خلاصه داستان قسمت ۴۶ سریال ترکی داستان یک شب + عکس
در این مطلب از سایت جدولیاب شما شاهد خلاصه داستان قسمت ۴۶ سریال ترکی داستان یک شب می باشید همراه ما باشید. سریال ترکی داستان یک شب یکی از مجموعههای تلویزیونی ترکی است که بخاطر بازیگران خود بسیار مورد توجه قرار گرفت. سریال ترکی داستان یک شب (Bir Gece Masalı) به کارگردانی امره کاباکوشاک (Emre Kabakuşak) و نویسندگی سلدا آکین (Selda Akin)، ادا تزجان (Eda Tezcan) و جیهان چالیسکانتورک (Cihan Çaliskantürk) در سال ۲۰۲۴ ساخته شد. بوراک دنیز و سو بورجو یازجی کوشکون بازیگران اصلی این اثر هستند.
قسمت ۴۶ سریال ترکی داستان یک شب
دوستهای دوران دانشجویی ماهر به عمارت ییلمازها رفتن یکی از آنها که قبلاً دوست دختر ماهر بوده مدام با طعنه و کنایه حرف میزنه که در آخر جان افزا با عصبانیت بهش میگه تو فکر کردی کی هستی که اومدی تو خونه من به چیزایی که بهت مربوط نیست سرک میکشی و دخالت و اظهار نظر میکنی؟ سپس آنها را از خونه بیرون میکنه. سپس جان افزا با گلزار آماده شدند تا به همراه سارا برن به قراره کاری که با اسپانسرها گذاشتند. تو حیاط عفت به گلزار میگه تو با اجازه کی داری میری؟ گلزار برای اولین بار از حق خودش دفاع میکنه و روبروی عفت وایمیسه و میگه من دیگه یه زن بالغم هرجا که بخوام خودم میرم خودم تصمیم میگیرم سپس با جان افزا راهی میشه. عفت وقتی میره خونه سریعاً به ماهر زنگ میزنه و گزارش میده او پیاز داغشو هم زیاد میکنه و از ظاهر شیک و پیک جان افزا هم میگه که معلوم نیست کجا میخواستن برن ماهر به هم میریزه و هرچی به جان افزا زنگ میزنه او تو جلسه است و جواب نمیده.
سه مرد میانسال روبروی جان افزا، گلزار و سارا نشستن و با حرفاشون بهشون میفهمونن که در ازای سرمایهای که میخوان بهشون بدن ازشون میخوان که دوست دخترشون بشن و زنشون هم چیزی نفهمه آنها عصبی میشن و به آن سه نفر حمله میکنند و با ظرفهای اونجا میزنن تو سر آنها و همین باعث میشه به کلانتری راه پیدا کنن. ماهر وقتی موضوعو میفهمه سریعاً به کلانتری میره و از ماموران کلانتری میخواد تا آنها را بندازن تو بازداشتگاه شاید یکم به خودشون بیان. ماهر وقتی پیش آنها میره جان افزا گلگی میکنه که زنتو چرا انداختی تو بازداشتگاه؟ اون میگه من ننداختم خودت رفتی اونجا با کارات و با هم بحث میکنند سپس ماهر از اونجا میره….