عکس نوشته چای در زمستان + متن های زیبا

ایرانی ها همیشه آوازه چای خوردنشان به راه بوده مخصوصا در هوای سرد که خوردن یک فنجان چای به همه می چسبد ، در اینجا عکس نوشته چای در زمستان به همراه متن های زیبا آورده ایم که ملاحضه می نمایید .

دستانت را محکم دور لیوان شیرکاکائو داغ گره کن،
شالگردنت را محکمتر بپیچ و اصلا هم یادت نیفتد که تاوان غرورت را

Related image
عکس نوشته چای در زمستان

دستهای سردم دارد پس میدهد…عصر زمستان

تو چای می نوشی و من..

قند در دلم

آب می شودگاهی فکر میکنم زمستان باشد ،

برف هم آمده باشد انقدر که به زحمت در میان دریایی از سپیدی رنگ های دیگری ببینی

و انقدر سرد باشد که استخوان هایت در هم فشرده شوند .

سرد سرد سرد

نه خبری از شعله آتشی باشد نه یک لیوان چای داغ داغ

 فکر میکنم به تاریکی و سردی زمستان در برف

و فکر میکنم  شاید اصلا گرما افسانه ای محال باشد

به همه این ها فکر میکنم

و یک آن دست هایم داغ میشود از یاد دستان گرمت

یک آن همه وجودم آتش میگیرد از خاطره آغوشت

و ” چله زمستان هم حریف آغوش گرم تو نیست “

عکس نوشته چای در زمستان

بیا … محبوب من !

محبوبه تمام زمستان ها !

بیا پاهایم گز گز میکند از سرما  …

میدانم بی رحمی ، بارها آزمودم این قلب سنگ سرد تو را

اما این بار را هم رحم کن و بیا

به خاطر این همه تاریکی بیا

میدانی که چقدر ترسو هستم …

دستانم را بگیر و ببر به سمت لب هایت

هااااا کن دستان یخ زده ام

سخت در آغوشم بگیر

بعد بنشین تا برایت یک چای درست کنم

دارچین و هل و گل محمدی

و تو مثل همیشه عطر چای را نفس بکشی

و من سیر تماشایت کنم .

جان دلم

این بار هم بیا که به گرمایت سخت محتاجم .برف تویی‌ چتر تویی‌
بارش هر ابر تویی
گرم نگه دار مرا

مردِ مغرور دوست داشتنی ام!
این زمستان،
این سوزِ دلچسب
و این هوای نوبرانه
تنها کنار تو با یک فنجان چای گرم میچسبد!
که بنشینیم کنار شومینه…
و از پشت پنجره هوای زمستان را تماشا کنیم…
تو برایم مولانا بخوانی
Related image

فکر کن؟…
من باشم و تو باشى و یه کاناپه ى نرم جلوى تلوزیون،
توى بغلِ هم وِلو شیم، با دو فنجون قهوه ى داغ…
از پنجره بیرون و نگاه میکنیم، برف میاد

این همون تصویراى ناب از آیندمونه؛
که هرشب قبلِ خواب بهشون فکر میکنم..

Related image
تو فقط باش

سرما و عصرش را
بدون بغض سر میکنم …

Related image
دلم یک اتفاق خوب واقعی میخاهد خیالاتم ،رویاهایم را دیگر انقدر بافته ام که برای زمستانم کافیست.
 
Related image
۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest

0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا