خلاصه داستان قسمت ۲۷ سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر + عکس

در این مطلب از سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت ۲۷ سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر را می توانید مطالعه کنید. با ما همراه باشید. این سریال به کارگردانی علی بیلگین، امیدها و ناامیدی‌ها، جنگ‌ها و تلاش‌های کارکنان صنعت سینما را به تصویر می‌کشد. سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر (Menajerimi Ara) در ژانر درام و کمدی محصول سال ۲۰۲۰ برگرفته از سریال فرانسوی Dix Pour cent به سفارش کانال Star Tv میباشد.

قسمت ۲۷ سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر
قسمت ۲۷ سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر

قسمت ۲۷ سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر

دجله که عکسو میبینه از شدت شوکه شدن زبونش بند اومده و نمیدونه چی بگه که کراج به همه میگه کسی که این پیامو به اجه داده دجله نیست برن هستش، همه با تعجب به برن نگاه میکنن و بیشتر از همه مایلا. مایلا به برن میگه آره برن؟ چی میگه کراج؟ برن فقط سکوت میکنه و به بقیه نگاه میکنه که آبروش رفته، مایلا میگه تو به فکر آبروی آژانس نبودی، به فکر آبروی منو بابات هم نبودی؟ برن که خجالت کشیده از اتاق جلسه به برون میره و کراج و مایلا به دنبالش. دجله با چشمانی اشکی سرجایش می نشیند. مایلا جلوشو میگیره که کراج میگه مایلا صبر کن من و برن میخوایم حرف بزنیم نه به عنوان پدر و دختری به عنوان یکی از بازیگرای این آژانس و میرن داخل اتاق. کراج به برن میگه تو داری چیکار میکنی؟ میخوای به چی برسی؟ چی تو سرت میگذره برن؟ برن میگه همش به خاطر اون دختره دجله ست، کراج میپرسه چه ربطی به دجله داره که برن میگه نمی بینی این همه دردسر درست میکنه؟ نمی بینی داره خانوادمو از هم میپاشونه؟ کراج میگه باورم نمیشه برن رفتارهای جدید دارم میبینم ازت، پنهان کاری، دروغ که برن با عصبانیت میگه فقط من دروغ میگم؟ شما دروغ نمیگین؟ پنهان کاری نمیکنین؟ و از آژانس بیرون میره. دجله که حال خوبی نداره به حیاط آژانس میره تا هوایی عوض کنه که برن موقع رفتن بهش میگه الان خیلی خوشحالی نه؟

رابطه منو با خانوادم خراب کردی خوشحالی؟ خانوادمو داری میپاچونی ازهم خوشحالی؟ دجله میگه تو چی داری میگی؟ تو با من کاری کردی که نزدیک بود از کار اخراج بشم بعد طلبکارم هستی؟ در ضمن اگه رابطه ات با خانوادت خرابه به خودت ربط داره به کارات و رفتارات یه نگاهی بنداز میفهمی واسه چی اینجوریه و میره. چینار که فهمیده جولیده ازش خوشش میاد بهش میگه شب بریم بیرون باهم شام بخوریم و درباره کار حرف بزنیم؟ جولیده از ته دل خوشحال میشه و قبول میکنه. بازیگر فریس که مریضی وسواس گرفته بعش زنگ میزنه و میگه این لوکیشن خیلی کثیفه من نمیتونم اینجا بازی کنم مریض میشم، فریس برای اینکه مشکلو حل کنه میخواد بره اونجا تا رودررو باهاش حرف بزنه و به دجله میگه امیر قرار بیاد اینجا اگه قبل از برگشتن من اومد برو پیشش به کارها برس تا بیام. فریس به کاروان بازیگرش میره ولی قبل از وارد شدن محلول ضدعفونی میزنه بهش که فریس تعجب میکنه از کاراش میگه تو اینجوری نبودی چرا اینجوری شدی؟ که بهش میگه به تمیزی و سلامتیم اهمیت میدم بده؟ فریس میگه نه ولی وسواس داشتن موضوعش جداست. برن پیش دوستش میره و ماجرارو میگه، دوستش بهش میگه زنگ بزن به باریش ماجرارو بگو.

برن زنگ میزنه و میپرسه کجایی چیکار میکنی که باریش میگه دارم میرم آژانس با فریس کار دارم تو چه خبر؟ برن میگه بهت گفته بودم یه خبرچین پیدا شده بود امروز تو آژانس سر همون موضوع ماجرایی پیش اومد گفتم بگم جو اونجا زیاد خوب نیست، باریش میپرسه فهمیدن کار کی بوده؟ برن میگه آره دجله، باریش میگه امکان نداره کار دجله نیست نمیتونه باشه، برن میگه نمیدونم دیگه گفتم بگم بهت و قطع میکنه. برن حرص میخوره که باریش باور و قبول نمیکنه که کار دجله بوده. امیر به آژانس میره و با دجله تو تراس درباره کارکتر نظامی تو سریال حرف میزنن. مرال به دجله زنگ میزنه که واست یه خونه فرستادم ببین خوبه یا نه که بریم  ببینیم، دجله میبینه که امیر بهش میگه میتونم منم ببینم؟ دجله بهش نشون میده که امیر میگه خونه خوبی نیست نم کشیده سقفش و باهم درباره خونه حرف میزنن که باریش همان موقع میاد و آنها را باهم میبینه، که دجله میگه بیا بشین. امیر میگه آره بیا واسه خونه دجله مشکلی پیش اومده داشتیم درباره اش فکر میکردیم که باریش دجله را صدا میزنه‌. باریش با دلخوری به دجله میگه من بهت میگم مشکلی هست بهم بگو حل کنیم باهم میگی چیزی نیست خودم حلش میکنم بعد داری با امیر دنبال خونه میگردی؟ دجله میگه نه اونجوری نیست مرال خونه فرستاد داشتم میدیم که امیرم گفت ببینم در ضمن چرا الان منو بازخواست میکنی؟ باریش درباره چیزی که از برن شنیده بود بهش میگه و ازش میپرسه حقیقت داره؟ دجله میگه تو چه فکری میکنی؟ باریش میگه دارم ازت میپرسم، دجله ناراحت میشه و میگه اگه کسی اینو درباره تو میگفت من باور نمیکردم امیر دجله را صدا میزنه که میره پیشش.

باریش به داخل آژانس میره و از امراه ماجرارو میشنوه و از کارش ناراحت میشه. باریش پیش برن میره و باهاش دعوا میکنه که چرا همچین کاری کردی؟ برن میگهررفتی پیش دجله اره؟ طاقت نیاوردی رفتی سریع همه چیزو پرسیدی ازش، باریش بعد از کمی دعوا و بحث کردن از پیشش میره. فریس برای کارش به یه جایی میره که نجات را اونجا میبینه که فریس میگه برای یسری کار اومدم اینجا تایم خالی دارم میتونیم باهم حرف بزنیم؟ که نجات میگه باشه کارم تموم بشه بعد. باریش به دجله پیام میده و ازش معذرت خواهی میکنه. پریده که حالش زیاد خوب نیست بدون اطلاع دادن از آژانس بیرون میره و میرو را هم با خودش نمیبره، چینار وقتی میره تو اتاقش میبینه نیست و هرجارو میگرده پیداش نمیکنه به فریس زنگ میزنه تا ببینه خبری از پریده داره با نه که فریس میگه نه، چینار استرس میگیره. کراج به اجه زنگ میزنه تا پیشش بره، کراج با خوشرویی بهش میگه از کی خبرهارو میگیری؟ اجه میگه عزیزم بعد از این همه سال همکاری نمیدونی که من منبع خبرمو به کسی لو نمیدم؟ کراج میگه اگه بگی بهت یه خبر میدم اونم خبری که تو مرحله استارت هنوز، اجه قبول نمیکنه و میره. برن و باریش سر صحنه فیلمبرداری هستن که سر ماجرای دجله باریش با برن دعوا میکنه، از عوامل به کارگردان میگن که مثل سناریو حرف نمیزنن، کارگردان میگه عب نداره خوب دارن بازی میکنن تو صحنه رو از دست نده. باریش به برن میگه تو یه آدم خودخواهی هستی که فقط به خودت فکر میکنی و هیچکی واسش مهم نیست، برن ناراحت میشه و صحنه را ترک میکنه، کارگردان میگه به فریس زنگ بزنین بیاد ..

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest
0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا