خلاصه داستان قسمت چهاردهم سریال شرم
در این مطلب از سایت حدولیاب خلاصه داستان قسمت چهاردهم سریال شرم را می خوانید: این سریال یک ملودرام اجتماعی است که بخش زیادی از آن معمایی بوده و کم کم داستان آن بازگشایی میشود و برای پخش از شبکه سه سیما در فصل پاییز آماده میشود.
باز هم تماس های تهدید آمیز پوران شروع شده است، اما این بار کسی که تماس گرفته است هیچ حرفی نمیزند. بهزاد فیلمی که پوران از دعوای حسام را به پدرش داده بود را در لپ تاپش کپی کرد و به سراغ مختاری رفت و ماجرا را پرسید که او هم نمیدانست و گفت من فیلم را نفرستادم.
مزاحمت های پسر موتوری باز هم شروع شده است، حسام و مادرش تو حیاط باهم صحبت میکنند که با صدای شکستن چیزی حسام به بیرون میدود و شروع به دنبال کردن پسر موتوری میکند، پسر دست فروشی که بساطش با ضربه پسر مختاری میریزد به کمک حسام میرود و با رسیدن به خانه آن ها میفهمد مزاحم آن ها نیما پسر مختاری است.
حسام به خانه برمیگردد و ماجرا را میگوید که مادرش میگوید از چیزی سر درنمیآورد. پوران به مختاری زنگ میزند و میگوید پای حسام را از شرکت بریده است و چند روز بعد بهزاد را به شرکت برمیگرداند.
حسام درحال درست کردن نقشه ساختمان است که از آینه مادرش را در حال شمارش پول میبیند و به آن جا میرود که مادرش جا میخورد و بیرون میرود و پول ها را به مردی میدهد و به خانه میرود.
پوران در خانه درحال صحبت با همسرش است و می گوید امروز خودش پسرش را به مدرسه میبرد، در راه مدرسه به او میگوید که او را هم اندازه لعیا دوست دارد منتها کار های شرکت او را مدتی از او غافل کرده بود.
مختاری به در خانه همسرش که از او جدا شده است، میرود تا او را ببیند که قبل از صحبت به پسرش میگوید از خراب کاریهای این مدتش خبر دارد، اما زن سابقش می گوید دلش نمیخواد با او چشم تو چشم شود و میرود.
پوران برای حل مشکل ساختمانی که مقاومت پایین دارد به آن جا میرود که اهالی آن جا میگویند آن ها به صورت قانونی اقدام کرده اند و هیچ قصد ندارند که دوباره به شرکت آن ها اعتماد کنند و او سوار ماشینش میشود و به شرکت برمیگردد که متوجه آمدن کارشناس ها میشوند.
بعد از رفتن کارشناس ها پوران و حسام و لعیا باهم بحث میکنند که منجر به تو گوشی خوردن حسام میشود و او عصبانی قصد میکند از شرکت خارج شود که برمیگردد و پشت لعیا میایستد تا به او کمک کند علیه بهزاد مدرک جمع کند.
پوران گریان از شرکت خارج میشود و باز هم دست هایش شروع به عرق کردن کرده است و با حال بد در ماشین اشک میریزد.