جوکهای مودبانه و خنده دار که میشه واسه همه تعریف کرد

خوندن جوکها و لطیفه ها همیشه حال آدم رو جا میاره و کمی از حال و هوای یکنواخت بی مزگی جدا می کنه ، در این مطلب از بلاگ جدول یاب جوکهای مودبانه و خنده دار که میشه واسه همه تعریف کرد را آورده ایم که خواهید خواند ، لطفا با ما همراه شوید:

جوک سیخ و کباب

همیشه کاری میکنم

نه سیخ بسوزه نه کباب.

گوجه ها رو میسوزونم!!

جوک با خالی بندا

کی میگه خالی بندا کم حافظه هستن؟

اتفاقا حافظه  خیلی خوبی دارن و همه چی رو به یاد میارن.

حتی چیزهایی که اصلا اتفاق نیوفتادن!

جوک شوهرعمه

تک فرزندی خیلی هم بد نیست.

حداقلش اینه که نسل های آینده

از لوث وجود ویروس بی‌شعوری

بنام شوهر عمه خلاص میشن!!

شوخی با خلاف

بزرگترین خلاف من موقعی که خونه خالی میشه اینه که

برم سر یخچال، با پارچ آب بخورم!!!

شوخی با بی شعوری

بابا بزرگم می‌گفت: یه نکته بهت میگم آویزه گوشت کن.

بعد هرچی فکر کرد، نکته یادش نیومد.

به دایی بزرگم نگاه کرد و گفت: مثل این بی شعور نباش!

شوخی با مدیر ساختمون

به مدیر ساختمون میگم آسانسور رو درست کن.

میگه: لذت صعود اینه که پله پله بالا بری.

مرتیکه بگو حال ندارم. چرا لذت رو بدنام میکنی؟

شباهت آدم پرحرف با کتری برقی

کتری برقی: سیمش رو میزنن تو برق، جوش میاره.

آدم پرحرف: سیمش رو به زور از برق میکشن، جوش میاره.

بخاطر انسانیت خفه شین یکم!

به والدین حال بدین

قدر باباتون رو بدونید.

من وقتی بابام خوابه پاهاشو ماچ میکنم

بعد که مطمئن شدم بیدار نمیشه، جیبشو میزنم!!

شوخی با پرواز تایلند

آخه این پروازهای تایلند کی دوباره راه میوفته؟

چتونه بابا؟

میخوام برم اندونزی، مستقیم به ایران پرواز نداره.

شوخی با آرامش در زندگی

اگه می خواین تو زندگی آرامش داشته باشین، بخندین… ببخشین… فراموش کنید.

اگه زنتون پول خواست، هر هر بخندین و خودتون رو به جنون بزنید.

اگه کسی ازتون پول دستی خواست،، سریع بگین “ببخشید” و فرار کنین.

و اگه از کسی پول قرض گرفتین،کل ماجرا رو سریع فراموش کنید، انگار یک شوخی بیمزه بوده!

شوخی با حق مالکیت

تو خونه ما حق مالکیت افراد خیلی مهمه.

مثلا دیروز داشتم نیمه برهنه تو خونه تاب میخوردم که بابام زد زیر گوشم.

جه ربطی داره؟ خوب شورت بابام رو اشتباهی پوشیده بودم.

شوخی با دل شکستن

هیچوقت دل کسی رو نشکونید، هر کسی یه دل بیشتر نداره.

بجاش استخوناش رو بشکونید، چون طرف ۲۰۰ تا استخون داره.

از سری جوکهای مودبانه

شوخی با روزگار

مهمترین چیزی که چشم منو به روزگار باز میکنه، مستراح اول صبحه!

شوخی با مجسمه آزادی

میگن هوای نیویورک اینقده سرده که مجسمه آزادی شبا مشعلش رو میگیره لای پاهاش که یکم گرم بشه.

شوخی با چشم پزشکی

تو کلینیک چشم پزشکی دستیار بودم.

یک خانمه از عمل لیزیک خیلی میترسید. اصلا یک وضعی!

عمل چشم راستش که تموم شد، خواستم بهش دلداری بدم تا آروم بشه، گفتم:

” چشم راستتون که کارش تمومه. الان فقط چشم چپ باقی مونده! ”

شوخی با دویدن

بیشترین انگیزه برای دویدن رو زمانی دارم که شارژ موبایلم یک درصد مونده

و شارژر تو ماشین جا مونده!

شوخی با اتوبوس شمال

.با اتوبوس میرفتیم شمال از جلوی پلیس راه یکی عین سگ دنبال اتوبوس می‌دوید. هر چی گفتیم نمیرسی گوش نمی‌داد، آخرش ته دره بودیم که فهمیدیم طرف راننده اتوبوس بوده!

شوخی غضنفری

به غضنفر میگن با تقوا جمله بساز.

میگه شده تا حالا در نوشابه رو با صدای تق وا کنی؟

شوخی با کفتر

تعارف با معرفتاست !

داداش ما کف پاتیم.

اختیار داری داشی، ما کفتر!

شوخی با مرسدس و پراید

میگن تو خارج پسره آرم مرسدس بنز رو ماچ کرده به باباش بنز کادو دادن.

ما هم یکبار خودمون رو بی اختیار به پراید همسایه مالوندیم.
طرف به در پارکینگ هم که میزنه، از ما خسارت میخواد!

سالمه؟

غضنفر داشت از کیوسک عابر بانک میومد بیرون. ملت میپرسن: “سالمه؟”

جواب میده: “آره فقط خیلی خارجیه. نه شیلنگ داره نه آفتابه!”

از سری جوکهای مودبانه

خط کشی عابر پیاده 

ایران تنها کشوریه که مردمش حاضرند تا کربلا پیاده بروند، ولی از روی خط کشی عابر پیاده، نروند.

بچه فضول

بچه : وای مامان نیگا کن. آقاهه کچله!

مامان : پسرم یواش‌تر بگو. آقاهه یک وقت می‌فهمه ناراحت میشه.

بچه : یعنی این نره خر هنوز نفهمیده که کچله؟

قبض آب

قبض آب خونمون سنگین اومده.

بابام رفته پرینت بگیره ببینه کی تند تند می‌رفته دست به آب!

خالکوبی

آقای عزیزی که میخوای روی دستت خالکوبی کنی، چند لحظه فکر کن …

شاید فردا خواستی سرقت مسلحانه انجام بدی. این جوری که پلیس راحت پیدات می‌کنه!

بیمار قاطی

پزشک به بیمار: شما هر روز میری اون دست خیابون که سیرابی بخوری؟

اصلا فکر سلامتی خودت هستی؟

بیمار: نگران نباشید آقای دکتر. من همیشه از پل عابر استفاده می‌کنم.

راز بقا

داشتم راز بقا رو برای دختر خالم تعریف میکردم… “آره شیره به گله گورخرها حمله کرد و یکیشون رو گرفت.”

پرسید:” بقیشون چی ؟ فرار کردن؟ ”

گفتم:”نه بابا فرار چیه! وایسادن با صحنه سلفی گرفتن، واتس آپ کنن برای بقیه حیوونا.”

واقعا این فک و فامیله ما داریم؟!

به فقرا کمک کنیم

پسربچه به مادر: مامان یالا هزار بده. میخوام به یک مرد فقیر کمک کنم.

مادر: آفرین پسرم. حالا این مرد فقیر کی هست؟

پسربچه: همون که تو کوچه بستنی یخی می‌فروشه.

از سری جوکهای مودبانه

روانپزشک باحال

به روان پزشکم میگم :” آقای دکتر به دادم برسید. من با یخجال حرف میزنم.”

میگه : ” اشکال نداره جانم! کاملا طبیعیه.

هر وقت دیدی اون هم داره باهات حرف میزنه، سریع مراجعه کن.”

کتاب صوتی

دیروز بابام پرسید: ” باز چرا هواکش دستشویی رو روشن گذاشتی؟ “

به شوخی گفتم: ” خواستم صدای قرقرش بیاد تنها نباشم “

هیچی دیگه… الان نسخه صوتی شاهنامه فردوسی رو دارم گوش میدم، ببینم چند بار کلمه “رستم” تکرار شده.

مجازات مامان

اولی: “دیروز مامانم به شدت مجازاتمون کرد.”

دومی: ” چطور؟ “

اولی: ” ناهار آش رشته با لوبیای اضافه داد. “

دومی: ” این که خیلی خوبه. “

اولی: ” آخه بعدش دستشوئی‌ها رو برق انداخت و گفت تا شب کسی حق نداره

حتی فکر دستشوئی رفتن بکنه!”

بستنی

من روزی سه وعده بستنی میخورم.

خیلی باحاله! باعث میشه دقایقی به مرض قندم فکر نکنم!

جرم سنگین

متهم به قاضی: آقای قاضی! من گناهی ندارم. من رو به ‌خاطر چند تا بیت شعر گرفتن.

قاضی: پس چرا کله این آقا شکسته؟

متهم: آخه با کتاب شعر زدم تو کله‌اش.

شوهرم میمون شده

همسر بیمار خطاب به پزشک : ” آقای دکتر به دادم برسین. شوهرم احساس میمون بودن میکنه.”

پزشک: ”خانم محترم. چیز مهمی نیست. یک مدت محلش نذارین درست میشه.”

همسر بیمار: ”آقای دکتر! شورت همسایه رو از روی بند دزدیده پاش کرده.”

”دماغ اون‌ یکی رو گاز گرفته. برای زن یکی دیگه شکلک در آورده.”

”خدا نکنه گشنه‌ش بشه! با جیغ جیغ از سوپر مارکت شیر موز میدزده.”

”از طبقه پنجم تو کله مردم تف و سایر فرآورده‌های بیولوژیک میریزه.”

پزشک: ” بله متوجهم. محلش نذارین حله. در ضمن ویزیت بنده هم فراموش نشه.”

همسر بیمار: ” آخ ببخشین آقای دکتر. واقعا شرمنده‌ام.

یادم رفت بگم که پولای منو هم از تو کیفم سرقت می‌کنه! ” .

از سری جوکهای مودبانه

محتوای تصویری

چند روز پیش به یک تاکسیه بلند گفتم مستقیم… عین اورانگوتان، فقط نگام کرد.

جلوتر دو تا خانم جوون با دست، علامت مستقیم رو نشون دادن.

تاکسیه عین اسب زورو، شیهه زنان رفت سوارشون کنه.

نتیجه اخلاقی اینکه محتوای تصویری ده برابر قوی‌تر از محتوای گفتاری عمل می‌کنه.

کمک خلبان

اگه آقای خلبان و کمکش، زن و شوهر باشن چه اتفاقی تو کابین میوفته؟

میشه عین وقتی که زن آدم تو ماشین، بغل دست نشسته باشه.

-حواست کجاست باز ؟ بپیچ به چپ، داری از کریدور خارج میشی.

-چه خبرته این همه ارتفاع گرفتی؟ یواش‌تر برو. مگه تو مقصد چه خبره؟

-سبقت نگیریا. از روبرو هواپیمای باری داره میاد.

-پس فردا خونه خاله شهین اینا دعوتیم. تو هم باید حتما بیای.
برام مهم نیست که از شوهرخالم بدت میاد.

-ضمنا اون کیف و کفش رو باید از فری شاپ فرودگاه برام بخری. برای مهمونی خاله شهین می‌خوام.

-باز کیه پای بیسیم؟ یک ساعت داری صحبت میکنی؟ نیشت چرا باز شده؟

-چیه هی داری از آینه کابین هواپیما عقبی رو نگاه میکنی؟ خجالت نمی‌کشی؟

-کجا داری میری؟ دوباره نری با مهموندارا هره کره کنی. هواپیما رو ول میکنم میام جرت میدما !

پارلمان

پارلمان جاییست که همه با هم حرف می‌زنند

هیچ‌کس گوش نمی‌دهد و بعدا همه مخالفت می‌کنند

 

راننده تاکسی باهوش

مسافر: شما می‌دونی خیابون ایتالیا کجاست؟

راننده: اختیار دارین. من خودم بچه ایتالیام.

مسافر: جدا… ؟ ماشا ا… چه خوب فارسی یاد گرفتین!

اسنپ فود زنده زنده لایو می‌رود

ظاهرا اسنپ فود، مراحل آماده سازی غذا را زنده پخش می‌کنه تا خیال سفارش دهندگان
از بابت کرونا راحت باشه. این مورد سبب بروز حوادث بامزه‌ای هم شده.

اولی به دومی: راستی دخترت عقد کرد؟

دومی: نه بابا بهم خورد.

اولی: چطور؟

دومی: داماد گفته بود مدیرعامل اسنپ فوده. تو لایو دیدیم داره تو آشپزخونه پیاز پوست می‌کنه!

بدهکار کرونایی

به طرف زنگ زدم میگم پولم رو بده.

میگه کرونا گرفتم تو بیمارستان قرنطینه شدم.

میگم پس این آهنگ دامبولی دیمبو چیه تو پس زمینه؟

میگه این‌ها کادر زحمتکش درمانی هستن دارن بهم روحیه میدن!

بخاطر کرونا

بخاطر کرونا یا باید دستانت را بشویی یا از زندگی دست بشویی!

همه چیز نیمه آماده

پیتزا فروشیه، پیتزای نیمه آماده می‌فروشه تا مردم بذارن تو فر . میگه کروناش کشته میشه.

سایر اصناف هم دست به خلاقیت زدن.

میوه فروشه، گوجه فرنگی و موز نرسیده بهم داده. میگه بذار زیر آفتاب برسه،
کروناش هم کشته میشه.

خشکشوییه لباسا رو خیس آورده دم خونه. میگه زیر افتاب پهن کنید کروناش کشته میشه.

تاکسیه امروز وسط راه بزور پیادم کرده. میگه زیر آفتاب پیاده برو، کرونات کشته میشه.

خیاطه زنگ زده، میگه کت شلوارت آماده است. فقط خودت تو خونه اتو بزن،
کروناش کشته میشه.ضمنا دور دوزی آستین و کوک خشتک هم با خودته.

آخه تجمع کرونا تو نواحی مرطوب زیاده!

اورست کجاست؟

مرده داشت مسابقه فوتبال حساسی رو از تلویزیون میدید.

پسرش ازش پرسید: ” بابا اورست کجاست؟ “

مرده که حواسش به تلویزیون بود گفت: ” از مامانت بپرس که هرچی رو برمی‌داره، سرجاش نمیذاره!

فضول هرگز بازنشست نمیشه

به فضوله گفتن : ” اگه نصف دنیا رو بهت بدیم، دست از فضولی برمیداری؟ “

سریع جواب داد: ” نصف دیگش رو به کی می خواین بدین؟ “

گاهی بهتره …

گاهی بهتره چشماتو ببندی.

اگه می‌تونی دماغت رو هم بگیر.

دستشویی پارکه دیگه. کاخ ورسای که نیست!

تماشاگرنماها – جوکهای خنده‌دار

افرادی هستند که در نیمه اول به تیم حریف، فحش‌های خاردار میدن.

در نیمه دوم، به داور فحش‌های کش‌دار میدن.

در اواخر بازی، وقتی تیمشون داره می‌بازه، در افشانی‌های بالا رو با نون اضاف،
به خورد تیم خودشون میدن.

آزمایش‌های موشکی

اولی به دومی: می‌دونی بیشترین علت شکست آزمایشهای موشکی در آمریکا چیه؟

دومی: اشتباه اپراتور

اولی: آفرین. آخه قند خونشون حین آزمایش می افته پایین

دومی: چطور؟

اولی: اسم آزمایش که میاد جوگیر میشن، ناشتا میان سر کار !

بلیط تئاتر

یکی از کارگردانهای معروف تئاتر، دو تا بلیط هدیه برای رئیس پلیس شهر فرستاد و
در دعوتنامه به کنایه نوشت: ” می‌توانید شب اول با دوست‌تان تشریف بیاورید،
البته اگر دوستی داشته باشید.

رئیس پلیس هم در پاسخ نوشت: ” با این حساب شب دوم می‌آیم،
البته اگر شب دومی در کار باشد.”

فیزیک خیلی آسونتر میشد اگر …

درس فیزیک می‌تونست خیلی آسونتر بشه، اگه به جای سیب،

خود نیوتون از درخت می‌افتاد پایین.

داروخونه عجیب

امروز رفتم داروخونه.

بزرگ نوشته بود: ” ماسک، ژل ضد عفونی، سابلون، پنبه الکلی، الکل، … موجود است.”

اصلا قابل درک نیست تو این شرایط! خواهشا مسئولین رسیدگی کنند.

رئیس کودن – جوکهای خنده دار

مشتری به کارمند: آقا درسته میگن رئیس این اداره یک کودن بی‌عرضه است؟

کارمند: تو می‌دونی من کی هستم؟

مشتری: نه کی هستی؟

کارمند: من برادرزاده رئیسم

مشتری: تو فکر می‌کنی من کی هستم؟

کارمند: هنوز نمی‌دونم

مشتری: پس حسابی شانس آوردم!

شباهت کرونا با ازدواج

۱-بعد از ابتلا به هر دو، سریعا باید بری شمال، یا یک خراب شده دیگه. تو خونه نمیشه بمونی.

۲-هر دو، تا یک هفته علائمی ندارند. بعد از یک هفته، آدم میفهمه چه بلایی سرش اومده.

۳- بهترین علاج هر دو، پیشگیری است.مخصوصا از وقتی که طلاق رو سهمیه بندی کردن.

 

از سری جوکهای مودبانه

دلیل شیوع کرونا

چینی‌ها کرونا رو گذاشته بودن زیر میکروسکوپ. گنده میشه، با لات بازی فرار میکنه.

تحفه‌ای از برای حاکم

روزی ملا نصرالدین، از باب خودشیرینی یک سینی پر از گوجه فرنگی، برای حاکم شهر برد.

اتفاقا حاکم از موضوعی بسیار عصبانی بود و دستور داد تا گوجه‌ها را بر سر و صورت ملا کوبیده و در اعضا و جوارح او فرو برند تا دق دلیش خالی شود.

ملانصرالدین با دیدن این وضع، بسیار خوشحال شد و مکرر شکر خدا را بجا آورد.

حاکم از او پرسید: مردک دیگر چرا خدا را شکر میکنی؟

ملا پاسخ داد: خدا را شکر می‌کنم که به‌جای گوجه فرنگی از برایتان خیار نیاوردم.

عینک بابا

پسر نفس زنان: مامان مامان! بازم بابا بدون عینکش رفته سر کار؟

مامان: آره پسرم. از کجا فهمیدی؟

پسر: سرایدار میگه بابا با ماشین رفته تو در پارکینگ.

قبلش هم زده تو گوش سرایدار و بهش گفته: “پدر سگ باز دیشب دیر اومدی خونه؟
کولر رو هم که تا صبح روشن گذاشته بودی.”

ما و دکارتیسم – جوکهای خنده دار

دکارت: من فکر می‌کنم، پس هستم

پدر خونه: کولر رو خاموش می‌کنم، پس هستم

مادر خونه: “یالا پاشو تنه‌لش، لنگ ظهره. اطاقتو هم تمیز کن. دنبال زن هم بگرد جدی‌تر،
سی سالته”. پس هستم

زن خونه: “شام نداریم. مگه رستورانه! کفشات تو جاکفشی. شلوارت رو آویزون کن.
اخبار نمی‍‌شه ببینی. چند ده میلیون بده خرید دارم. ماشین رو هم درست کن”. پس هستم

راننده مترو: من ایستگاه طالقانی نگه نمی‌دارم، پس هستم

راننده اتوبوس: در عقب رو نمی‌زنم تا مجبور بشی از جلو سوار بشی. پس هستم

مسئول دستشوئی عمومی: دو تا از دستشوئی‌ها رو، به بهانه خرابی قفل می‌کنم. پس هستم

پلیس راهنمایی: اعمال قانون با جرثقیل می‌کنم، پس هستم

نونوا: نونها رو می‌سوزونم، پس هستم

مکانیک: ماشینها رو خرابتر از روز اول تحویل مشتری میدم، پس هستم

کارمند اداره: “امروز برو فردا بیا”. پس هستم.

یک سوال و چند جواب فلسفی

اوضاع کسب و کار چطوره؟

مامور آسانسور: والا این روزا بالا و پایین، زیاد داره.

راننده: خیلی چاله چوله داره.

مهندس: اصلا میزان نیست.

خیاط: مثل شلوار خشتک پاره می‌مونه.

کشاورز: داره رشد میکنه.

راننده جرثقیل: می‌کشه بالا.

شاطر نونوایی: داغه.

مشاور کسب و کار: خوبه، اگه یک مشاور خوب کنارتون باشه.

دکتر: چیزی نیست خوب میشه. نشد جراحی لازم داره!

 

 

 

بیشتر بخوانید :

لطیفه های خنده دار درباره حیوانات برای همه سنین

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest

0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا