خلاصه داستان قسمت ۱۲۷ سریال ترکی حسرت زندگی + عکس

در این مطلب از سایت جدولیاب شما شاهد خلاصه داستان قسمت ۱۲۷ سریال ترکی حسرت زندگی هستید همراه ما باشید. سریال حسرت زندگی با تمرکز بر زندگی شخصیت‌های مختلف، روایتگر قصه‌هایی از عشق، خیانت، دسیسه و روابط پیچیده انسانی است. شخصیت‌های اصلی سریال هرکدام با مشکلات و چالش‌های زندگی خود دست و پنجه نرم می‌کنند و در این میان، روابط خانوادگی و عاشقانه آن‌ها تحت تأثیر قرار می‌گیرد.

قسمت ۱۲۷ سریال ترکی حسرت زندگی

قسمت ۱۲۷ سریال ترکی حسرت زندگی

طاهر به خانه میره و لباس های ادا با نیلوفر بهشون میده. عمر رفته پیش تونا و بهش میگه تو فقط از این ماجرا برمیای و میتونی مادرتو راضی کنی! سپس باهاش حرف میزنه و باهم میرن پیش غمزه. تونا با غمزه حرف میزنه و ازش میخواد تا خودشو تو دردسر نندازه چون اگه اتفاقی واسش بیوفته اون خودشو تو دردسر میندازه مثل یامان سپس از اونجا میره. غمزه از دست عمر کلافه و عصبی میشه. غمزه میره تو اتاق که شوکران به عمر زنگ میزنه و وجدان گوشیو میگیره و بهش میگه طاهر چیکار کرده عمر جا میخوره که حاجی گوشیو ازش میگیره و بهشون میگه که من حلش میکنم میدونم زیر سر کیه نگران نباشین درست میشه و میره. عمر میره پیش غمزه که او بهش میگه من کاری که میخوای انجام میدم سقطش میکنم هنوز آماده نیستم ولی باشه عمر خوشحال میشه. بعد از خوابیدن غمزه از خونه میره که غمزه متوجه میشه و روی تخت میشینه و به نوران زنگ میزنه او حسابی میترسه و فکر میکنه واسه غمزه اتفاقی افتاده غمزه ازش میخواد بره پیشش او قبول میکنه. وقتی میخواد بره فاطما میفهمه و میگه کجا؟ او نگران حال غمزه میشه و میرن سریع اونجا که غمزه با دیدن مادرش جا میخوره اونجا غمزه بهشون میگه که من فردا میرم بچه رو سقط میکنم ولی میخوام با نوران برم فقط نمیتونم با عمر برم اونجا باهم صدای قلبشو گوش دادیم! نوران قبول میکنه.

فردای آن روز نیلوفر وقتی طاهر از خونه میره تمام ملحفه هارو بهم گره میزنه و از پنجره با ادا فرار میکنن ادا تو راه پاش درد میگیره. حاجی میره سمت خونه عزت که شوکران و وجدان تعقیبش میکنن. غمزه با نوران رفته به مطب دکتر که اونجا غمزه بهش میگه من بهت دروغ گفتم بچه مو نگه میدارم ولی تو باید جوری وانمود کنی که انگار سقط کردم فقط خطرش ۳ ماه اوله! نوران میگه منو وارد این بازی های مسخره ات نکن! و باهاش دعوا میکنه غمزه با گریه ازش خواهش میکنه تا بهش کمک کنه زنده بمونن. امینه آماده شده تا به مدرسه بره که نساء جا میخوره نساء و هاکان از حال امینه حسابی میترسن که نکنه خوب نشه! طاهر خونه رفته و میبینه بچه ها نیستن او جا خورده و به عزت زنگ میزنه و خبر میده عزت هم عصبی میشه و به آدم هاش میگه برن دنبالشون بگردن. ادا پاش حسابی درد میکنه و به زور با کمک نیلوفر میرن سمت جاده اصلی. عمر به غمزه زنگ میزنه که غمزه به نوران میده تا جواب بده او با استرس جواب میده و به دروغ حرف هایی که غمزه گفته بود را بهش میگه عمر به فاطما میگه من تا نرم با خود دکترش حرف نزنم خیالم راحت نمیشه و از خونه میزنه بیرون. امینه به مدرسه رفته که با دیدن عکس یامان جلوی در ورودی گریه میکنه سپس منصرف میشه و نمیره داخل. همان هم کلاسیش میره پیشش و سعی میکنه مجابش کنه از قرص استفاده کنه سپس وقتی از امینه دور میشه زنگ میزنه و میگه من کارمو کردم ولی فکر نکنم به این راحتیا گول بخوره و قطع میکنه….

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی حسرت زندگی + عکس

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest

0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا