خلاصه داستان قسمت بیست و چهارم سریال شرم
در این مطلب از سایت حدولیاب خلاصه داستان قسمت بیست و چهارم سریال شرم را می خوانید: این سریال یک ملودرام اجتماعی است که بخش زیادی از آن معمایی بوده و کم کم داستان آن بازگشایی میشود و برای پخش از شبکه سه سیما در فصل پاییز آماده میشود.
افشین و ماموران درحال بررسی عملیات داعش و گیر انداختن کامران میباشند که یکی از ماموران خانم عکس هایی که کیان از صمد و یلدا گرفته است را به افشین نشان میدهد.
کمال و همراهانش باهم هستند که کامران با داوود تماس میگیرد و آن ها جای او را پیدا میکنند و ردش را میزنند.
تابان و پیام باهم صحبت میکنند و پیام از کار خوبی که در ایران پیدا کرده است و کنسل شدن سفر ترکیه شان میگوید.
افشین و مهران درباره شرایط یلدا و سارا باهم صحبت میکنند و به این نتیجه رسیده اند که او ترک خورده است و تحلیل های کمال درست از آب درآمده است و درباره کنار گذاشتن پیام مهران نظر مثبت میدهد و او با خیال راحت تشکر میکند.
داوود با غزل تماس میگیرد و میگوید فردا صبح ارسلان به دنبالش میرود و او را به ترمینال میرساند تا از کشور خارج شود، ارسلان در مسیر از خوبی های داوود میگوید و او را به ترمینال میرساند که غزل سوار هیچ اتوبوسی نمیشود و از آن جا بیرون میرود.
کمال و افشین درباره پیدا کردن رد اطلاعاتی سارا دختر یلدا و ناصر صحبت میکنند و میگوید کار خودشان است که درباره مادر و پدرش با او صحبت کنند…
ماموران تیم افشین تمامی اطلاعات کامران را پیدا کرده اند و افشین اصرار دارد که هرچه زودتر ضربه بزنند و او را دستگیر کنند اما کمال تصمیم دارد به سرپل ها و دیگر شبکه های موازی شان در کشور های دیگر برسند…
یک شخص آسیب دیده که دخترش را در سازمان مجاهدین از دست داده است به سراغ صمد پویان وکیل قبلی سازمان رفته است و از آن ها طلب کمک میکند و یلدا نیز آن جا حضور دارد که دختر آن خانم را شناسایی میکند و میگوید او توسط سازمان کشته شده است.
کیان دختر یلدا را زیرنظر دارد و مردی که از طرف سازمان او را تعقیب میکند را شناسایی میکند و به این نتیجه میرسد سازمان به یلدا شک کرده است و قصد گیر انداختن دخترش را دارند…
کمال تصمیم میگیرد که ۲۴ ساعت صبر کند تا تکلیف ناصر و یلدا و دخترشان مشخص شود و خودشان را برای عملیات دستگیری سرنخ ها آماده کنند.
سعید با بغاض بر سر قرار میرود و با او صحبت میکند و میگوید خوش ندارم که محل عملیاتم در مکانی باشد که محل گذر مردم عادی و بی گناه باشد که بغاض میگوید او مسیر درست و سعادت را در پیش گرفته است و به خودش شک راه ندهد و از هم جدا میشوند…
در میان صحبت هایشان میتوان فهمید که فردا صبح روز عملیات ایکس است.
تصاویری از ورزشگاه آزادی در یک هفته قبل از عملیات را نشان میدهد که مملو از تماشاگران و طرفداران دو تیم سرخابی ها است…