خلاصه داستان قسمت ۳۰۶ سریال ترکی خواهران و برادران + تصویر

در این مطلب از سایت جدولیاب برای طرفداران خلاصه داستان قسمت ۳۰۶ سریال ترکی خواهران و برادران را گذاشته ایم، برای خواندن این مطلب ما را همراهی کنید. سریال ترکیه ای Kardeslerim خواهران و برادران به کارگردانی سرکان بیرینجی داستان یک خانواده را روایت می‌کند. خانواده‌ای که علی‌رغم تمامی مشکلات و سختی ها سعی دارند هر طور شده کنارهم باشند و با تکیه بهم از پس سختی‌های زندگی بربیایند. این سریال خانواده بودن،کنارهم بودن،بدی‌ و خوبی را نشان می‌دهد. نویسندگی این اثر گول ابوس سرمچی می باشد. بازیگران این سریال جذاب عبارتنداز؛ Celil Nalçakan – Halit Özgür Sarı – Ahu Yağtu – Cüneyt Mete – Fadik Sevin Atasoy – Su Burcu Yazgı Coşkun  و …

قسمت ۳۰۶ سریال ترکی خواهران و برادران
قسمت ۳۰۶ سریال ترکی خواهران و برادران

قسمت ۳۰۶ سریال ترکی خواهران و برادران

آیبیکه به چتر برک نگاه میکند و غصه میخورد شنگول میره پیشش و میپرسه چیشده که آیبیکه باهاش دعوا میکنه و میگه تو آیلا خانم باعث شدین ما از هم جدا بشیم شنگول بهش میگه به جای اینا باید فکرت درس و مشقت باشه و میره. آسیه به خانه میره که میبینه فاطما نرفته و خوشحال میشه فاطما بهشون میگه که اورهان بلیط واسه فرداشب گرفته و باید بره بچه ها از اینکه اورهان بیخیال نمیشه کلافه میشن. آکیف تو خونه از رفتارهای یامان غر میزنه که نباهت بهش میگه به نظر میومد محترم باشه حتی امروز با سوزان هم آشنا شد آکیف عصبی میشه که نباهت ازش میپرسه چرا زندگی سوزان واسش مهمه آکیف انکار میکنه و میگه اصلا رابطه اونا به نفع ما هم هست. تو پارکینگ یه ساختمان آکیف محو زیبایی یه زن میشه آکیف میبینه که دستمال گردن اون زن افتاده اونجا و به دنبالش میره که بهش بده اما بهش نمیرسه. صبح روز بعد لیدیا از عمد جلوی سوسن از تمرین ریاضی با عمر حرف میزنه و میره سر کلاس که سوسن حرصش میگیره اما طبیعی رفتار میکنه. یاسمین به تولگا میگه که بازم باهم تمرین کنن اما ماهر هم باشه و از اونم تو ریاضی کمک بگیرن تولگا قبول میکنه.

به شنگول برای مصاحبه کاری زنگ میزنن شنگول میگه نمیدونم امیدجانو کجا بزارم؟ فاطما میگه من ازش نگه داری میکنم شنگول تشکر میکنه. سوسن تو سرویس بهداشتی به لیدیا میگه که نباید با عمر کلاس داشته باشه لیدیا میگه به تو ربطی نداره و اونا باهم جر و بحث میکنن که در آخر لیدیا بهش میگه عمر پیش تو حیف میشه سوسن صورتشو چنگ میندازه و یاسمین اونارو از هم جدا میکنه. لیدیا میره پیش اوگولجان و عمر و میگه که سوسن به خاطر کلاس داشتنمون منو چنگ انداخت سوسن به اونجا میره و میگه که منو تحریک کرد بهتره کامل تعریف کنه سپس لیدیا از اونجا میره که عمر از سوسن گلگی میکنه واسه این رفتارش و میگه اگه خودم بفهمم نظر داره بهم کلاس نمیزارم باهاش دیگه نیازی به این کارها نیست و میره. فاطما پیش دوستش میره و بهش میگه اورهان میخواد منو به مالاتیا بفرسته سپس لباسشو پاره میکنه و رو دست و صورتش خاک میکشه و میگه نمیزارم منو بیرون کنه از خونه. آکیف با نباهت صحبت میکنه مه نباهت ازش میخواد برای شام کاری شب یه دست لباس جدید بخره آکیف تو یه مغازه میره که همان زن زیبارو دوباره میبینه.

او برای آکیف لباس انتخاب میکنه ولی آکیف وقتی از اتاق پرو بیرون میاد میبینه اون زن دوباره رفته. آسیه بعد از مدرسه به خانه خاله مریم رفته که او دوباره غذا نمیخوره و سراغ پسرشو میگیره آسیه به ماهر زنگ میزنه و میگه اگه واسش مقدوره به اونجا بیاد. غروب فاطما برای شنگول و بقیه تعریف میکنه که تو پارک میخواستن امیدجانو بدزدن که نزاشته شنگول ازش تشکر میکنه و با بچه ها از اورهان میخواد تا بزاره همونجا بمونه با اون حالش اورهان با بی میلی قبول میکنه…..

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی خواهران و برادران kardeslerim + عکس (فصل ۱) 

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی خواهران و برادران kardeslerim (فصل ۲)

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest

0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا