گفتگوی اختصاصی با امیرغفارمنش: مطمئن بودم که بازیگر می شوم

امیر غفارمنش ، متولد شش اردیبهشت هزار و سیصد و چهل و هفت، تهران، هنرپیشه تئاتر، سینما و تلویزیون، صداپیشه ای که در کارنامه هنری او می توان به بازی در فیلم های در خاطرمانده «خانه ای روی آب»، «نفوذی»، «پوسته»، «انتخاب»، «خودزنی»، «آدم آهنی» و همچنین مجموعه های تلویزیونی «ساعت خوش»، «همسایه ها»، «دنیای شیرین»، «رستوران خانوادگی»، «بانکی ها»، «آژانس دوستی»، «سیب خنده»، «قصه های شبانه»، «خوش نشین ها» و «چک برگشتی» اشاره کرد. با امیر غفارمنش که این شبها سریال «بوم و بانو» را روی آنتن دارد در اولین روزهای آخرین پاییز قرن گفتگویی صمیمی داشته ایم که با هم می خوانیم.

گفتگو: عباسعلی اسکتی

عکس: فائزه سلیمیان

امیر غفارمنش
امیر غفارمنش

 

*سریال «بوم و بانو» چه حرفی برای مخاطب دارد؟

این سوالی است که کارگردان و نویسنده باید جواب بدهند اما به طور کلی این سریال دارد قصه ای را تعریف می کند که تماشاگر چند پیام مختلف داشته باشد که شاید زیباترین پیام این باشد که عشق یک شمشیر دو لبه است و باید آن را شناخت.

*چرا از اینهمه فعالیت هنری سمت بازیگری رفته اید؟

شاید به خاطر اینکه پدر من در کار سینما بود. پدر من از فیلم سازهای آزاد سینما بود یا دلیل دیگر اینکه بعضی مواقع آدمیزاد احساس می کند که دوست دارد خودش را فریاد بزند و این با بازیگری ممکن می شود.

*فکر می کردید روزی بازیگر شوید؟

بله من از روزی که شروع کردم مطمئن بودم که بازیگر می شوم.

*چه ویژگی هایی را برای انتخاب نقش مدنظر قرار می دهید؟

سخت بودن نقش، دستمزد، کارگردان و همبازی ها.

*رسیدن به دنیای تصویر چه المان هایی می خواهد؟

همیشه این را می گویم: تلاش، توکل و طمانینه، طمانینه به معنای صبر.

*موافق هستید  که شما را بیشتر به عنوان یک بازیگر طنز می شناسند؟

بله بیشتر به عنوان بازیگر طنز می شناسند چون در ذهن مردم لحظات شاد بیشتر ثبت می شود و از چیزهای تلخ گریزان هستند، شاید به نوعی مردم ما از اندیشیدن می ترسند و برای همین است که چه در تلویزیون و چه تئاتر به کارهای طنز پناه می برند.

*سریال های تلویزیونی در ژانر طنز به سمت سطحی نگری نرفته اند؟

من الان سریال طنزی نمی بنیم! همیشه باید برای هر جامعه ای دو سریال طنز روی آنتن وجود داشته باشد و برای جامعه ما که افسرده است بیشتر!

*موافق هستید تلویزیون با ریزش مخاطب مواجه شده است؟

بله متاسفانه و باید یک مقدار دایره خط قرمزها را باز کند وگرنه ناچار به سقوط است.

*در حال تمرین تئاتری هستید که به زودی به نمایش در خواهد آمد، وضعیت امروز تئاتر را چگونه می بینید؟

تا الان که وضعیت تئاتر خوب نبوده و با وجود کرونا بدتر هم شده است اما اعضا خانه تئاتر وفادار هستند و صحنه ها را تا حد امکان خالی نگذاشته اند. آنهایی که ترسی از کرونا ندارند آمده اند و من هم دارم برای اجرای دراکولا تمرین می کنم، اگر اتفاق بدی رخ ندهد در همین ماه مهر اجرا می رویم.

*تئاتر، سینما و تلویزیون، اولویت شما کدام است؟

اگر یک سوم دستمزد سینما را در تئاتر بدهند و بگویند تا آخر عمر فقط باید تئاتر کار کنید من تا آخر عمرم تئاتر کار می کنم، تئاتر را به خاطر مقدار اثرگذاری اش فوق العاده دوست دارم چون از تمام توانایی های شما روی صحنه استفاده می شود.

*خوش چهره بودن چقدر در پیشنهاد نقش تاثیر دارد؟

نمی دانم! این را باید از آدم هایی که چهره خوبی دارند بپرسید ولی سینمای ایران پر از آدم هایی است که چهره آنها از لحاظ زیبایی شناختی خوب نیست ولی بازیگرهای بسیار قدر و قلدر و گردن کلفتی هستند که آرزوی ما است برویم و کنار آنها بازی کنیم.

*از کار بازیگران و کارگردان های خارجی کدام را می پسندید؟

آلپاچینو را خیلی دوست دارم، نیک نولته و رابرت دنیرو را هم خیلی دوست دارم، کلا بازیگرهای خارجی قدر هستند و از کارگردان ها هم از کارهای اسکورسیزی و هانکه خوش می آید. این دو را خیلی دوست دارم.

*و بیشتر دوست دارید چه نقش هایی را بازی کنید؟

هر نقشی که سخت باشد و در غالب آن نقش دستیابی و خلق شخصیت را خیلی دوست دارم.

*دوست دارید برای کدام کارگردان ها بازی کنید؟

هر کس که من را انتخاب می کند به من احترام گذاشته و من با سر برای او کار می کنم، خیلی کارگردان های بزرگی هستند که دوست دارم با آنها کار کنم. مثل آقای اصغر فرهادی، آقای روستایی و آقای الوند، سینمایی که صاحب اندیشه است.

 

*و در کنار کدام بازیگرها؟

دوست دارم در کنار امیر جعفری بازی کنم، در کنار نوید محمدزاده و احمد مهرانفر و خیلی از بازیگرهای دیگر که کنارشان بازی کرده ام و لذت برده ام، شما نمی دانید داریوش موفق چه بازیگر قدری است ولی همیشه بازی کردن کنار او برای من لذت بخش بوده است.

*در میان فیلم های ایرانی نقشی بوده که دوست داشته باشید شما آن را بازی کرده باشید؟

شاید بیشترین نقشی که علاقه داشتم آن را بازی کنم هامون خسرو شکیبایی بوده و البته فیلم گوزن ها و نقش بهروز وثوقی.

*چقدر به ماندگاری فکر می کنید؟

چیزی به نام ماندگاری وجود ندارد و هیچ چیزی در این دنیا ماندگار نیست. مگر شما الان می دانید قبر پرویز فنی زاده کجاست و اکبر مشکین چه کسی بود؟ هیچ کس ماندگار نیست و کسی که به فکر ماندگاری باشد اشتباه می کند، خیلی از آثار هنری تاریخ مصرف دارند ولی مشکلی از جلوی پا برمی دارند، ماندگار نیستند ولی خیلی تاثیرگذار هستند.

*چه توصیه ای برای علاقه مندان به بازیگری دارید؟

حرف من به علاقه مندان بازیگری این است که به هر شکل وارد بازیگری شده اید باید با همان فرمان جلو بروید. اگر باجی یا پولی داده اید تا آخر عمر باید همان باج را بدهید پس سعی و تلاش کنید و درس آن را بخوانید.

*موسیقی کجای زندگی شماست؟

من همه شکل موسیقی گوش می دهم، موسیقی از رضا شیری، محمد علیزاده و رضا صادقی، دلکش و پوران را هم خیلی دوست دارم و خواننده مورد علاقه من نادر گلچین و فرامرز اصلانی هستند. گروه ایهام را هم دوست دارم.

امیر غفارمنش
امیر غفارمنش

*پسر شما راستین آهنگسازی می کند، فکر می کنید به جایگاه خوبی برسد؟

بله چون راستین آدم صبوری است و دنبال این است که دانش آن را یاد بگیرد، من معتقد هستم فقط باید توکلش را بیشتر کند و اخلاق گراتر و متعهدتر شود که با دانش اعتقادی می تواند به این برسد. دوست دارم با دانش اعتقادی که تعهد در آن باشد به جایگاه خوبی برسد.

*آخرین فیلم خوبی که دیده اید؟

سریال کرگدن را دوست داشتم و دیدم، همچنین سریال های دل و همگناه را، آخرین فیلم هایی هم که دیده ام «بتمن ها»، «لتیان» و «جهان با من برقص بود» که این یکی را خیلی دوست داشتم.

*علاقه مندی ها و تفریحات شما؟

تماشای فوتبال و بازی های استقلال و بارسلونا. پلی استیشن بازی کردن با پسرم و تخته نرد مهمترین تفریحات من هستند.

*حاشیه را دوست ندارید؟

من حاشیه را نمی فهمم و از سرک کشیدن در زندگی هنرمندان اصلا خوشم نمی آید، دوست ندارم حاشیه داشته باشم و دوست هم ندارم حاشیه کسی را دنبال کنم.

*نظر مخاطبانتان مخصوصا در دنیای مجازی چقدر برای شما اهمیت دارد؟

در دنیای مجازی نه ولی فیدبکی که از جامعه می گیرم برای من مهم است، مثلا وقتی بچه ها فیلم آهو پیشونی سفید راعاشقانه دوست دارند حال من خیلی خوب می شود. یا مثلا سریال هایی شبیه همین سریال بوم و بانو که تا مدت ها بعد فیدبک آن را می بینم. هنوز از دردسرهای عظیم و خوش نشین ها و تهران پلاک یک فیدبک می گیرم و می بینم هنوز مردم این مجموعه ها را دوست دارند.

*اتفاق خاصی پیش آمده که دوست نداشته باشید چهره مشهوری باشید؟

نه اتفاق خاصی پیش نیامده است.

*در زمینه هنر تصمیمی گرفته اید که پشیمان شده باشید؟

بله از چند کار که بازی کرده ام پشیمان هستم.

*چقدر با ورود به اصطلاح شاخ های مجازی و بازیگران استندآپ به دنیای تصویر موافق هستید؟

شاخ های مجازی نه ولی استندآپی ها مثل مجتبی شفیعی و علی صبوری را خیلی با استعداد می دانم، این ها آدم هایی هستند که خیلی با استعداد هستند. مجال به نمایش گذاشتن هنر خودشان را نداشته اند و حالا این فرصت را پیدا کرده اند. البته علی صبوری اول در خندوانه بود و بعد از آن شروع به برنامه ساختن در اینستاگرام کرد اما مجتبی واقعا با استعداد است. مجتبی شفیعی را دوست دارم و جزو طرفداران او هستم، به زودی هم با هم کار خواهیم کرد.

*شرایط مافیایی چقدر در دنیای نمایش وجود دارد؟

جواب سوال شما را اینگونه می دهم که آیا مافیا در اشتغال وجود دارد؟ آیا مافیا در فوتبال وجود دارد؟ آیا مافیا در بانک ها و وام ها وجود دارد؟ ساختار مملکت هر چه باشد هنر هم جدا از آن نیست.

*حسادت در بین بازیگرها چقدر وجود دارد؟

حسادت هم در بین بازیگرها مثل همه اقشار جامعه وجود دارد، من خودم بارها به بازی داریوش موفق حسودی کرده ام و به او زنگ زده ام و گفته ام که آنقدر خوب بازی کرده اید که من حسودی کرده ام.

*غیر از بازیگری فعالیت دیگری هم دارید؟

غیر از هنرپیشگی تنها فعالیتی که دارم این است که فیلمنامه می نویسم، تدریس می کنم و گاهی کارگردانی.

*جلوی آینه تمرین جایزه گرفتن می کنید؟

نخیر! این کار را کودکانه می دانم ولی در تجسم خودم یک مدینه فاضله برای خودم دارم.

*سه وسیله که همیشه همراتان دارید؟

فندک، سیگار، ساعت و عینک.

*دوست داشتید در کجا و با چه شغلی متولد می شدید؟

دوست داشتم همینجا متولد می شدم و با همین شغل اما دوست دارم فرانسه را هم ببینم.

*زندگی را چه رنگی می بینید؟

زندگی را رنگارنگ می بینم ولی به نظر من رنگ عشق رنگ سوسنی و بنفش است، زندگی یک رنگ نیست.

*سه چیز که به جزیره تنهایی خودتان می برید؟

فیلم، کتاب و دفترچه یادداشت با قلم، این ها را به خلوت خودم می برم.

 

*چها ر اسم که لذت می برید شماره آنها در موبایل شما قرار دارد؟

سعید آقاخانی، رامین ناصر نصیر، محمد هادی زاده و حمید رمضان پور که اینها دوستان من هستند.

امیر غفارمنش
امیر غفارمنش

*و چهار شخصیت که دوست دارید از نزدیک ببیند؟

محمد صالح علا، آلپاچینو و آقای الهه قمشه ای را دوست دارم ببینم و از نزدیک با آنها گپ بزنم.

*استقلال برای بار سوم قهرمان آسیا می شود؟

با این شیوه حمایت و این بلاتکلیفی در کادر فنی نه قهرمان نمی شود.

*ایده آل ترین پیشنهاد برای شما همین الان چه می تواند باشد؟

ایده آل ترین پیشنهاد برای من این است که یک اسپانسر گردن کلفت بیاید و کار من را بسازد.

*آنچه که از خودتان انتظار داشتید امروز باشید هستید؟

نه نیستم، نیستم وحق من هم همین است چون قاعدتا یک جاهایی کوتاهی کرده ام.

*آرمان شهر شما چیست؟

جامعه ای که همه به هم احترام بگذراند و همه به هم عشق بورزند، اینکه آدم های خلاق در راس قرار بگیرند ایده آل است.

*فکر می کنید ده سال بعد کجا باشید؟

فکر می کنم ده سال بعد زنده نیستم، زندگی کوتاه است و در این زمان سعی کرده ام معنی عشق را بفهمم و معنای عشق یعنی معنای فهمیدن خداوند، اینکه بخواهم درگیر دنیا شوم را دوست ندارم و تمرین می کنم که درگیر دنیا نباشم.

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest
0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا