خلاصه داستان قسمت ۴ سریال ترکی معصومیت Masumiyet

در این مطلب از سایت جدولیاب شاهد خلاصه داستان قسمت ۴ سریال ترکی معصومیت Masumiyet هستید، برای خواندن این مطلب با ما همراه باشید. سریال ترکی معصومیت در ژانر درام، جنایی به کارگردانی عمور آتای و تهیه کنندگی فاروک تورگوت ساخته شده است. نویسندگی این سریال ترکیه ای بر عهده سیرما یانیک می باشد‌. بازیگران اصلی سریال معصومیت (Masumiyet) عبارتنداز؛ ایلیدا الیشان در نقش اِلا، سرکای توتونجو در نقش ایلکر، دنیز چاکیر در نقش بهار، دنیز ایشین در نقش ایرم، هولیا اوشار در نقش هاله، مهمت اسلانتوق در نقش هارون و …

قسمت ۴ سریال ترکی معصومیت Masumiyet
قسمت ۴ سریال ترکی معصومیت Masumiyet

بهار حال خوبی ندارد. تیمور جلو می رود و می گوید: «دخترت زنده ست. نوه ات مرده. دخترت حامله بوده… » بهار شوکه می شود و یاد حرف های الا روز تولدش می افتد.
تیمور خیلی عصبانی است و به بانو می گوید: «اون مرتیکه رو کدوم شعبه بردن؟ میخوام خودم بکشمش! » بانو می گوید: «عشقم مزخرف نگو! من آقا ایلکر رو ضمانت میکنم. اگه با عقل زنت حرکت کنی بزرگترین ضربه رو به خودت زدی. »
وکیل ایلکر به پدر و مادر او می گوید که فقط شکایت بهار از آنها کافی نبوده و لباس های خونی و نمونه هایی که در خانه ی ویلایی پیدا شده و همچنین دوربینی که نشان میدهد الا را از ماشین ایلکر کنار جاده رها کرده اند همگی علیه ایلکر است. وقتی اسماعیل این را می شنود جلوی خبرنگاران می رود و اعلام می کند که اگر گناهکار بودن پدرش ثابت بشود، دیگر پسری به این اسم نخواهد داشت و با تمام وجود پشت خانواده ی الا یوکسل است. هاله این را که می شنود وقتی به خانه می رسند با عصبانیت فریاد میزند: «فقط به خاطر اعتبار شرکتت این کارو کردی! پسرت واست مهم نیست اما من همیشه پشت پسرم هستم! »

مدتی قبل، وقتی الا و ایلکر در رستورانی مشغول رقصیدن هستند، هاله سر می رسد. الا و ایلکر از دیدن او جا می خورند. الا با خوشرویی دستش را به سمت هاله دراز می کند اما هاله لبخند میزند و می گوید: «این دختر کوچولو به خیال خودش میخواست همه چیزو بهم بریزه. اگه من پیام از گوشی تو به ایرم رو نمیدیدم، معلوم نبود چی بشه! این دختر خانم میخواست با اومدن ایرم زندگی تورو بهم بزنه پسرم. » الا جا می خورد و ایلکر با عصبانیت سمت او برمیگردد و می گوید: «باورم نمیشه! همیشه میگفتی چرا دو نفری جایی نمیریم. نگو نقشه کشیدی برام! دیگه تموم شد! » الا بازوی او را با گریه می گیرد و التماس می کند نرود اما ایلکر او را هل میدهد و می رود.
بهار از تیمور می خواهد تست دی ان ای از بچه ی سقط شده ی الا بگیرند تا ثابت بشود که پدر بچه ایلکر است. اما تیمور می گوید: «همچین چیزی نیست! به کسی هم نگو! یکم به آبروی دخترت فکر کن! اگه بچه از ایلکر نباشه چی؟! »
بهار وقتی می فهمد که تیمور هم از موضوع رابطه ی الا و ایلکر خبر داشته با عصبانیت به سمتش حمله می کند و فریاد میزند: «من بهت نگفتم تا یه موقع دیوونه نشی و دردسر درست کنی اون وقت تو حتی نگران دخترت هم نیستی! به تو هم میگن پدر؟! » و او را از خود می راند.

بانو از طرف هاله مامور شده تا تیمور را خام کند که هاله را از شکایت منصرف کند اما تیمور بعد از جر و بحثی که با بهار داشتند به بانو پیام میدهد و می گوید که این کار از عهده اش خارج است. هاله می گوید: «پس خودم باید دست به کار بشم. » او به بیمارستان و سراغ هاله می رود و به او پیشنهاد رشوه ی ده میلیون دلاری میدهد تا به آمریکا سفر کنند و این موضوع را فراموش کنند.
وقتی بانو با هیجان به تیمور می گوید که هاله همچین رقمی برای زندگی بهتر به بهار پینشهاد داده، تیمور هیجان زده می شود اما می گوید که بهار عمرا این را قبول کند. همان موقع بهار در حالی با عصبانیت دنبال هاله که هرچه سریعتر در تلاش است بیمارستان را ترک کند افتاده و فریاد میزند: «هاله خانم گفتین چند میلیون؟ واسه این که شکایتمون رو پس بگیریم پیشنهاد رشوه میدین؟! » این خبر فورا در همه جا پخش می شود. وقتی اسماعیل این موضوع را می فهمد با عصبانیت هاله را سرزنش میکند که اعتبار خانواده و شرکتشان را خدشه دار کرده.
هاله به کمک وکیلشان نقشه ای کشیده اند تا ایلکر شرایط بهتری در زندان داشته باشد. آنها چند نفر را مامور کرده اند تا ایکلر را به شدت کتک بزنند که به همه ثابت کنند امنیت جانی ندارد. ایلکر را به بیمارستان منتقل می کنند. هاله با بغض کنار پسرش می نشیند و می گوید: «منو مجبور به چه کارایی کردن پسرم… کسی باور نمیکنه پرنس خوشتیپ من یه جونور باشه. »

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی معصومیت + عکس

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest
0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا