خلاصه داستان قسمت ۵۶ سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر + عکس

در این مطلب از سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت ۵۶ سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر را می توانید مطالعه کنید. با ما همراه باشید. این سریال به کارگردانی علی بیلگین، امید و ناامیدی‌ها، جنگ‌ها و تلاش‌های کارکنان صنعت سینما را به تصویر می‌کشد. سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر (Menajerimi Ara) در ژانر درام و کمدی محصول سال ۲۰۲۰ برگرفته از سریال فرانسوی Dix Pour cent به سفارش کانال Star Tv میباشد.

قسمت ۵۶ سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر
قسمت ۵۶ سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر

قسمت ۵۶ سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر

محمت شروع میکنه از پریهان تست گرفتن و برای اینکه تلافی کنه و اونو خورد کنه بهش میگه چهره نیم رختونو ببینم، سپس میخواد دستاشو ببینه، کراج و فریس تعجب کردن و میگن دیگه فکر نکنیم این چیزا لازم باشه!! محمت به فریس گیگه لازمه میخوام بازیگر استخدام کنم باید همه چیزشو بسنجم یا نه؟ سپس به پریهان میگه حالا باید یه سکانسو باهم اجرا کنیم و درباره ی اون سکانس واسش توضیح میده که باید آخرش عذرخواهی کنه. بعد از بازی‌ کردن بهش میگه خب حالا ازم عذرخواهی کن، پریهان جا میخوره و میگه بله؟ کراج و فریس میگن دیگه داری زیاده روی میکنی و کراج سعی میکنه مکالمشونو تمام کنه تا ماجرای قبل پیش نیاد که محمت به پریهان میگه چه حسی داره رد شدن ها؟ پریهان میگه چیزهای بهتری دربارتون شنیده بودم ولی رفتار خوبی نیست که با خار کردن بقیه خودتو میکشی بالا.

محمت شروع میکنه ماجرای قدیم را تعریف کردن ولی پریهان میگه کدوم ایمیل درباره چی حرف میزنی؟ محمت همه چیزو کامل تعریف میکنه، پریهان که از چیزی خبر نداره جا خورده و میگه خبر نداره که دجله میگه کار من بود پریهان خانم. فریس و کراج شوکه شدن. دجله میگه مال اوایل کارمه که سر از کار در نمیاوردم من این کارو کردم. پریهان و محمت از اونجا بیرون میرن و میگن دیگه نمیخوایم با شما کار کنیم و میرن. کراج با فریس به اتاق پریده میرن و اونجا با هم حرف میزنن و میگه که کار دجله نبوده. فریس میپرسه یعنی چی؟ پس کار کیه؟ کراج ماجرارو تعریف میکنه که خودش سناریو انداخت تو سطل آشغال. فریس جا میخوره که چرا”$– دجله فداکاری کرد؟ چرا باید خودشو بندازه وسط؟ کراج میگه من ازش کمک خواستم. فریس جا میخوره و میگه چرا؟ چرا از گولین نخواستی کمکت کنه؟ پریده که اونجاست میخواست آره این سوال منم هست چرا از گولین نخواتتستی؟

کراج میگه آخه من دجله را از خیلی وقت پیش میشناسم از قبل، از خیلی وقت پیش. قبل از اومدنم به آژانس اگو‌ فریس عصبی میشه و میگه این همه مدت منو بازی دادین؟ کراج سعی میکنه ارومش کنه و میگه مقصر منم. من ازش خواستم اون فقط خواست بدون کمک من کار پیدا کنه که استخدامم شد موفقم هست اگه کسی قرار بره از آژانس اون منم. پریده ازشون میخواد که فکر کنن چجوری محمت و پریهان را برگردونن. فریس تا از اتاق بیرون میاد با دجله روبرو میشه که دجله فرار میکنه و میگه باید برم سر فیلمبرداری امیر. اونجا امیر گریم فیلمشو انجام داده و عکس هایش را میگیرند. دجله میگه امیر تو این لباس ها خیلی جذاب شدی امیر از این تعریفش خوشش میاد. دجله بهش میگه باید زودتر تصمیمتو بگیری به کارگردان بگیم وگرنه با یه نفر دیگه قرارداد میبنده امیر میگه میدونم ولی خیلی سخته از همه چیز گذشتن و رفتن.

دجله میگه درک میکنم ولی دوستانه بهت میگم که فرصت خیلی خوبیه که ستاره مشهوری بشی تو همه جا، امیر میگه درسته دوستانه من به زودی جوابمو میگم‌. چینار و جولیده به استودیو پیش هاکان می روند برای تست صدا برای فیلم جدیدش. اونجا هاکان با جولیده صمیمی رفتار میکنه و دور و برش زیاد میره که چینار از اونجایی که میخواد پنهان باشه رابطه شان، خودشو کنترل میکنه و با خودش کنار میاد که قصدی نداره فقط کاره. جولیده شروع به خوندن میکنه اولش خوب پیش میره ولی وسطاشو خراب میکنه. هاکان پیشش میره و آرومش میکنه میگه آروم باش چیزی نیست استرس نداشته باش از اول دوباره شروع کن. پریده با سرکان میره حرف میزنه تا یه فرصت به کراج و فریس بده، سرکان میگه فقط به خاطر شما ۱ روز مهلت میدم تا پریهان و محمت برگردن به این آژانس وگرنه اخراجن پریده خوشحال میشه و تشکر میکنه.

امراه و گولین تو آبدارخانه در حال حرف زدن درباره دجله و یکتین پدرش هستن. سرکان حرف هایشان را میشنود ولی خودشو به اون راه میزنه. سرکان به امراه میگه بیاد تا خودشو معرفی کنه برای استخدام مدیر برنامه. سرکان درباره رازداری و پدر دجله باهاش حرف میزنه و بهش میگه حواست هست دیگه نباید این خبر جایی درز کنه وگرنه واسه آژانس خیلی بد میشه امراه میگه چشم آقا سرکان حواسم هست و چینار بهش زنگ میزنه و امراه مجبور میشه بره. سرکان به یکتین زنگ میزنه و میبینه که اصلا او دجله را نمیشناسد و میفهمد که کاسه ای زیر نیم کاسه هست. طوبی بازیگر چینار بهش زنگ میزنه و میگه به مشکل خوردم و بهش یه آدرس میده . چینار وقتی اونجا میره میبینه به خاطر تزریق اشتباه ژل لب هایش ورم کرده.

طوبی میگه حالا چیکار کنم؟ خبرنگارا پایین جلوی در ایستادن. همان موقع یه توریست میاد و چینار یه فکری میزنه به سرش که لباس هایش را با او جا به جا کند. انها با موفقیت از اونجا بیرون اومده و میرن به سمت مطب یه دکتر دیگه تا پروتز را دربیارن. شب دجله موقع برگشت به خانه میبینه که باریش دم در خانه اش اومده و سوارش میکنه و میگه میخوام یه جایی ببرمت که کسی منو به عنوان بازیگر نمیشناسه. باریش دجله را به محله قدیمیش میبره و از چای و شیرینی مخصوص اونجا میخورن که دجله خیلی خوشش میاد. باریش میگه آوردمت اینجا تا باریش واقعیو ببینی به دور از فلش گوشیو دوربینو خبرنگارها. همان موقع به پیام برای دجله میاد از طرف سرکان که ساعت ۸ همه تو اتاق جلسه باشن کار مهمیه. باریش ناراحت میشه و دجله عذرخواهی میکنه‌.

کراج زودتر میرسه و سرکان بهش میگه بهت ۱۰ دقیقه وقت میدم که انتخاب کنی درباره کدوم موضوع به همه توضیح بدی یکی اینکه من چجوری از اینجا اخراج شدم و دومی درباره پدر دجله و ربطش به تو. همگی تو اتاق جلسه جمع شدن و کراج میاد تو و میگه قدیم سرکان به خاطر یه سوء تفاهم از طرف من از آژانس اخراج شد، همگی شوکه میشن. کراج ادامه میده و میگه دجله امروز یه درس خیلی بزرگ بهم داد گفتش آدم اگه اشتباه های گذشته اش را قبول نکنه و تاوانشو نده زندگیش درست و جوری که باید پیش بره نمیره آدم بالاخره میتونه یکسری چیزارو از بچه خودش یاد بگیره. همگی شوکه شدن و به کراج زول زدن که کراج با چشمانی اشکی میگه دجله دختر منه و یکی از اشتباهاتم که از همه پنهان کردم…

 

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest
0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا