خلاصه داستان قسمت ۳۱ سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر + عکس

در این مطلب از سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت ۳۱ سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر را می توانید مطالعه کنید. با ما همراه باشید. این سریال به کارگردانی علی بیلگین، امیدها و ناامیدی‌ها، جنگ‌ها و تلاش‌های کارکنان صنعت سینما را به تصویر می‌کشد. سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر (Menajerimi Ara) در ژانر درام و کمدی محصول سال ۲۰۲۰ برگرفته از سریال فرانسوی Dix Pour cent به سفارش کانال Star Tv میباشد.َ

قسمت ۳۱ سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر
قسمت ۳۱ سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر

قسمت ۳۱ سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر

دجله میره با بوسه حرف میزنه و درباره کار میپرسه که بوسه گلگی می کنه و میگه من تو حفظیات ضعیفم کارگردانو که میشناسی میگه نباید حتی یه کلمه هم جابه جا بشه، دجله میگه تو کار خودتو بکن همونجوری که میخوای بازی کن من به آقا کراج زنگ میزنم میگم ماجرارو. برن از دور به آنها نگاه میکنه و لبخند میزنه. چینار و امراه به خانه پدر آصلی میرن و ماجرای فیلم پخش شده را بهش میگن. او میگه خود آصلی اینکارو کرده که دوباره به سر زبانها بیوفته آره؟ چینار میگه نه کسی که پخش کرده این خبرو خبرنگار بوده و در آخر چینار و امراه را از خانه بیرون می کند. بوسه سر فیلمبرداری کار خودشو میکنه که کارگردان سلیم عصبی میشه و جلوی همه باهاش بد رفتار میکنه. دجله به کراج زنگ میزنه و ماجرارو میگه کراج خوشحال میشه و میگه خیلی خوبه الان میام کارو تموم میکنم. فریس میره به اتاق پریده و میگه نجات یه قدم برداشت منم یه قدم برداشتم سمتش گفتم بیام بهت بگم تو هم خبرداشته باشی، پریده میگه خیلی خوبه ادامه بده، فریس میگه یه چیزی درباره نجات فهمیدم که موسیقی جاز میزنه با گروهش شب میخوام برم اونجا سورپرایزش کنم نظرت چیه؟ پریده میگه عالیه.

کراج به سر صحنه میره و با سلیم دعوا می‌کنه و میگه با چه حقی با بازیگر من اینجوری رفتار میکنی؟ و در اخر کراج میگه من با جلال حرف میزنم تا ببیننم چیکار کنیم. کراج به کاروان بوسه میره تا آرومش کنه که بوسه گریه میکنه و میگه از این کار برم بیرون میگن معلوم نیست چقد بد بوده که هنوز نیومده بیرونش کردن بعد معلوم نیست کی دوباره بهم پیشنهاد کار بدن و با گریه میره. دجله میره تو کاروان و میگه من عذاب وجدان گرفتم نمیتونم همچین کاری کنم، کراج میگه اولین چیزی که بهت تو این کار گفتم این بود که به دردت نمیخوره یعنی باید کرکس باشی همیشه باب میلت کاری نمیتونی بکنی، دجله میگه من میخوام موفق بشم دارم همه تلاشمم میکنم ولی اینجوری نمیتونم شب راحت سرمو بزارم رو بالشت و میره. بوسه با مادرش درحال حرف زدن است و درد و دل میکند که دجله ازش فیلم میگیره و برای اجه میفرستد و میگه من دجله ام پیام قبلی کار من نبود ولی این خبر شاید به دردت بخوره. اجه اون فیلمو تو فضای مجازی پخش میکنه. دجله میره میش آقا جلال و میگه همه چیز تقصیر من بوده اومدم جبران کنم الان دارن همه تو فضای مجازی درباره بوسه صحبت میکنند اگه شما برگردونینش بازدید سریالتون خیلی میاد بالا و جلال قبول میکنه، دجله خوشحال میشه و به آژانس برمیگرده.

چینار به اتاقش میره که میبینه چندتا دونات روی میزشه و تعجب میکنه که جولیده میاد و میگه فکر کردم شاید بهش احتیاج داشته باشی خوشت بیاد، چینار میگه که خیلی وقت بود که کسی بهم توجه نکرده بود خیلی بهش احتیاج داشتم و از جولیده تشکر میکنه جولیده هم ذوق میکنه و میره. دجله به اتاق کراج میره و بهس می.ه من بدون مشورت با شما یه کاری کردم، کراج میپرسه چیکار کردی؟ دجله میگه با آقا جلال صحبت کردم راضیش کردم که بوسه برگرده سرکارش میدونم کار اشتباهی کردم ولی شب رلحت می خوابم کراج میگه تو بهترین کارو کردی، اگه این کارو نمیکردی تعجب میکردم فقط موندم چجوری جلالو راضی کردی. دجله ذوق میکنه و میگه فکر کنم به خودت رفتم چون مامانم اصلا اراده نداره و میره کراج بعد از  رفتنش میخنده و خوشحالم میشه. دجله میره خانه اش و شروع به حاضر شدن میکنه تا به سرقرار با امیر بره. باریش با فریس به استودیو رفته و آماده میشه تا جلوی دوربین بره. دجله و امیر به همان گروه جاز نجات رفتند و از موزیک لذت میبرن که دجله هدیه امیرو میده و میگه این در مقابل کاری که کردی هیچیه امیدوارم نداشته باشیش، امیر باز میکنه و میبینه کتاب آشپزیه و میگه نه نداشتمش اگه هم داشتم نمینداختمش چون ازین عادت ها ندارم شاید یه روزی باهم یکی از غذاهاشو درست کردیم.

باریش تو برنامه زنده روی انتن میرود و به سوال های مجری جواب می دهد. امیر و دجله در حال خوشگذرونی هستن. به برن پیشنهاد میدن که تا اینجا اومدی برو روی انتن کنار باریش طرفداراتون دوست دارن شمارو باهم ببینن. برن اماده میشه و جلوی دوربین میره، مجری تا درباره زندگی شخصیشون سوال می پرسد باریش میگه بهتره درباره زندگی شخصی چیزی نپرسین، چند دقیقه بعد باریش اینستاگرامشو چک میکنه و تو استوری زنده گروه جاز نجات دجله را میبینه که نمیتونه خودشو کنترل کنه و میگه لعنتی و چون رو برنامه زنده بود همه میفهمن. برن میپرسه چیشده؟ باریش میگه اتفاق مهمی افتاده که وقت توضیح ندارم و به سرعت میره سمت اونجا. فریس هم برای سورپرایز کردن نجات به اونجا میره و خبر نداره که امیر و دجله و باریش اونجان. یاریش از دور امیر و دجله را میبینه و حرص میخوره. نجات پشت میکروفن از امیر به عنوان مهمان ویژه و بازیگر با استعداد دعوت میکنه. فریس با دیدن امیر اونجا جا میخوره و میگه چرا به من نگفتین و از دور تماشا میکنه.

وقتی امیر میره روی سن میگه یه آهنگیو خیلی دوست دارم ولی موقعیش پیش نیومده که بخونم فکر کنم امشب بهترین موقعست و تو چشم دجله نگاه میکنه و آهنگ میخونه، دجله معذب میشه و باریش از شدت عصبانیت نمیتونه خودشو کنترل کنه و میره جلو به دجله میگه باید باهم حرف بزنیم و میگه ازت یه جواب رک و راست میخوام بین تو و امیر چیزیه؟ دجله میگه  چرا این سوالو میپرسی؟ باریش میگه هست یا نه؟ دجله میگه گیریم که باشه به تو چه ربطی داره؟ باریش میگه پس هست، دجله میگه من نگفتم هست، باریش میگه نیست؟ دجله کلافه میشه و با هم بحث میکنن، باریش میگه چرا از من دوری میکنی؟ چرا همش تورو پیش امیر میبینم؟ همه چیتو به اون میگی به من نمیگی، دجله میگه چون اون به حرفام گوش میده تو نمیدی وباریش ناراحت میشه میره عقب. باریش تو یه فرصت پیش امیر میره و از قصد خودشو میزنه بهش و میگه باید باهم حرف بزنیم و میره بیرون…

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر + عکس

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest
0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا