خلاصه داستان قسمت ۹۴ سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر + عکس

در این مطلب از سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت ۹۴ سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر را می توانید مطالعه کنید. با ما همراه باشید. این سریال به کارگردانی علی بیلگین، امید و ناامیدی‌ها، جنگ‌ها و تلاش‌های کارکنان صنعت سینما را به تصویر می‌کشد. سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر (Menajerimi Ara) در ژانر درام و کمدی محصول سال ۲۰۲۰ برگرفته از سریال فرانسوی Dix Pour cent به سفارش کانال Star Tv میباشد.

قسمت ۹۴ سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر
قسمت ۹۴ سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر

قسمت ۹۴ سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر

فریس از رفتارهای تورگای متوجه میشه که در حضور لمان اصلاً تمرکز نداره و نمیتونه بخوبی کارش را انجام بده به خاطر همین پیش لمان میره و باهاش حرف میزنه. فریس به لمان میگه که از همه چیز خبر داره و تورگای برای او همه چیز را تعریف کرده و بهش میگه که اگه دلخوری نسبت به تورگای داری برو پیشش و باهاش رک و راست حرف بزن و مشکلتون را حل کنید لمان به فریس می‌گه منم از وقتی که دیدمش همین حسو داشتم فکر میکردم که تورگای ازم عصبانیه میدونی چیه اون موقع ها حس خیلی عجیبیو تجربه کردم ما کشش خیلی غیر باور نکردنی نسبت به هم دیگه داشتیم من و تورگای با همدیگه قرار گذاشته بودیم تا برای آخرین بار به هتل بریم و تکلیفمون روشن کنیم اما من نتونستم برم به اون هتل و همیشه فکر می کردم که تورگای از دست من عصبانیه. بعد از اون روز هم همدیگر را کلا ندیدیم تا به امروز که سر صحنه فیلمبرداری دیدمش اتفاقاً من اصلا از دیدنش عصبانی نشدم حتی بلعکس از دیدنش خیلی هم خوشحال شدم.

فریس وقتی اینارو از لمان میشنوه خیالش راحت می‌شود و به تورگای میگه که خیالت راحت باشه لمان از دستش عصبانی نیست و بهش میگه که تو فکر میکردی لمان تو هتل منتظر توئه و تو نرفتی اونجا اما ماجرا این جوری نبوده اصلاً لمان به هتل نرفته. سرکان به وکیلش ماجرای طلاقش را از ملیسا میگه و ازش میخواد تا کارهای اولیه برای طلاق را انجام دهد. سرکان ازش میخواد تا در کوتاه ترین زمان کارهای طلاق را از ملیسا انجام دهد سرکان با خوشحالی پیش فریس میره و باهاش درمیان میزاره و میگه که وکیل داره کارهای طلاقو با ملیسا انجام میده فریس با شنیدن این خبر خوشحال میشه. دجله در حال حرف زدن با مادرش است و هر اتفاقی که افتاده را برایش تعریف می کند از طرفی بهش میگه که کراج از تمام رفتارهایی که باهاش کرده پشیمونه. موقع حرف زدن دجله با مادرش جیدا حرف هایش را می شنود و نقشه می کشد‌. جیدا با کراج تو آسانسور میره و از قصد دکمه اضطراری را فشار میدهد همان لحظه آسانسور می ایستد و جیدا حسابی خودش را جوری نشان می دهد که انگاری از آسانسور حسابی می ترسد و نفسش بند اومده.

جیدا به کراج میگه من همیشه از اینکه تو آسانسور گیر بیفتم میترسیدم و همیشه با خودم فکر میکردم وقتی قرار باشه بمیرم تمام زندگیم مثل فیلم از جلوی چشام رد میشه اما الان اینجوری نشد کراج بهش میگه وقتی قرار باشه بمیری فقط کارهایی که کردی و نباید میکردی و یا کارهایی که باید می‌کردی و نکردی یادت میاد کلا پشیمونی های زندگیت به یادت میاد. جیدا با ترسی ساختگی بهش میگه من الان خیلی پشیمونم اگه الان اینجا بمیرم چی؟ چه اتفاقی میافته؟ کراج دستش را می گیرد تا او را آرام کنه و بهش میگه خیالت راحت باشه تو اینجا نمیمیری و سعی میکنه او را آرام کند همان موقع گولن موفق میشه تا آسانسور را باز کند و آن ها را از آسانسور بیرون می آورد. آیلا با عصبانیت به طرف آژانس میره تا برای دور کردن دجله از باریش از فریس کمک بگیره. او وقتی به اتاق فریس میره از دجله گلگی میکنه و بهش میگه که میخواد دجله از زندگی باریش بیرون بره تا بتونه باریش به زندگیش ادامه بده.

فریس از طرز برخورد و رفتار آیلا اصلا خوشش نمیاد و بهش میگه چیزی که میخوای غیر ممکنه چونکه دجله دستیار منه و باریش بازیگر منه آنها بلاخره تو کار با همدیگه کار می کنند و نزدیک همدیگرند. از طرفی من نمیتونم تو زندگی خصوصی آنها دخالت کنم چون خودشان بالغن و می دونن که چه کاری درسته و چه کاری غلط و تا جایی که دجله اثر مستقیم روی زندگی باریش نزاره من نمیتونم خودمو دخالت بدم. این کار را هم دجله تا الان انجام نداده و میدونم که انجام نمیده پس تلاش های شما بی خوده چیزی که میخوای شدنی نیست. آیلا وقتی متوجه میشه که فریس هم کمکش نمیکنه دست از پا درازتر با عصبانیت آژانس را میخواد ترک کنه که جیدا او را میبینه و ازش میپرسه که چه اتفاقی افتاده میتونه بهش کمک کنه یا نه؟! وقتی آیلا ماجرا را به جیدا می‌گه او بهش میگه شما خودتون رو اذیت نکنید این موضوع را حل شده بدونین، من این کار را براتون انجام میدم.

باریش از سناریویی که دجله برایش آورده حسابی خوشش اومده و بهش خبر میده که میخواد واقعا تو این فیلم بازی کنه دجله هم با کارگردان سریال قرار ملاقات میزاره تا راضیش کنه یک بار دیگه با باریش درباره نقشش جلسه بگذارند و ازش تست بگیره و موفق هم می شود. به خاطر همین دجله با خوشحالی پیش فریس میره و این خبر خوش را به او هم میگه فریس او را تشویق می کنه سپس از اومدن مادر باریش پیشش میگه و ازش میخواد تا خیلی بهش نزدیک نشه و و بهش فشار نیاره و بهش میگه که معلومه واقعاً برای زندگی پسرش نگرانه، دجله ناراحت میشه از رفتار مادر باریش. باریش پیش اوستا یوسف میره تا کمی بیشتر درباره تعمیر گری ماشین سردر بیاورد چون نقش کاراکتر سناریویی که دجله برایش آورده یک تعمیر گر است. دجله به پدرش میگه تا زمانی که حالت خوب نشده بهتره که تنها نباشی و به خانه او بیاید کراج قبول میکنه. دجله حسابی حواسش به داروهای پدرش هست که دیر نکنه و سر وقت بهش بده. شب سلدا با پریده با آرزو قرار گذاشتن تا درباره صداگذاری با هم صحبت کنن اما چینار وقتی پیششون میره بهشون اطلاع میده که آرزو مرده آنها از شنیدن این خبر به هم میریزن و سلدا حالش بد میشه.

تورگای مست کرده و به خانه فریس میره تا باهاش درد و دل کنه بهش میگه با لمان حرف زدم امروز انگاری چیزهایی هنوز بینمون هست و با همدیگه برای فردا تو همان اتاق قرار گذاشتیم فریس بهش گوشزد میکنه که دوباره داری اشتباه ۱۲ سال پیش را انجام میدی الان کسی تو زندگیت هست مثل دوازده سال پیش تورگای قبول می کنه و می گه ولی به عشق در یک نگاه اعتقاد داری؟ فریس کمی با او حرف می زنه که تورگای پکر میشه و تو خودش میره. فریس برای اینکه از این حال و هوا بیرون بیاد بهش میگه که شب را پیشش بماند. یکی از دوستان قدیمی فریس بهش زنگ می زنه و بهش پیشنهاد همکاری میده در نیویورک با اینکه موقعیت کاری خیلی خوبیه اما فریس بهش جواب رد میده….

بیشتر بخوانید؛

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر + عکس

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest
0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا