خلاصه داستان قسمت ۲۸ سریال ترکی مروارید سیاه + عکس
در این مطلب از سایت جدولیاب شما شاهد خلاصه داستان قسمت ۲۸ سریال ترکی مروارید سیاه می باشید همراه ما باشید. سریال ترکی مروارید سیاه (Siyah İnci) به کارگردانی بنال طیری در سال ۲۰۱۷ برای شبکه استار تی وی ترکیه ساخته شد. فیلمنامه این اثر توسط یکتا تورون نوشته شده و در ژانر درام و عاشقانه قرار دارد. سریال داستان عشق پرشور هازال، با بازی هانده ارچل، و کنعان، با بازی تولگاهان ساییشمان را روایت می کند. بازیگران این سریال عبارتنداز؛ هانده ارچل Hande Erçel، تولگاهان سایسمان Tolgahan Sayisman، برک هاکمان Berk Hakman و….
قسمت ۲۸ سریال ترکی مروارید سیاه
کنعان رفته خونه جانان و اونجا قرار میشه تو اتاق ایرماک بمونه. وقتی میره آشپزخانه با غزال روبرو میشه که بعد از کمی حرف زدن، به هم نزدیک میشن و کنعان غزال را میبوسه وورال که متوجه نبود غزال تو اتاق شده در حال رفتن به سمت آشپزخونه هست که قبل از اینکه آنها را ببینه خدمتکار اتاق ایرماک داد میزنه و میگه بیاین اینجا کمک کنین ایرماک نمیتونه نفس بکشه! وورال همون موقع میبینه کنعان از آشپزخونه بیرون میاد و پشت سرش به اتاق ایرماک میره و غزالو نمیبینه. همگی اونجا جمع شدن و او بهشون میگه اومدم دیدم دوشاخه دستگاه از پریز کشیده شده! این کار که زیر سر ابرو بوده از دور اونارو نگاه میکنه جانان حسابی دست و پاشو گم کرده و گریه میکنه و از ایرماک میخواد تا نفس بکشه آنها دستگاهو سریع به برق میزنند و ماسک اکسیژنو میزارن رو صورت ایرماک که کم کم ایرماک میتونه نفس بکشه و همگی خدارا شکر میکنن و زنگ میزنند به آمبولانس تا ببرنش بیمارستان برای چک شدن توسط دکتر.
جانان میگه کی همچین کاری کرده؟ وورال میگه نگران نباش دوربینارو چک میکنم ابرو استرس میگیره و وقتی آنها به دم در میرن میره به اتاق دوربینها و فیلمو پاک میکنه اما اونجا لحظه بوسیدن غزال و کنعانو میبینه. بعد از رفتن آمبولانس سینان به قنبر میگه سریع فیلمهای دوربینارو برام بیار اما وقتی میره بهشون میگه که دوربینا فیلمیو ضبط نکردن قبلاً هم یه بار این اتفاق افتاده بود اونا کلافه میشن. تو اتاق دافنه به سینان میگه به نظر من که کار ابرو بوده مشخصه چقدر کنعانو دوست داره میخواسته از دست ایرماک خلاص بشه. غزال گردنبند ابرو را تو اتاق ایرماک پیدا کرده و میره پیشش و میگه که کار تو بوده؟ اونا باهم بحث میکنن و ابرو میگه که دیدمتون همو بوسیدین و بهش میگه که باید تموم کنی دیگه این کاراتو بیچاره میشی اگه کسی ببینه! فردای آن روز ایرماک حالش بهتر شده و با وورال و کنعان برمیگرده به خونه. دافنه رفته تو اتاق ابرو و دفتر روزمرگیهاشو میبینه و برمیداره که بخونه ابرو به اونجا میره و باهاش دعوا میکنه که چرا دست به وسایلش زده آنها برای همدیگه خط و نشون میکشند و همدیگرو تهدید میکنند…