گلچین بهترین و زیباترین تک بیتی‌ های عاشقانه مولانا

جلال‌ الدین محمد بلخی معروف به مولانا از مشهورترین شاعران پارسی‌گوی ایرانی است. مولانا نماد عرفان ایرانی بوده و مثنوی معنوی، دیوان شمس، فیه مافیه، مجالس سبعه از آثار او است. اشعار مولانا شامل تک‌ بیتی‌ هایی نیز در زمینه‌ های فراق و جدایی و عشق به خالق دنیا و مخلوق می‌ شود. در این مطلب مجموعه تک بیتی مولانا برای شما آورده شده‌ است.

تک بیتی‌ مولانا – عارفانه

مولانا به عنوان یک عارف بزرگ با جهان‌ بینی، بیان و سبک عرفانی‌اش، عرفان را یک شناخت مستقل و جدا از فلسفه، منطق و علم برای بشریت معرفی کرده و تنها راه این شناخت تنها با عشق ممکن است. در ادامه به تعدادی از تک بیتی های این عارف بزرگ اشاره کرده ایم.

هر کسی از ظن خود شد یار من

از درون من نجست اسرار من

****************

عالم این خاک و هوا گوهر کفر است و فنا

در دل کفر آمده‌ام تا که به ایمان برسم

****************

این جهان زندان و ما زندانیان

حفره کن زندان و خود را وا راهان

****************

آن دگر گفت:‌ ای گروه زرپرست

جمله خاصیت مرا چشم اندرست

****************

خنک آن قمار بازی، که بباخت آنچه بودش

بنماند هیچش الّا، هوس قمار دیگر

****************

ساعتی میزان اینی، ساعتی میزان آن

یک نفس میزان خود شو، تاشوی موزون خویش

تک بیتی‌ مولانا – عاشقانه

مولانا عشق را بزرگترین انگیزه زندگی و راز حیات می‌داند که می‌توان آن را در اشعار عاشقانه مولانا یافت. در ادامه به چند تک بیتی  و دو بیتی عاشقانه از مولانا اشاره کردیم که با زبانی ساده زیبایی عشق را به نمایش گذاشته است. (در اشعار پارسی گاهی تک بیتی‌ها به دو بیت هم می‌رسند.)

عمر که بی‌عشق رفت هیچ حسابش مگیر

آب حیاتست عشق در دل و جانش پذیر

****************

هر طرفی که بشنوی ناله عاشقانه‌ای

قصه ماست آن همه حق خدا که همچنین

****************

حیلت رها کن عاشقا دیوانه شو دیوانه شو

وندر دل آتش درآ پروانه شو پروانه شو

****************

خُنُک آن دم که نشینیم در ایوان من و تو

به دو نقش و به دو صورت به یکی جان من و تو

****************

بیچاره‌تر از عاشق بی صبر کجاست

کاین عشق گرفتاری بی‌هیچ دواست

درمان غم عشق نه صبر و نه ریاست

در عشق حقیقی نه وفا و نه جفاست

****************

نیست از عاشق کسی دیوانه‌تر

عقل از سودای او کورست و کر

****************

گر کسی گوید که بهر عشق بحر دل چرا شوریده و شیدا شود؟

تو جوابش ده که: اندر شوق بحر قطره بی‌آرام و ناپروا شود

****************

یک ساعت عشق صد جهان بیش ارزد

صد جان به فدای عاشقی باد‌ ای جان

****************

یک بوسه ز تو خواستم و شش دادی

شاگرد که بودی که چنین استادی

خوبی و کرم را چو نکو بنیادی‌

ای دنیا را ز تو هزار آزادی

****************

عاشقم بر قهر و بر لطفش به جد‌ای

عجب من عاشق این هر دو ضد

****************

عجب عجب که برون آمدی به پرسش من

ببین ببین که چه بی‌طاقتم ز شیدایی

****************

آن یار نکوی من، بگرفت گلوی من

گفتا که چه می‌خواهی، گفتم که همین خواهم

****************

ما بر در عشق حلقه کوبان

تو قفل زده، کلید برده

****************

یا عاشق شیدا شو یا از بر ما واشو

در پرده میا با خود تا پرده نگردانم

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest
0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا