خلاصه داستان قسمت ۱۸ سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر + عکس

در این مطلب از سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت ۱۸ سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر را می توانید مطالعه کنید. با ما همراه باشید. این سریال به کارگردانی علی بیلگین، امیدها و ناامیدی‌ها، جنگ‌ها و تلاش‌های کارکنان صنعت سینما را به تصویر می‌کشد.سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر (Menajerimi Ara) در ژانر درام و کمدی محصول سال ۲۰۲۰ برگرفته از سریال فرانسوی Dix Pour cent به سفارش کانال Star Tv میباشد.

قسمت ۱۸ سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر
قسمت ۱۸ سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر

قسمت ۱۸ سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر

فریس که شوکه شده میگه چی گفتی؟ دجله میگه میخوام از این کار برم بیرون، فریس میگه چیشد یکدفعه ای؟ دجله میگه به درد این کار نمیخورم، فریس میگه بعد از ۱ ماه خورده ای به این نتیجه رسیدی؟ باشه فقط طبق قرارداد تا ۲ سال نمیتونی تو هیچ آژانسی کار کنی و تا وقتی که دستیار جدید پیدا کنم باید همینجا کار کنی نخوای کار کنی ازت شکایت میکنم الانم برو قهوه بیار واسم. امراه و گولین که از دور آنها را دیدن، بعد از رفتن فریس، امراه به دجله میگه تروخدا بگو که یه دعوای روتین روزانه ست، دجله میگه نه استعفا دادم و میره. گولین از شنیدن این خبر خوشحال میشه. فریس به دجله میگه یه اعلامیه برای استخدام درست کن و بهش فیلترهایی که براش مهم هستند را میگه تا توی اعلامیه بنویسه و در آخر به دجله نگاه میکنه و جوری که به او طعنه بزنه میگه و مهمتر از همه اینکه ثبات داشته باشه، دجله میگه باشه و میره. گولین به اتاق کراج میر. کراج بهش یه لیست از لباس هاش میده تا بره به خانه اش و اون وسایل را بیاورد، گولین به خانه کراج میره و لیست را به ماریا میدهد‌، برن هرچی از مادرش میپرسه که چی شده بهش چیزی نمیگه فقط جواب میده که یه چیزیه بین من و بابات دخالت نکن.

چینار برای بازیگرش گوکچه ۲تا پروژه هم مان جور کرده که یکیش صبح فیلمبرداریه یکیش شب، کراج وقتی میفهمه بهش میگه چرا همچین کاریو کردی بعدا به مشکل میخوری چینار دلایل خودشو میاره و میگه نه اتفاقی نمیوفته ۴روز از فیلمبرداری مونده زود تموم میشه میره پی کارش، چینار سر صحنخ گوکچه میره و برنامه هاشو مرور میکنه باهاش. گوکچه وقتی سر صحنه میره، به چینار زنگ میزنن و میگن که کارگردان پروژه مشترکش با ژاپن تصمیم گرفتن که فیلمبرداری شب باشه  چون احساسش بیشتره، چینار میگه شب نمیشه و سعی میکنه که نظرشونو برگردونه اما موفق نمیشه و حس بدبختی پیدا میکنه. دجله در حال کار کردن است که ژولیده میاد و بهش به دسته گل میده، دجله میگه مال فریس خانمه؟ که ژولیده میگه نه واسه توعه، دجله نوشته را میخونه و میبینه که باریش نوشته از طرف داداشم معذرت میخوام. ژولیده میپرسه کی داده؟ دجله میگه از طرف باریشه، گولین میگه باریش هاواس؟ چرا باید به تو گل بده؟ دجله میگه واسه نخ دادن نیست گل معذرت خواهیه. امراه میاد و میگه این گل واسه کیه؟ گولین میگه باریش به دجله داده، امراه میگه حسودیم شد بهت دجله.

امراه میپرسه راستی ماجرای رابطه برن و باریش چیشد؟ فکر میکردم واقعی بشه که دجله میگه واقعی شده، گولین میگه پس نباید برن از گل چیزی بفهمه نه؟ دجله که حال و حوصله خوبی نداره میگه میرم تو تراس کار میکنم. ماریا به کراج زنگ میزنه و میگه بابام پولو آماده کرده گفتم بهت خبر بدم که کراج میگه وقتی تو این وضعیتیم دوست ندارم از بابات پول بگیرم به جیلان خبر دادم که نمیتونم سهامو بگیرم. ماریا قاطی میکنه میگه تو آرزو داشتی که آژانس خودتو داشته باشی همیشه الان به خاطر دجله قیدشو زدی؟ یعنی انقد مهمه این دختر؟ کراج میگه این یه چیزیه بین من و تو. ماریا میگه بهت گفته بودم اگه خیانت کنی پشیمونت میکنم کراج داد میزنه میگه من خیانت نکردم و گوشیو پرت میکنه. مدیر برنامه ها با دستیارهاشون جلسه میزارن و تو جلسه درباره کارهاشون حرف میزنن. که چینار میاد و میگه سوختم سوختم بدبخت شدم، ازش میپرسن چیشده؟ که چینار میگه قرار بود ژاپنی ها فیلمبرداریشون تو روز باشه ترک ها شب الان ژاپنی ها میگن شب میخوانک راج میگه من بهت نگفتم نکن؟ پریده میگه حالا می خوای چیکار کنی؟ گوکچه را دو نصف میخوای بکنی؟ چینار میگه چاره ای ندارم باید به ژاپنی ها بگم تاریخو عوض کنن.

بکیر میاد و جلوی فریس یکسری اقلام صبحانه میزاره، فریس میگه اینا چیه؟ بکیر میگه واسه شماست و یه نوشته میده بهش که میفهمه از طرف نجاته، فریس خوشحال میشه و میخنده. فریس خبر میده که یکی از کارگردان های معروف میخواد باریش واسش بازی کنه دجله میگه اینکه خیلی خوبه، کراج میپرسه برن هم هست؟ که فریس میگه نه فقط باریشو میخواد و در آخر میگه راستی دستیار من طاقت نیاورده میخواد بره اگه کسیو میشناسین پاسش بدین به من، همگی تعجب میکنن و از همه بیشتر کراج. دجله به همه میگه اگه تو این مدت ناراحتتون کردم معذرت میخوام و میره. کراج پشت سرش میره و میگه اگه اینو گفتی که بهت بگم نرو اشتباه کردی، دجله میگه من یکبار تو عمرم بلوف زدم اونم موقعی که بچه بودم بهت گفتم برو. الان اگه گفتم میرم یعنی میرم. دجله میخواد بره که کراج دستشو میگیره ولی دجله راهشو میگیره میره. چینار میره پیش فریس و بهش میگه که چقدر راحت آدم هارو از دست میدی و درباره دجله باهاش حرف میزنه که امراه میگه ژاپنی ها اومدن‌. چینار میره تا باهاشون حرف بزنه تاریخ فیلمبرداری را عوض کند که هرچی میگه ژاپنی ها حرف خودشونو میزنن و میگن برنامه ست نمیشه تغییر داد‌.

باریش میاد تو آژانس و قبل از رفتن به پیش فریس میره پیش دجله و بهش میگه بعد از جلسه بریم بیرون که حرف بزنیم؟ اگه مشکلی هست حلش کنیم که دجله میگه نه حلش کردم خودم برو فریس خانم منتظره. دجله تو اتاق تکثیر بود که کراج میره میگه استعفا دادی که من عذاب وجدان بگیرم؟ دجله میگه نه من بی خانواده ای کشیدم دوست ندارم تو هم تجربه کنی و میره. فریس بهش میگه سناریو چان ایراماکو خوندم خیلی خوبه ستاریو تکان دهنده ای داره، بخون نظرتو بگو که باریش میگه تو تایید کنی منم نظرم مثبته بهت اعتماد دارم قبول میکنم. باریش خوشحال میشه و دجله را تو راهرو میبینه و صداش میکنه. باریش دجله را بغل میکنه که گولین آنها را میبینه.

باریش بهش میگه چه خوب شد که به حرفت گوش دادم اون کارو نگرفتم یه کار عالی گیرم اومد مرسی که هستی، دجله میگه مرسی. باریش بهش میگه امروز عجیبی بگو حلش کنم که دجله میگه من استعفا دادم، باریش ناراحت میشه و میگه من تو رو میخوام نه کسی دیگه ای. باریش به فریس میگه داره دجله میره فریس میگه استعفا داد قبول کردم باریش عصبی میشه و میره‌. برن به آژانس میاد و به پدرش میگه برو خونه هرمشکلی هست با مامان حرف میزنی حل میکنی که گولین از قصد جلوشو به دجله میگه گل هایی که باریش واست آورده را میبری خونه یا نه؟ برن ناراحت میشه و میره. ژولیده از چینار خوشش میاد و از زیر زبون امراه حرف میکشه که رابطه اش با فریس چجوریه امراه میگه یه چیز خصوصیه بینشون جدا از کار ژولیده اشتباه برداشت میکنه و ناراحت میشه‌ …

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر + عکس

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest
0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا