ماجرای کامل قسمت بیست و ششم سریال خانه امن شبکه یک

در این مطلب از سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت بیست و ششم سریال خانه امن به کارگردانی احمد معظمی را می خوانید: با ما همراه باشید… سریال خانه امن هر شب ساعت ۲۲:۱۵ دقیقه بر روی آنتن شبکه یک سیما می رود.

قسمت بیست و ششم سریال خانه امن

شهروز مضطرب است و سعی می‌کند که با تلفن ماهواره ای با آن ها صحبت کند که پاسخ نمی‌دهند. افشین و همکارانش او را زیر نظر دارند و حرف هایش را شنود می‌کنند. شهروز هیچ حرفی درباره اینکه پلیس ها به او پیشنهاد همکاری داده اند نمی‌گوید و قطع‌می‌کند.
افشین با پیام تماس می‌گیرد و می‌گوید زنگ های شهروز را جواب ندهد‌… کمال در آگاهی با یکی از ماموران صحبت می‌کند و جنازه انسی و شوهرش نگهبان های فرشته را می‌بیند و با گرفتن عکسشان به سراغ دکتر قوامی می‌رود و عکس ها را به او نشان می‌دهد و از او می خواهد که به فرشته نشان بدهد و بعد از آن خبر مرگ ثمین را می‌دهد و درباره پرونده باهم مشغول به صحبت می‌شوند…
پیام و افشین باهم قرار گذاشته اند که پیام از محل قرار مضطرب است و افشین خبر مرگ ثمین را به او می‌دهد که پیام متعجب می‌شود و از رابطه اش‌ با تابان می‌گوید و افشین می‌گوید به نظر من این ازدواج به خیر و صلاح نیست.
دکتر فرشته به پدر او دکتر قوامی می‌گوید که عفونت به داخل بدن دخترش رفته است و باید به زودی پایش را قطع‌ کنند اما‌ دکتر قوامی می‌گوید فعلا هیچ حرفی به دخترش و همسرش نزنند.

افشین و کمال باهم قرار گذاشته اند و درباره ثمین و شهروز و برنامه‌های بعدی شان صحبت می‌کنند.
کمال با ابوعامر صحبت می‌کند و می‌خواهد او را بازجویی کند و حرف بکشاند که ابوعامر می‌گوید خودش را خسته نکند و او حرف خدا را گوش می‌دهد که کمال می‌گوید کار آن ها کار منافق است نه مجاهد…
صحبت های کمال و ابوعامر به جایی نمی‌رسد و او از اتاق خارج می‌شود…
محسن به دیدن فرشته‌ رفته است و وسیله موزیکالی‌ در دستش است تا توجه فرشته را جلب کند با فرشته حرف می‌زند و او با گریه نگاهش می‌کند و می گوید می ‌خواهد امیدش را به آینده زیاد کند که محسن می‌گوید تمام حرف دلش‌است نه چیز دیگر …
فرشته از محسن می‌خواهد برای چند روز او را تنها بگذارد تا با خودش کنار بیاید و هنوز نمی‌داند قرار است با چه وضعی از بیمارستان بیرون بیاید که محسن می‌گوید هیچ چیزی قرار نیست برای او عوض بشوند.

کمال به اتاق فرشته می‌رود و عکس هایی را نشان می‌دهد تا او شناساییشان کند که با دیدن ضیا و انسی حالش بد می‌شود و می‌گوید این دو نگهبان های او هستند و همان مرد به پای او شلیک کرده است…
فرشته از کمال می‌پرسد آن شب که او را پیدا کردند او دستور خروج یک هواپیما را داده است و کنجکاوی می‌کند که چکاره است و کمال می گوید بعد از خوب شدن پای فرشته همه چیز را می‌گوید…
تابان تلفنی با خانمی درحال صحبت است و از اتفاقاتی که برای خواهرش افتاده است می‌گوید…
تیم کمال و افشین باهم جمع شده اند و درباره ثمین هدایت و تیم داعشی ابوعامر صحبت می‌کنند و یکی از ماموران خانم می‌گوید خبر مهمی پخش شده و خوب است که ببینند و درباره آن باهم صحبت می‌کنند.
تابان به سراغ قاضی پرونده ثمین هدایت می‌رود تا علت آزادی او را بپرسد که دکت قوامی‌ پاسخی به او نمی‌دهد و از آن جا خارج می‌شود و با داد و بیداد به شهروز زنگ می‌زند و می‌گوید که خواهرش کجا است؟

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest
0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا