خلاصه داستان قسمت ۹۵ سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر + عکس

در این مطلب از سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت ۹۵ سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر را می توانید مطالعه کنید. با ما همراه باشید. این سریال به کارگردانی علی بیلگین، امید و ناامیدی‌ها، جنگ‌ها و تلاش‌های کارکنان صنعت سینما را به تصویر می‌کشد. سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر (Menajerimi Ara) در ژانر درام و کمدی محصول سال ۲۰۲۰ برگرفته از سریال فرانسوی Dix Pour cent به سفارش کانال Star Tv میباشد.

قسمت ۹۵ سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر
قسمت ۹۵ سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر

قسمت ۹۵ سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر

سر صحنه فیلمبرداری فریس پیش لمان میره و ازش میپرسه که به سر قرار با تورگای میره یا نه؟ لمان جا می خوره و به فریس میگه این کاملاً یه موضوع خصوصیه شما نباید توش دخالتی بکنین شما فقط مدیر برنامه کاریش هستین. فریس بهش میگه این روابط تو کار تورگای هم اثر میزاره وقتی تورگای خوشحال باشه کارش رو بهتر انجام میده و منم خوشحالم و وقتی به زمین می افتد کسی که بلندش می کنه منم فقط ازت می خوام که اگه نخواستی به اون قرار بری قبلش بهم خبر بده. لمان برمیگرده به سر کارش و فریس از اونجا میره. سلدا به خاطر فوت آرزو بسیار ناراحته و می خواد دیگه پروژه جدیدش را ادامه ندهد زیرا نه میتونه با دوبلور دیگه ای همکاری داشته باشه نه از صدای خودش استفاده می کند. چینار و پریده تصمیم می‌گیرند که تمام تلاششان را بکنن تا سلدا رازی بشه با یک دوبلور دیگه همکاری کند.

دجله وقتی میخواد از آژانس میخواد بیرون بره جیدا جلویش را میگیرد و بهش میگه سعی نکن که به هر بهونه ای از زیر کار در بری تا پیش دوست پسرت بری! دجله میگه اینجوری نیست احتیاجی به بهونه نیستش باریش بازیگر فریس خانمه امروز هم یه مصاحبه داره و فریس خانم ازم خواست که من باهاش برم الانم دارم میرم اونجا. جیدا براش آرزوی موفقیت می کنه و از سر راهش کنار می رود. دجله و باریش با همدیگه به محل مصاحبه می روند و باریش مقابل کارگردان قسمتی از سناریو را بازی می کند و چیزهایی که از اوستا یوسف یاد گرفته عملی می کند. کارگردان حسابی از بازی باریش خوشش میاد اما تهیه کننده به خاطر اتفاق های اخیری که برای باریش افتاده کمی دو دل هستش بعد از مصاحبه دجله با تهیه‌کننده صحبت میکنه که یک شانس دیگه به باریش بدن تهیه کننده بهش میگه تا آخر شب خبرشو بهت میدیم.

کارگردان تعدادی دوبلور که صدایشان نزدیک به صدای آرزو است به آژانس می آورند اما هیچ کدام از آنها را سلدا نمی پسندد و بهشون میگه با انتخاب این دوبلورها تن آرزو تو گور میلرزه و من اصلاً اینو نمی خوام بعد از رفتن آنها چینار و پریده به امراه، دجله و گولن میگن تا بیان قسمتی از سریال را با صدای اصلی خود سلدا گوش بدن امراه و دجله خوششان میاد و میگن صدای خود سلدا خیلی بهتره اما گولن نظری متفاوت داره و اصلا خوشش نمیاد دجله بهشون میگه به نظر من مخاطب ها هم مثل ما هستند عده ای می پسندند و عده ای نمی پسندد و اونایی که می پسندند سعی می کند تا بقیه را راضی کنند سپس میگه من نقشه ای دارم و نقشه اش را برای آنها تعریف می کند. آنها قسمتی از سریال را با صدای اصلی خود سلدا در فضای مجازی پخش می‌کنند وقتی سلدا این فیلم را میبینه حسابی عصبانی میشه و میخواد به سمت آژانس بره وقتی از خانه بیرون میاد با یکسری بازیگر که امراه به آنها پول داده بود نقش خبرنگار را بازی می کنند و به سلدا میگن که از صدای اصلی خودش خیلی خوششون اومده و او را الگوی خودشان قرار دادند.

سلدا کمی جلوتر میره و با بازیگرهای گولن روبرو میشه که آنها هم با گرفتن پلاکارتهایی در دستشان خودشان را طرفدار سلدا و صدای اصلی خودش جا میزنن. جلوی در آژانس بازیگرهای دجله پیش سلدا میرند و ازش می پرسند که ادامه سریال را با صدای خودش می سازند یا نه؟ بادیگارد سلدا آن‌ها را ازش دور می‌کند و بهشون میگه که به زودی خودشان خبرهایی منتشر می کنند. سلدا حسابی اعتماد به نفسش بالا رفته و وقتی پیشه چینار و پریده میره بهشون خبر می‌دهد که دیگه به دوبلور احتیاجی نداره و می خواد با صدای خودش سریال را ادامه دهد پریده و چینار با شنیدن این خبر حسابی خوشحال میشن. جلال به کراج زنگ میزنه و بهش خبر میده که میخواد همکاریش را با برن ادامه دهد وقتی کراج میپرسه چجوری راضی شدی؟ جلال بهش میگه که خسارتش پرداخت شده کراج متوجه میشه که جیدا این کار را کرده و حسابی ذهنش درگیر می شود. تورگای به سر قرارش با لمان در اتاقی از هتل می‌رود اما میبینه که لمان اونجا نیومده به خاطر همین منتظرش می ماند بعد از چند دقیقه در اتاق زده میشه و تورگای فکر میکنه که لمان اومده اما با باز کردن در با فریس روبرو میشه و حسابی جا میخوره فریس داخل میشه و بهش میگه اومدم تا تنها نباشی اما اول خیلی گرسنمه سفارش بده یه چیزی بیارن بخوریم بعد با هم دیگه حرف میزنیم.

فریس با او حرف میزنه و سعی میکنه آرومش کنه و همان موقعی که فریس به دستشویی میرود لمان در اتاق را می زند و تورگای با دیدن او لبخند بر روی لبانش می نشیند آنها با همدیگر از اتاق بیرون میرن. فریس متوجه میشه که اتفاق‌هایی داره میفته به خاطر همین از پنجره بیرون را نگاه می کنا و با دیدن آنها که دست در دست هم دارند فرار میکنند خنده‌اش میگیرد و همان موقع به سرکان زنگ میزند و بهش میگه من دارم میرم خونه اگه میخوای شب پیشم باشی میتونی بیای. تهیه کننده به دجله زنگ میزنه و خبر میده که باریش را پذیرفتن او حسابی خوشحال میشه و این خبر خوب را به باریش میگه. باریش حسابی خوشحال می شه و به دجله میگه مطمئن باش پشیمونت نمی کنم و قدر زحماتتو میدونم. دجله موقع بیرون رفتن از آژانس جیدا جلویش را می گیرد و او خبر قبولی باریش را بهش میگه جیدا حسابی خوشحال می شه و به دجله میگه که انگاری قرار فیلمبرداری خارج از استانبول باشه و چون مسیرش دوره ۴ ماه فیلمبرداری را باید باریش همونجا بمونه.

دجله با شنیدن این حرف حسابی به هم میریزه و نمیدونه که این جدایی زیر سر خود جیداست. کراج پیش جیدا میره و بهش میگه که قبوله به همدیگه کمک می کنیم تا سرکان را از اینجا بیرون کنیم. جیدا با خوشحالی پیش سرکان میره و بهش میگه مثل اینکه نقشه‌ام خوب گرفته کراج باور کرده و ماجرا را برایش تعریف می کند اما از طرفی کراج متوجّه شده که همه اینها بازیه و وقتی از آژانس میخواد بیرون ببره با خودش می خندد و می گه فکر کردین منو میتونین سیاه کنید؟! حالا بشین و تماشا کنید…

بیشتر بخوانید؛

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر + عکس

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest
0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا