چندین نمونه انشا در مورد حضرت محمد (ص)

انشا در مورد حضرت محمد (ص) را می‌توانید به شیوه‌های مختلف بنویسید. انشا به شیوه توصیفی، در حقیقت تحقیقی درباره زندگی آن حضرت و با ذکر منابع معتبر خواهد بود.

یک انشای احساسی، حرف دل شما راجع به پیامبر مهربانی‌ها است. انشای ادبی نیز با استفاده از شعر و جملات ادیبانه نوشته می‌شود. حضرت محمد (ص) آخرین فرستاده خداوند برای هدایت انسان‌ ها و نجات بشریت از ظلمت جاهلیت است. ایشان زندگی پر نشیب و فرازی را طی کردند که باید در نگارش انشا به آنها اشاره کنید.

انشا

در مطلب پیش رو سه انشا نوشته‌ ایم که هرکدام سبک متفاوتی دارند. با ما همراه باشید.

انشا در مورد حضرت محمد(ص) به شیوه تحقیقی

خداوند برای راهنمایی انسان‌ ها پیامبرانی را مبعوث کرد. آخرین پیامبر حضرت محمد(ص) است که خانم پیامبران است و پس از ایشان پیامبری نخواهد آمد. ایشان فرزند «عبدالله بن عبدالمطلب بن‌هاشم» هستند که سلسله نسب شریف آن حضرت با سی واسطه به حضرت ابراهیم خلیل(ع) می‌رسد و مادرشان «آمنه دختر وَهب» است.

عموم سیره نویسان اتفاق دارند که تولد پیامبر گرامی اسلام(ص) در عام الفیل و سال ۵۷۰ میلادی و ماه ربیع الاول بوده است. ولی در روز تولد او اختلاف دارند. معروف میان محدثان شیعه این است که آن حضرت در هفده ربیع الاول روز جمعه پس از طلوع فجر چشم به جهان گشود و مشهور میان اهل سنت این است که ولادت آن حضرت در روز دوشنبه دوازده ربیع الاول اتفاق افتاده است.

حضرت محمد مصطفی در روز ۲۷ رجب سال ۴۰ عام الفیل، همزمان با سال ۱۳ پیش از هجرت پیامبر اسلام، در غار حرا، توسط جبرئیل و از سوی خدا به پیامبری نایل آمد و مأمور شد که چندخداپرستی و بت‌پرستی را از زمین بردارد و خداپرستی را رواج دهد و پیام وحی را به مردم برساند.

پیامبر اسلام حضرت محمد (ص) برترین پیامبران و رسولان و خاتم آنهاست و پس از او پیامبری نخواهد آمد. نام مبارکش ۴ بار در قرآن مجید در سوره‌های «آل عمران، محمد، فتح، احزاب» آمده است و نام دیگر آن حضرت«احمد» است که یکبار در قرآن در سوره صف آیه ۶ ذکر شده است. ولی القاب آن حضرت تحت عناوین «نبی، رسول، بشیر، نذیر، خاتم النبیین، الفاتح، نبیّ الرّحمه، نبیّ التّوبه، نبیّ الملحمه، رسول الله، الماحی، العاقب، المقفی، المصطفی، النّبی الامّی، طه، یس و…» ده‌ها بار در قرآن ذکر شده است.

فرزندان پیامبر(ص) همه در عصر خودش از دنیا رفتند جز حضرت فاطمه زهرا(س) که یگانه یادگار پیامبر اعظم(ص) است. پس از بازگشت از حجه الوداع و انتخاب جانشینی حضرت علی(ع) در غدیر خم، چند ماهی نگذشته بود که پیامبر اسلام(ص) در بستر بیماری قرار گرفتند، اما گهگاهی به مسجد رفته و با مردم نماز می‌خواندند و برخی موضوعات را تذکر می‌دادند. مخصوصا حدیث ثقلین را بار دیگر برای مردم یادآوری می‌نمودند و تمسک به قرآن و عترت را به عنوان یگانه راه رستگاری بیان می‌فرمودند. به هر حال، مردم مدینه در اضطراب و نگرانی شدیدی به سر می‌بردند و سرانجام روح مقدس و بزرگ پیامبر گرامی اسلام(ص) ظهر روز دوشنبه ۲۸ ماه صفر به ملکوت اعلی پیوست. حضرت علی(ع) پیکر مطهر پیامبر(ص) را غسل داد و کفن کرد و بر آن نماز خواند و سپس آن حضرت را در همان خانه‌ای که رحلت فرموده بود به خاک سپردند.

با رحلت حضرت محمد باب نبوت و درهای وحی برای همیشه به روی بشر بسته شد و اوصیاء بعد از ایشان، رهبری و هدایت مردم را از طرف خداوند برعهده گرفتند.

حضرت محمد (ص)

انشا درباره حضرت محمد(ص) به سبک ادبی

ماه فرو ماند از جمال محمد

سرو نباشد به اعتدال محمد

قدر فلک را کمال و منزلتى نیست

در نظر قدر با کمال محمد

شهر مکه در ظلمت و سکوت سنگینی فرو رفته بود و اثری از حیات وفعالیت به چشم نمی‌خورد، تنها ماه، مطابق معمول آرام آرام از پشت کوههای سیاه اطراف، بالا آمده و شعاع کمرنگ و لطیف خود را بر روی خانه‌های ساده و خالی از تجمل و همچنین ریگزارهای دور شهر، پهن می‌کرد.

کم کم شب از نیمه گذشت و نسیم لذت بخش و مطبوعی سرزمین تفتیده حجاز را فرا گرفت و آن را برای مدت کوتاهی آماده استراحت ساخت، ستارگان هم در این هنگام به این بزم بی ریا رونق و صفا بخشیده و به روی ساکنان شهر مکه لبخند می‌زدند!

کرانه افق مکه در آستانه سپیده سحر بود، ولی هنوز سکوت ابهام آمیزی بر شهر حکومت می‌کرد و همه در خواب بودند، فقط آمنه بیدار بود و دردی را که در انتظارش بود احساس می‌کرد… درد رفته رفته شدیدتر شد… ناگهان چند بانوی ناشناس و نورانی را در اطاق خویش دید که بوی خوشی از آنان به مشام می‌رسید. متحیر بود که ایشان کیانند و چگونه از در بسته داخل شده‌اند؟

طولی نکشید که نوزاد عزیزش به دنیا آمد و بدین ترتیب دیدگان «آمنه» پس از ماه‌ها انتظار در سحرگاه هفدهم ربیع الاول به دیدار فرزندش روشن شد. همه از این ولادت خوشحال بودند، ولی در این هنگام که «محمد، صلی الله علیه وآله» شبستان تاریک و خاموش آمنه را روشن می‌کرد جای همسر جوانش «عبدالله» خالی بود چون او در بازگشت از سفر شام در مدینه درگذشته و در همانجا به خاک سپرده شده و آمنه را برای همیشه تنها گذاشته بود.

پیامبر (ص)

انشا درباره حضرت محمد(ص) به سبک ادبی

ماه فرو ماند از جمال محمد

سرو نباشد به اعتدال محمد

قدر فلک را کمال و منزلتى نیست

در نظر قدر با کمال محمد

شهر مکه در ظلمت و سکوت سنگینی فرو رفته بود و اثری از حیات وفعالیت به چشم نمی‌خورد، تنها ماه، مطابق معمول آرام آرام از پشت کوههای سیاه اطراف، بالا آمده و شعاع کمرنگ و لطیف خود را بر روی خانه‌های ساده و خالی از تجمل و همچنین ریگزارهای دور شهر، پهن می‌کرد.

کم کم شب از نیمه گذشت و نسیم لذت بخش و مطبوعی سرزمین تفتیده حجاز را فرا گرفت و آن را برای مدت کوتاهی آماده استراحت ساخت، ستارگان هم در این هنگام به این بزم بی ریا رونق و صفا بخشیده و به روی ساکنان شهر مکه لبخند می‌ زدند!

کرانه افق مکه در آستانه سپیده سحر بود، ولی هنوز سکوت ابهام آمیزی بر شهر حکومت می‌کرد و همه در خواب بودند، فقط آمنه بیدار بود و دردی را که در انتظارش بود احساس می‌کرد… درد رفته رفته شدیدتر شد… ناگهان چند بانوی ناشناس و نورانی را در اطاق خویش دید که بوی خوشی از آنان به مشام می‌رسید. متحیر بود که ایشان کیانند و چگونه از در بسته داخل شده‌ اند؟

طولی نکشید که نوزاد عزیزش به دنیا آمد و بدین ترتیب دیدگان «آمنه» پس از ماه‌ها انتظار در سحرگاه هفدهم ربیع الاول به دیدار فرزندش روشن شد. همه از این ولادت خوشحال بودند، ولی در این هنگام که «محمد، صلی الله علیه وآله» شبستان تاریک و خاموش آمنه را روشن می‌کرد جای همسر جوانش «عبدالله» خالی بود چون او در بازگشت از سفر شام در مدینه درگذشته و در همانجا به خاک سپرده شده و آمنه را برای همیشه تنها گذاشته بود.

 

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest
0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا