سرنوشت ایران و دو گونه قدرت

محمد فاضلی، عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی در یادداشتی تلگرامی با عنوان «سرنوشت ایران و دو گونه قدرت»  نوشت:

محمد فاضلی- سرنوشت ایران و دو گونه قدرت
محمد فاضلی- سرنوشت ایران و دو گونه قدرت

مایکل مان جامعه ‌شناس انگلیسی-آمریکایی و کمتر شناخته‌شده در ایران، در مقاله «قدرت خودمختار حکومت: منشأها، سازوکارها و نتایج» (۱۹۸۴) به حکومت و قدرت می‌پردازد. حکومت در نظر او مجموعه‌ای از نهادها و کارکنان مبتنی بر تقسیم کار است که تمرکز دارد و قدرت و روابط سیاسی را از مرکزیتی به سمت بیرون بازتاب می‌دهد تا محدوده سرزمینی مشخصی را که بر آن اعمال قدرت می‌کند پوشش دهد و هم‌زمان انحصار اعمال قواعد الزام‌آور و ابزارهای اعمال خشونت را نیز دارد.

حکومت با تعریف فوق دو نوع قدرت دارد: قدرتاستبدادی و قدرتزیرساختی. قدرت استبدادی آن نوعی از قدرت است که حاکمان بدون مذاکره متداول‌شده و نهادینه‌شده با گروه‌های جامعه مدنی اعمال می‌کنند؛ و شکل متداول اعمال قدرت در تاریخ است. قدرت زیرساختی ظرفیت حکومت برای کسب نفوذ در جامعه و اعمال قدرت سیاسی از طریق مذاکره با جامعه است. قدرت استبدادی «بَر» جامعه و قدرت زیرساختی «از طریق» جامعه اعمال می‌شود. قدرت زیرساختی مستلزم روابط همکارانه میان شهروندان و حکومت است اما قدرت استبدادی را حاکمان با زور و خشونت اعمال می‌کنند.

محمد فاضلی- سرنوشت ایران و دو گونه قدرت
محمد فاضلی- سرنوشت ایران و دو گونه قدرت

حکومتی که قدرت زیرساختی داشته باشد خدمات لازم برای حفظ نظم، کسب رضایت، مشروعیت و فراهم کردن شرایط پیشرفت اقتصادی را در سراسر سرزمین خودش ارائه می‌کند؛ اما حکومت فاقد قدرت زیرساختی، هر چه بیشتر بر نیروی خشونت و اعمال قدرت استبدادی متمرکز شده و نیازمند آن می‌شود.

مایکل مان بر اساس قوت یا ضعف دو نوع قدرت، چهار نوع حکومت را از هم متمایز می‌کند. امپریالیستی، فئودالی، بوروکراتیک و اقتدارگرا. حکومت‌های امپریالیستی و فئودالی قدرت زیرساختی اندکی دارند، اما اولی قدرت اسبتدادی‌اش زیاد و دومی کم است. حکومت‌های بوروکراتیک (دموکراسی‌های توسعه‌یافته امروزین در آلمان، فرانسه، سوئد و …) و اقتدارگرا هر دو قدرت زیرساختی زیادی دارند، اما اولی قدرت استبدادی‌اش اندک و دومی زیاد است. حکومت فئودالی ضعیف‌ترین دولت از نظر هر دو نوع قدرت و حکومت اقتدارگرا (نظیر حکومت هیتلر در آلمان، شوروی سابق و چین امروز) از هر دو نوع قدرت غنی است.

مایکل مان نشان می‌دهد که حکومت‌ها در طول تاریخ از طریق ایجاد دستگاه اداری، توسعه سواد که مردم را قادر می‌سازد فرمان‌های حکومت را بخوانند و یاد بگیرند، ضرب سکه و وضع نظام‌های سنجش و تضمین ارزشمندی آن‌ها، و توسعه امکانات ارتباطی و حمل و نقل، قدرت زیرساختی را افزایش داده‌ و چهار کارکرد را انجام می‌دهند: حفظ نظم داخلی؛ دفاع و حمله؛ نگهداری زیرساخت‌های ارتباطی نظیر راه‌ها، رودخانه‌ها، پول؛ و بازتوزیع اقتصادی بین گروه‌های مختلف جامعه.

نتیجه‌گیری برای ایران

نظریه مایکل مان در کتب متعدد او بسط یافته و نتایج متعددی دارد، اما برای تحلیل شرایط قدرت در ایران و آینده آن گفتنی‌های بسیار دارد.

حکومت‌ها به میزانی که از قدرت زیرساختی‌شان کاسته شود (قدرت مذاکره با جامعه، تصمیم‌گیری با کمک جامعه و اعمال تصمیم از طریق نظام اداری منسجم)، نیازشان به اعمال قدرت سرکوبگر استبدادی علیه جامعه بیشتر می‌شود و همین منشأ تنش و بی‌ثباتی سیاسی به علاوه زوال اجتماعی-اقتصادی می‌شود.

حکومت‌ها ترکیبی از دو قدرت را اعمال می‌کنند، اما حکومت کارآمد و مؤثر عمدتاً بر مبنای قدرت زیرساختی که توسعه‌آفرین، مولد رضایت اجتماعی و مشروعیت است عمل می‌کند. مسأله حکومت در ایران این است که ترکیبی از تصلُّب و تجمیع قدرت در دست گروه‌های معدود و خاص، فساد برآمده از انحصارات و تسخیر سیاست در خدمت منافع خاص، ضعف فزاینده نظام اداری منجر به سیاست‌گذاری نادرست و فشار فزاینده تحریم‌ها و سیاست خارجی پرتنش، به طرز رو به افزایشی، قدرت زیرساختی حکومت را می‌فرساید.

محمد فاضلی- سرنوشت ایران و دو گونه قدرت
محمد فاضلی- سرنوشت ایران و دو گونه قدرت

فرسایش قدرت زیرساختی و ناتوانی در حفظ کارکردهای اصلی حکومت (با نشانه‌های: سقوط ارزش پول ملی، افزایش شدید نابرابری و ضعف در کارکرد زمینه‌سازی خلق ثروت و بازتوزیع عادلانه آن، اعمال قانون، و توانایی نگهداری توسعه ابزارهای ارتباطی) نیاز حکومت به استفاده روزافزون از قدرت استبدادی را افزایش می‌دهد. اعمال خشونت فزاینده (از تلاش برای فیلترینگ تا سرکوب و برخورد با فعالان اجتماعی) محصول افول قدرت زیرساختی است.

آینده ایران و حرکت به سمت یکی از چهار نوع حکومت فئودالی، امپریالیستی، بوروکراتیک یا اقتدارگرا در گرو میزان نسبی قدرت زیرساختی و قدرت استبدادی است. هر آن‌چه حکومت و جامعه را از بسط قدرت زیرساختی بازدارد و ضرورت اعمال قدرت استبدادی را افزون کند، آینده همه ما را نابود خواهد کرد. حاکمان از این زاویه به آینده بنگرند: قدرت «بر» جامعه یا قدرت «از طریق» جامعه؟

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest

0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا