه کاغذی پیدا می کند که تانسل روی آن نوشته: دوباره برمیگردم و این دفعه خونه رو نه، دنیاتونو خراب میکنم. ظفر بدون اینکه آن را فیرات نشان بدهد می گوید که فکر نکند کار تانسل بوده باشد و حتما کار یک دزد بوده تا فیرات دوباره عصبانی نشود. بوکسور معروفی به اسم مک واردی با مدیر برنامه و مربی اش صحبت می کند تا با بوکسور قوی دیگری مبارزه کند. در بین افراد پیشنهادی، او فیرات را انتخاب می کند اما مربی می گوید که قفقاز خیلی قوی است و ممکن است برای او پر از ریسک باشد. مک واردی فورا می گوید که هیچکس در دنیا جلو دار او نیست و فقط می خواهد با قفقاز مسابقه داشته باشد! دومان در حبس خانگی زیر نظر پلیس است و به یکی از ماموران می گوید که آیا اعتراف او برای مبرا شدن ظفر از تهمت دوپینگ حل شده است یا نه؟ همان موقع هم به ظفر خبر می رسد که تلویزیون را تماشا کند و او به همراه سلوی و نسلی می شنود که از همه ی تهمت ها تبرئه شده است.

هرسه با خوشحالی همدیگر را در آغوش می گیرند و ظفر از این که دوباره به رینگ برمی گردد تا در کنار فیرات باشد لبخند عمیقی می زند. همان شب کادو پیش ظفر می رود و می گوید که مک واردی طالب مسابقه با قفقاز است اما ظفر حرف او را باور نمی کند چون مک وارید غولی در دنیای قهرمانی بوکس است. اما کادو قسم می خورد که این خبر در همه جا پخش شده است. تانسل وقتی می فهمد دومان ظفر را هم از تهمت دوپینگ نجات داده، بیشتر عصبانی می شود و پیش خودش با نفرت می گوید که دومان حساب این کارش را پس خواهد داد.

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest
0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا