خلاصه داستان قسمت ۴۹ سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر + عکس

در این مطلب از سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت ۴۹ سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر را می توانید مطالعه کنید. با ما همراه باشید. این سریال به کارگردانی علی بیلگین، امید و ناامیدی‌ها، جنگ‌ها و تلاش‌های کارکنان صنعت سینما را به تصویر می‌کشد. سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر (Menajerimi Ara) در ژانر درام و کمدی محصول سال ۲۰۲۰ برگرفته از سریال فرانسوی Dix Pour cent به سفارش کانال Star Tv میباشد.

قسمت ۴۹ سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر
قسمت ۴۹ سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر

قسمت ۴۹ سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر

کراج و چینار و فریس با پریده یه جلسه میزارن و فریس بهشون میگه من با ارهان حرف زدم ولی هیچ اتفاقی نیفتاد ولی بگم از ظاهرش مشخص بود که خیلی خسته و افسرده بود، کراج میگه تجربه چه کاریو نداشته؟ فریس میگه همه کاری انجام داده از تئاتر بگیر تا فیلم های چند فصلی، کراج میگه ولی خارج از کشور بازی نکرده، پریده میگه علاقه زیادی هم به جیمز باند داره. کراج میگه حالا فرض کنیم یه پیشنهاد خوب از جیمزباند داشته ولی به خاطر کم کاری مدیر برنامه اش انتخاب نشده. فریس میگه اتفاقا زنی که بازیگرها را انتخاب میکنه میشناسم انگلیسیه اسمشم کاترینه. کراج میگه خب میتونی بگی دروغ بگه؟ که فریس میگه عمرا شدنی نیست. فریس یه فکری میزنه به سرش و میگه الان میام. فریس پیش دجله میره و ماجرارو بهش میگه و ازش نظر میخواد، دجله سریعا عکس به بازیگرو بهش نشون میده و میگه خیلی شباهت دارن، میتونیم یه کاترین قلابی داشته باشیم.

فریس خوشحال میشه و باهم به اتاق میرن و میگه دجله یه فکر خوب داره. دجله از پریده میپرسه بازیگر شما ریحان ساری تازگیا بازی کرده؟ چیکار میکنه؟ پریده میگه خیلی وقته بازی نکرده دیگه الان تو مغازه اردک فروشی کار میکنه، دجله میگه عالیه خیلی خوب شد حالا ما یه کاترین دوبرون قلابی داریم که قراره با ارهان قرار بزاره و بهش بگه که قبلا برای فیلم جیمزباند انتخاب شده ولی به خاطر کوتاهی مدیر برنامه اش از لیست خط خورده. فریس میگه خیلی نقشه پر ریسکیه ولی امتحانش می ارزه. فریس ماجرارو برای کراج هم تعریف میکنه که کراج میگه باشه ولی اگه هرجا گیر کردین یا شکست خوردین سراغ من نیاین. باریش و برن سر فیلمبرداری تبلیغات بستی هستن. دجله از اینکه برن و باریش کنار هم هستن حسادت میکنه.

باریش پیش دجله میاد و میپرسه چطور شدم؟ دجله با چشم هایی که برق میزنه میگه خیلی خوب شدی کت و شلوار بهت میاد و پشت یقه شو درست میکنه و میگه حالا بهتر شدی. هایر یحکیم اغلو بازیگر چینار تو ساحل پیاده روی میکنه که دوتا خبرنگار جلوشو میگیرن و یکسری سوال میکنن که هایر از دهنش در میره و درباره یه سریال که هنوز خبرش تو فضای مجازی پخش نشده میگه. بعد از رفتن خبرنگارا میفهمه چیکار کرده و به چینار زنگ میزنه تا ببینه باید چیکار کنه، چینار بهش میگه تو برو خونه و با هیچکی دیگه حرف نزن من ببینم چیکار میتونم بکنم و ازش میپرسه که خبرنگارو میشناخته یا نه که هایر میگه یکیش یاسین بود اون یکیو نمیدونم. چینار بهشون زنگ میزنه و باهاشون قرار میزاره. سرکان با فریس حرف میزنه و با روش خودش سعی میکنه از زیر زبونش حرف بکشه بیرون ولی فریس خیلی هوشمندانه جوابشو میده و به قول معروف نم پس نمیده.

سکانس اولو باریش و برن میگیرن و برای سکانس بعدی اماده میشن. تو این فاصله برن و باریش باهم میگن و میخندن که دجله حسودیش میشه و به فریس خانم میگه انگاری گریم باریش یجوری شده من برم بگم بهش. دجله به باریش میگه ۲ دقیقه وقت داری؟ باریش میگه الان میام و به خندیدنش ادامه می دهد که دجله بهش میگه حتما چیز خنده داری برن داره میگه ولی اگه میشه یخورده سریعتر. باریش میره پیش دجله و میگه چیزی شده؟ دجله میگه نه گریمور منتظرته دیر شد. فیلمبرداری سکانس بعدی شروع میشه تو سناریو باریش به برن میگه کسه دیگه ای که تو زندگیت نیست؟! دجله حواسش نیست و آروم میگه معلومه که نیست فریس اینو میشنوه و میگه چی؟ دجله حرفو عوض میکنه. فریس بهش میگه نمایشنامه امیرو واست ایمیل میکنم بخونش من شاید وقت نکنم بخونم.

چینار با دوتا خبرنگارا قرار میزاره و بهشون میگه انگاری با هایر مصاحبه کردین یاسین و دوستش میگن آره خیلی هم خوب بود. چینار میپرسه انگاری درباره کارادنیا هم یه چیزهایی گفته که انها تایید میکنن، چینار بهشون میگه ولی شما چیزی نشنیدین و بهشون میگه در ازای پخش نکردن این خبر یه مصاحبه ترتیب میدم همین امشب که آنها قبول میکنن. دجله سرش تو گوشیشه و در حال خواندن نمایشنامه امیر هستش که باریش میره پیشش و میبینه سرش همش تو گوشیه ازش میپرسه پیام میدی؟ دجله میگه نه، باریش میپرسه ایمیل جدیدی اومده درباره کار؟ دجله میگه نه نمایشنامه امیره دارم اونو میخونم رمئو و ژولیت. باریش عصبی میشه میگه آهان باشه به کارت برس مزاحمت نمیشم که دجله میگه هرجور راحتی و بعد از رفتن باریش لبخند پیروزمندانه ای میزنه.

آخر شب موقع برگشت آیدین از باریش میپرسه خب از دجله چه خبر؟ موفق امیز بود دیوونه کردنش؟ باریش میگه ای بدک نبود، آیدین میگه چرا چیشده؟ باریش‌ ماجرای نمایشنامه امیرو میگه که آیدین بهش میگه شاید اونم داره با امیر حسادت تورو تحریک میکنه، باریش میگه من که عقب نمیکشم، آیدین بهش گوشزد میکنه که فقط حواست باشه که خودت دیوانه نشی. دجله هم ماجرارو برای مرال تعریف میکنه،  فردای ان روز با نقشه قبلی ارهان و کاترین قلابی سر یه میز می نشینند و کاترین درباره موقعیت از دست داده ارهان درباره فیلم جیمزباند حرف میزنه که به خاطر مدیر برنامه اش از دست داده و میگه مدیر برنامه شما خیلی سخت ارتباط میگیره نمیدونم چجوری باید پیداش کنم.

ارهان بهش میگه الان درباره فیلم جیمزباند بامن قرار گذاشتین؟ کاترین میگه نه اون که متاسفانه بازیگرا انتخاب شد لیستش بسته شد، ارهان که حالش گرفته شده میگه پس واسه چی خواستین منو ببینین؟ کاترین میگه نظرتون درباره یه نقش منفی تو یه سریال دیگه چیه؟ و شروع میکنه سناریو فیلم را برایش بازگو کردن. تو این فاصله دجله تمام گزارشات را مو به مو به فریس میگه. فریس تو آژانس با امیر قرار داره و باهم درباره کار حرف میزنن، امیر ازش میپرسه واقعا با دایی من بهم زدی؟ واقعا این حرفا درسته که واسه من پارتی بازی میکردی؟ فریس تکذیب میکنه و میگه اصلا اینجوری نیست. امیر وقتی میفهمه دجله تو آژانس نیست حالش گرفته میشه که فریس بهش میگه شب با دجله میایم تا درباره نمایشنامه حرف بزنیم، امیر خوشحال میشه. وقتی ارهان از کافه بیرون میزند محمت بهش زنگ میزنه اما او جوابشو نمیده و رد تماس می کند و به راهش ادامه میدهد…

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر + عکس

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest
0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا