ماجرای خطبه بدون نقطه أمیرالمؤمنین حضرت علی (ع) + متن خطبه

یکی از بیانات ویژه و ناب حضرت علی(ع) ، خطبه ای است که حضرت در آن از «نقطه» استفاده نکرده اند.( ذکر این نکته لازم است که تاء تأنیث یا «تای گرد» در انتهای کلمات عربی به مثابه حرف نقطه دار محسوب نمی شود.)

خطبه بدون نقطه حضرت علی (ع)

خطبه‌ای منسوب به امام علی (ع) وجود دارد که در آن از هیچ کلمه نقطه‌داری استفاده نشده است و تمام خطبه بدون نقطه می‌باشد. البته این خطبه در نهج البلاغه وجود ندارد، بلکه در منابع دیگر ذکر شده است.

سید رضى در جمع ‏آورى سخنان امام علی(ع)، روشى مخصوص به خود داشته است و آن این‌که وى، بناى نوشتن و جمع‌آورى مجموع سخنان علی(ع) را نداشته، به همین جهت، از بین منابع فراوانى که داشته، قسمت‌هایى را گل‌چین نموده است. او خود نیز در مقدمه کتاب، به این نکته اشاره کرده که آنچه می‌آورد انتخاب شده‌هایى از کلمات و نامه‌هاى آن‌حضرت است.

برخى چنین پنداشته‌اند که سخنان امیر مؤمنان على (ع) تنها حجمى معادل نهج البلاغه دارد، یا خطبه‌ها و نامه‌هاى آن‌حضرت را منحصر در همان تعداد نموده‌اند، در حالى‌که چنین نیست. مسعودى که حدود صد سال قبل از سید رضى می‌زیسته، در «مروج الذهب» می‌گوید: «هم اکنون چهار صد و هشتاد و اندى خطبه از على (ع) در دست مردم است». و یا آمُدى در «غرر الحکم»، پانزده هزار کلمه قصار از امیر المؤمنین (ع) نقل کرده است، در حالى‌که کلمات قصار نهج البلاغه، ۴۸۰ کلمه است.

کتاب‌های فراوان دیگرى نیز پیرامون کلمات آن‌حضرت تحریر شده؛ مانند تحف العقول، روضه الواعظین و… که بیش از یک‌صد و اندى کتاب قبل از نهج البلاغه، خطبه‌هاى امام علی(ع) را جمع کرده‌اند.

محتوای خطبه بدون نقطه

خطبه با حمد و ستایش خدا و شمارش برخی از نعمت های او آغاز می شود. سپس با اشاره به جایگاه پیامبر(ص) و اهل بیتش، به پیروی از سنت پیامبر(ص) و انجام دستورهایش سفارش می کند. همچنین در آن، ضمن بیان چند موعظه، برای سلامتی، دوری از گناهان، اطاعت از دستورات اسلام، استجابت دعا و سعادتمندی حاضران دعا شده است.(یک کتاب در یک مقاله (دو شاهکار علوی) پژوهشی درباره خطبه های «بی الف» و «بی نقطه» امیرالمؤمنین»، ص۱۲۰)

این خطبه در نهج البلاغه وجود ندارد، بلکه در منابع دیگر مانند کتاب “نهج السعاده” و” تمام نهج البلاغه” نقل شده است.

متن خطبه بدون نقطه حضرت امیرالمونین علی(ع)

محمد باقر محمودی در کتاب «نهج السعاده فی مستدرک نهج البلاغه» خطبه بدون نقطه را با ذکر اسناد مختلف آورده است که به شرح ذیل است:

«اَلْحَمْدُ للَّـهِ أَهْلِ الْحَمْدِ وَ مَأْوَاهُ، وَ لَهُ أَوْکَدُ الْحَمْدِ وَ أَحْلَاهُ، وَ أسعَدُ الْحَمْدِ وَ أَسْرَاهُ، وَ أَطْهَرُ الْحَمْدِ وَ أَسْمَاهُ، وَ أَکْرَمُ الْحَمْدِ وَ أَوْلَاهُ. الْوَاحِدِ الأَحَدِ الصَّمَدِ، لاوَالِدَ لَهُ وَ لاوَلَدَ.

ستایش مخصوص خدایی است که سزاوار ستایش و جایگاه لایق آن است. از برای اوست رساترین ستایش و شیرین ترین آن، و سعادتمندانه ترین ستایش و سخاوت بارترین (و شریف ترین) آن، و پاک ترین ستایش و بلند ترین آن، و ممتازترین ستایش و سزاوارترین آن. یگانه و یکتای بی نیاز(ی که همه نیازمندان و گرفتاران آهنگ او کنند). نه پدری دارد و نه فرزندی.

سَلَّطَ الْمُلُوکَ وَ أَعْدَاهَا، وَ أَهْلَکَ الْعُدَاهَ وَ أَدْحَاهَا. وَ أَوْصَلَ الْمَکَارِمَ وَ أَسْرَاهَا. وَ سَمَکَ السَّمَاءَ وَ عَلَّاهَا، وَ سَطَحَ الْمِهَادَ وَ طَحَاهَا، وَ وَطَّدَهَا وَ دَحَاهَا، وَ مَدَّهَا وَ سَوَّاهَا، وَ مَهَّدَهَا وَ وَطَّاهَا، وَ أَعْطَاکُمْ مَاءَهَا وَ مَرْعَاهَا، وَ أَحْکَمَ عَدَّ الأُمَمِ وَ أَحْصَاهَا، وَ عَدَّلَ الأَعْلَامَ وَ أَرْسَاهَا.

شاهان را (به حکمت و آزمون خود، بر مردم) مسلّط ساخت وبه تاختن واداشت. و ستمکاران (و متجاوزان) را هلاکت نمود و کنارشان افکند. و سجایای بلند را (به خلایق) رسانید و شرافت بخشید. و آسمان را بالا برد و بلند گردانید، بستر زمین را گشود و گسترش داد، و محکم نمود و گسترده ساخت،

و آن را امتداد داد و هموار کرد و(برای زندگی) آماده ومهیا فرمود، و آب و مرتعش را به شما ارزانی داشت و تعداد اقوام را (برای زندگی در آن) به درستی (و حکمت) مقرّر فرمود و بر شمار (یکایک) آنان احاطه یافت، و نشانه های بلند (هدایت) مقرّر فرمود و آنها را بر افراشته و استوار ساخت.

اَلإلَهُ الأَوَّلُ لامُعَادِلَ لَهُ، وَ لارَادَّ لِحُکْمِهِ. لاإِلهَ إِلَّا هُوَ الْمَلِکُ السَّلامُ، الْمُصَوِّرُ الْعَلّامُ، الْحَاکِمُ الْوَدُودُ، الْمُطَهِّرُ الطَّاهِرُ، الْمَحْمُودُ أَمْرُهُ، الْمَعْمُورُ حَرَمُهُ، الْمَأْمُولُ کَرَمُهُ.

معبود نخستین که نه او را هم طرازی است و نه حکمش را مانعی. خدایی نیست جز او، که پادشاه است و سلام (مایه سلامت)، و صورتگر دانا، فرمانروای مهربان، و پاک و بی آلایش است. فرمانش ستوده است و حریمش آباد (به توجّه پرستندگان و نیازمندان) است و سخایش مورد امید.

عَلَّمَکُمْ کَلَامَهُ، وَ أَرَاکُمْ أَعْلَامَهُ، وَ حَصَّلَ لَکُمْ أَحْکَامَهُ، وَ حَلَّلَ حَلَالَهُ، وَ حَرَّمَ حَرَامَهُ.

کلامش (قرآن) را به شما آموخت و نشانه هایش را به شما نمایاند. و احکامش را برایتان دست یافتنی نمود. آنچه روا بود، حلال کرد؛ و آنچه ناروا بود، حرام نمود.

وَ حَمَّلَ مُحَمَّداً الرِّسَالَه َ، رَسُولَهُ الْمُکَرَّمَ، الْمُسَوَّدَ الْمُسَدَّدَ، الطّـُهْرَ الْمُطَهَّرَ. أَسْعَدَ اللَّـهُ الأُمَّهَ لِعُلُوِّ مَحَلِّهِ، وَ سُمُوِّ سُؤْدَدِهِ، وَ سَدَادِ أَمْرِهِ، وَ کَمَالِ مُرَادِهِ. أَطْهَرُ وُلْدِ آدَمَ مَوْلُوداً، وَ أَسْطَعُهُمْ سُعُوداً، وَ أَطْوَلُهُمْ عَمُوداً، وَ أَرْوَاهُمْ عُوداً، وَ أَصَحُّهُمْ عُهُوداً، وَ أَکْرَمُهُمْ مُرْداً وَ کُهُولاً.

بار رسالت را بر دوش حضرت محمّد(صلّی الله علیه و آله) افکند، (همان) رسول گرامی که بدو سروری و درستی (در گفتار و کردار و رفتار) ارزانی شده، پاک و پیراسته است. خداوند این امّت را به خاطر برتری مقام و بلندی شرف و استواری دین او و کامل بودنِ آرمانش سعادت بخشید.

او بی آلایش ترین فردِ از آدمیان درهنگامه ولادت، و فروزنده ترین ستاره خوشبختی و سعادت است. او بلند پایه ترین آنان (در نیاکان) است، و زیباترین آنها در (نسل و) شاخسار، و درست پیمان ترین، و کریم ترین آنان در نوجوانی و بزرگسالی است.

صَلاهُ اللَّـهِ لَهُ وَ لِآلِهِ الأَطْهَارِ، مُسَلَّمَهً وَ مُکَرَّرَهً مَعْدُودَهً، وَ لِآلِ وُدِّهِمُ الْکِرَامِ مُحَصَّلَهً مْرَدَّدَهً، مَا دَامَ لِلسَّمَاءِ أَمْرٌ مَرْسُومٌ، وَ حَدُّ مَعْلُومٌ.

درود خداوند ازآن او و خاندان پاکش باد، درودی خالص و پی درپی و مکرّر (برای خود آنان) و برای خاندان بزرگوار و دوست داشتنی آنان، درودی ماندگار و پیوسته (برای همیشه)، تا وقتی که برای آسمان حکمی مرقوم است و نقش و میزانی مقرّر.

أَرْسَلَهُ رَحْمَهً لَکُمْ، وَ طَهَارَهً لأَعْمَالِکُمْ، وَ هُدُوءَ دَارِکُمْ، وَ دُحُورَ عَارِکُمْ، وَ صَلَاحَ أَحْوَالِکُمْ، وَ طَاعَهً للَّـهِ وَ رُسُلِهِ، وَ عِصْمَهً لَکُمْ وَ رَحْمَهً.

او را فرستاد تا برایتان رحمتی باشد و مایه پاکیزگی اعمالتان و آرامش سرای (زندگی) شما و برطرف شدن نقاط ننگ (وشرم آور کارها)تان، و تا مایه صلاح حالتان، و اطاعت شما از خدا و رسولانش، و موجب حفظ شما و رحمتی (بس بزرگ و فراگیر) باشد.

إِسْمَعُوا لَهُ، وَ رَاعُوا أَمْرَهُ، وَ حَلِّلُوا مَا حَلَّلَ، وَ حَرِّمُوا مَا حَرَّمَ.

از او فرمان برید؛ و بر دستورش مواظبت ورزید؛ آنچه را حلال دانست، حلال بدانید؛ و آنچه را حرام داشت حرام بشمارید.

وَ اعْمَدُوا – رَحِمَکُمُ اللَّـهُ – لِدَوَامِ الْعَمَلِ، وَ ادْحَرُوا الْحِرْصَ وَ اعْدِمُوا الْکَسَلَ. وَ ادْرُوا السَّلَامَهَ، وَ حِرَاسَهَ الْمُلْکِ وَ رَوْعَهَا، وَ هَلَعَ الصّدُورِ وَ حُلُولَ کَلِّهَا وَ هَمِّهَا.

خدایتان رحمت کند! آهنگ کوششی پیوسته نمایید و آزمندی را از خود برانید و تنبلی را وا نهید. رسم سلامت و حفظ حاکمیت و بالندگی آن را، و آنچه را که موجب دغدغه سینه ها (و تشویش دلها) و روی آوردن درماندگی و پریشانی به آنهاست، بشناسید.

هَلَکَ – وَ اللَّـهِ – أَهْلُ الإِصْرَارِ، وَ مَا وَلَدَ وَالِدٌ لِلإِسْرَارِ. کَمْ مُؤَمِّلٍ أَمَّلَ مَا أَهْلَکَهُ! وَ کَمْ مَالٍ وَ سِلَاحٍ أُعِدَّ صَارَ لِلأَعْدَاءِ عَدّ ُهُ وَ عَمَدُهُ!

بخدا قسم، هلاک گشتند انسانهایی که اهل حرص و اصرار (بر خواسته های دنیوی و غریزی خود) هستند، و هیچ پدری فرزندی نیاورد که بتواند آنرا پنهان سازد (یعنی:همانگونه، هیچکس نمی تواند نتایج و عواقب کارهای خود را پنهان سازد).

چه بسیار آرزومندی که در آرزوی چیزی بسر میبرد که مایه هلاک و نابودی اوست! و چه بسیار مال و سلاحی که (به خیال شخص، برای خودش) آماده گشته، ولی شمارش (آن مال موروثی) و نیروی (ضربت) عمودها(ی آن سلاح بازمانده) نصیب دشمن انسان (پس از مرگ او) می شود!

اَللَّـهُمَّ لَکَ الْحَمْدُ وَ دَوَامُهُ، وَ الْمُلْکُ وَ کَمَالُهُ. لاإِلهَ إِلَّا هُوَ، وَسِعَ کُلَّ حِلْمٍ حِلْمُهُ، وَ سَدَّدَ کُلَّ حُکْمٍ حُکْمُهُ، وَ حَدَرَ کُلَّ عِلْمٍ عِلْمُهُ.

بارخدایا، سپاس همیشگی ترا، و پادشاهی کامل ازآن تو. تو آن خدایی که بجز او خدایی نیست، بردباری او وسیع تر از هر بردباری دیگری است (و گویی همه را در بر گرفته)، و حکم وفرمان اوست که هر حکم وفرمان دیگر را استحکام و راستی بخشیده، و دانش اوست که هر دانش دیگر را پایین (و زیرمجموعه) خود قرار داده است.

عَصَمَکُمْ وَ لَوَّاکُمْ، وَ دَوَامَ السَّلَامَهِ أَوْلَاکُمْ، وَ لِلطَّاعَهِ سَدَّدَکُمْ، وَ لِلإِسْلَامِ هَدَاکُمْ، وَ رَحِمَکُمْ وَ سَمِعَ دُعَاءَکُمْ، وَ طَهَّرَ أَعْمَالَکُمْ، وَ أَصْلَحَ أَحْوَالَکُمْ.

خدا شما را از خطاکاری حفظ کند و از گناهان روگردان سازد، و سلامتی همیشگی بشما ارزانی دارد، و شما را در راه طاعتش استوار و راستین گرداند، و بسوی اطاعت از دستورات اسلام هدایت فرماید، و مورد رحمت خویش قرار دهد، و دعایتان را بشنود (و اجابت فرماید)، و اعمالتان را پاکیزه سازد، و احوالتان را نیکو گرداند.

وَ أَسْأَلُهُ لَکُمْ دَوَامَ السَّلَامَهِ، وَ کَمَالَ السَّعَادَهِ، وَ الآلَاءَ الدَّارَّهِ، وَ الأَحْوَالَ السَّارَّهِ؛ وَ الْحَمْدُ للَّـهِ وَحْدَهُ.

و (باز) از او می خواهم که سلامتی (دین و دنیای) شما را جاوید بدارد، و سعادتمندی شما را به کمال برساند، و نعمتهای خویش را بر شما پی در پی نثار کند، و حالات شما را (در زندگانی) مایه شادمانی قرار دهد. و ستایش، تنها سزاوار خداوند است.(نهج السعاده فی مستدرک نهج البلاغه، ج ۱، ص ۱۰۰ تا ۱۰۳، خ ۲۱ / بحار الانوار، ج ۹، ط قدیم، به نقل از سفینه البحار، ج ۱، ص ۳۹۷)

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest
0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا