ماجرای کامل قسمت نوزدهم سریال خانه امن شبکه یک

در این مطلب از سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت نوزدهم سریال خانه امن به کارگردانی احمد معظمی را می خوانید: با ما همراه باشید… سریال خانه امن هر شب  ساعت ۲۲:۱۵ دقیقه بر روی آنتن شبکه یک سیما می رود.

قسمت نوزدهم سریال خانه امن

کمال به همراه مامورانش در خانه متروکه در حال صحبت کردن و گرفتن اطلاعات درباره خانه امن رو به رویی که قرار است ابوعامر به آن جا برود.
نیروهای امنیتی به همراه دکتر قوامی‌ و افشین در خصوص دزدیده شدن فرشته در پرونده ثمین هدایت جلسه گذاشته اند که آن جا عباس می‌گوید این پرونده خصوصی شده است و دیگر قصد ادامه دادن در این پرونده را ندارد و پس از پایان جلسه با او تماس می‌گیرند و می‌گویند که حال همسرش خوب نیست و او را به بیمارستان برده اند.
کمال به همراه یک نفر دیگر درحال شناسایی یکی از داعشی ها است و پس از شناسایی دستور می‌دهد که روی ماشینش ردیاب نصب کنند.
شهروز به سراغ پیام رفته است تا پیام با کامران صحبت کند و وکالت نامه را به شهروز بدهد‌، پیام با کامران صحبت می‌کند و ۵ درصد پول کل مجتمع و به همراه اقامت یک کشور را از او طلب می‌کند…
پیام به شهروز می‌گوید که ثمین هدایت ممنوع الملاقات شده است که شهروز رو ترش می‌کند و همه چی را شلوغ پلوغ می‌کند و بعد می‌رود‌.
آدم رباها به سراغ فرشته می‌روند و با پدرش تماس می‌گیرند تا با او حرف بزند که بعد گفتن چند کلمه او رو شکنجه می‌کنند که صدای جیغ و گریه اش بلند می‌شود و حال دکتر قوامی‌ بد می‌شود.
کمال و همکارانش به صورت ۲۴‌ساعت خانه تروریست ها را زیر نظر دارند و لحظه ای چشم برنمی‌دارند… پیام با افشین قرار گذاشته است و از او می‌خواهد که از بازی خارج شود که افشین می‌گوید الان وقتش نیست و باید ادامه دهد، پیام که گویا زیر آبی‌ می‌رود تمام حرف هایش به کامران را نمی‌گوید و نصفه نیمه حرف می‌زند.
حبیب یکی از همکاران کمال با او تماس می‌گیرد و اتفاقات پیش آمده برای فرشته را برای او بازگو می‌کند که باعث ناراحت شدن کمال می‌شود.
افشین با یکی از همکارانشان که همیشه باهم مشورت می‌کنند، صحبت می‌کند و او می‌گوید که برای آزاد کردن یک قاتل ساده گروگانگیری کار مسخره ای است و آن ها باید شرایط را عادی سازی کنند.
ماموران کمال که تروریست ها را تعقیب می‌کنند با او صحبت می‌کنند و می‌گویند او را گم کرده اند که کمال می‌گوید به پمپ بنزین برگردند و فیلم ها را ببینند که متوجه می‌شوند در پمپ بنزین پیاده شده و سوار مینی بوس شده است و دنبالش می‌کنند و هماهنگی با نیروهای انتظامی ایست پلیس جلو مینی بوس را می‌گیرند تا بفهمند آن تروریست در ماشین حضور دارد یا نه که او را می‌بینند یکی از ماموران با لباس کردی سوار آن ماشین می‌شود.
مامورها کاملا به سوژه نزدیک هستند و او را تحت نظر گرفته اند که او به دستشویی می‌رود و با تغییر لباس برمی‌گردد که کمال می‌گوید او بسیار باهوش است و اگر شک کند سریعا غیب می‌شود.
محسن به دیدن زهره خواهرش رفته است که می‌گوید نسرین خانم نیز آن جا بستری شده است و تصمیم می‌گیرند با هم به ملاقات او بروند که عمه شان می‌گوید حال نسرین خانم خوب نیست و نباید از زبان تلخ او ناراحت شوند.
ابوعامر سوار تاکسی می‌شود و خودش را به خانه امن می‌رساند و مامور ها همچنان او را زیر نظر دارند که در مقابل خانه امن، ساختمان نیمه کاره نظرش را جلب می‌کند و بعد از نگاهی به آن جا به داخل خانه می‌رود…

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest
0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا