ماجرای کامل قسمت سوم سریال خانه امن از شبکه یک

در این مطلب از سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت سوم سریال خانه امن به کارگردانی احمد معظمی را می خوانید: با ما همراه باشید… سریال خانه امن هر شب  ساعت ۲۲:۱۵ دقیقه بر روی آنتن شبکه یک سیما می رود.

قسمت سوم سریال خانه امن

مرد و زنی که در فرودگاه دیدیم را به رستوران رفته اند و با هم صحبت می‌کنند، مرد قصد دارد که خانمش را راضی کند تا در یک کار در خارج از کشور سرمایه گذاری کند.
ماموران پلیس به مسافرخانه رفته اند تا بتوانند به مرد داعشی نزدیک تر باشند و بتوانند کارهایشان را انجام دهند.
مشخص می‌شود که مردی که از فرودگاه آمد اسمش فرزاد است و بعد از کلی تلاش و حرف با آن خانم باز هم تیرش به سنگ می‌خورد که او می گوید نمی تواند پیشنهادش را قبول کند و ندانستن دلیلش به نفع‌ خودش است که پس از اصرار های زیاد او به او می‌گوید که عمده ثروتش دست خودش نیست و برای کسانی که نمی‌شناسد کار می‌کند و نمی‌تواند فعلا‌ از ایران برود.
مردی که اسمش فرزاد بود قصد دارد به همراه آن زن به مراسم افتتاحیه یک برند معتبر بروند که در اصل مراسم سوپرایز تولد آن زن است.
مامور ها قصد دارن با سیاه بازی یک دوربین در اتاق مرد داعشی قراد بدهند که سرانجام موفق می‌شوند و به تصویر اتاق اون دسترسی‌ پیدا میکنند…
در تصویری دیگر مردی را نشان می‌دهد که به اسم پیام که همراه خواهر آن خانم است که خواهر آن خانم با او تماس می‌گیرد و ازش‌ می‌خواهد که به مراسم پایین برود که آن زن که مشخص شده است اسمش ثمین است با دیدنش بهم می‌ریزد…
مامور ها درحال دیدن داخل اتاق مرد داعشی هستند که همچنان چیزی گیرشان نمی‌آید و مرد داعشی با زدن آب به صورت و مو هایش با حوله خشک می‌کند و حوله را روی شوفاژ در محلی که دوربین کار شده است، می‌اندازد…
شخصی با آن زن تماس می‌گیرد و از خیانت فرزاد و برنامه های او می‌گوید با فرستادن عکس هایی حالش‌ بد می‌شود و صحنه ای از تولدش را به خاطر می‌آورد.
پیام به همراه مردی که در تولد بود درحال صحبت از بعد از کلی شاخه و شونه کشیدن های آن مرد دستش را پس می‌زند و از اتاق خارج می‌شود…
ثمین با فرزاد قرار می‌گذارد تا با او حرف بزند که فرزاد کار های عقب افتاده اش را بهانه می‌کند تا زودتر از آن جا برود که ثمین به او می‌گوید که شب با او قرار بگذارد تا خودش او را به خانه برساند…
مامور ها همچنان درحال رصد کردن فرد داعشی هستند و تمام چیز ها را زیر نظر گرفته اند که متوجه می‌شوند کارت ملی که به مسافرخانه داده جعلی است.
ثمین به دنبال فرزاد رفته است و در پارکینگ منتظرش است که به محض سوار شدنش عکس های او و دختری را نشان می‌دهد که آن شخص ادعا می‌کند که سرمایه گذار است و ثمین ازش می‌خواهد دونه دونه عکس ها را ببیند که فرزاد به او می‌گوید که از تمام کثافط کاری هایش خبر دارد که ثیمین یه گوله توی مغزش خالی می‌کند و او را می‌کشد…

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest
0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا