خلاصه داستان قسمت هشتم سریال باخانمان

سریال باخانمان به تهیه کنندگی زینب تقوایی و کارگردانی برزو نیک ‌نژاد برای پخش از شبکه سه سیما ساخته شده است. این سریال هرشب ساعت ۲۰:۴۵ دقیقه پخش می شود که خلاصه داستان قسمت هشتم آن را در این پست می خوانید:

قسمت هشتم سریال باخانمان

 

مسعود به خانه می‌رود که رشیدخان می‌گوید بالا است و مهری و سمانه نیز به دیدنش رفته اند و با دیدن مسعود سعی می‌کنند با کلمه عروسک او را تیکه باران کنند و سمانه در آخر از او می‌خواهد که باهم خصوصی صحبت کنند و از او می‌پرسد که علت رفتار های این مدتش چیست و او می‌گوید بعدا باهم صحبت می‌کنیم.
ناصر که موادش را زده است در کارگاه می‌چرخد و برای دخترش از آن‌جا فرش برمی‌دارد تا جهدزش جور شود.
فرخ به همراه تپلی به کارگاه مسعود رفته اند تا آن‌جا را آتیش بزنند که ناصر متوجه سر و صدایی می‌شود اما فکر می‌کند که گربه هست و به سراغ بساطش می‌رود که فرخ و تپلی او را از پشت می‌زنند و بعد از آن فرار می‌کنند.
مسعود در حال بردن مصطفی‌خان به بیمارستان می‌باشد که خانم نعیمی از کارگاه با او تماس می‌گیرد و می‌گوید که آن‌جا را دزد زده است و مسعود پدرش را به رشیدخان می‌سپارد و خودش به کارگاه می‌رود.

مسعود به دنبال ناصر سینگ رفته است که متوجه می‌شود با کسی دعواش شده است و برای کمک به او همراه با راننده تاکسی می‌رود که هر دو کتک می‌خورند و بعد از آرام شدن ماجرا همراه با ناصر بعد از تهدید کردن او به آزمایشگاه می‌روند تا آزمایش دی ان ای بدهند.
حوریه و گوهر دم آزمایشگاه هستند و منتظر مسعود و ناصر هستند و حوریه دل تو دلش نیست که مسعود پسرش باشد‌.
آن‌ها بهم می‌رسند و بعد کلی بحث سرانجام به داخل آزمایشگاه می‌روند تا آزمایش می‌دهند، فرخ و تپلی همچنان مسعود را تعقیب می‌کنند و دنبال آتو از او می‌گردند.
مردی در آزمایشگاه به آن ها برخورد می‌کند و به او می‌گوید دنبال بچه است که آن ها دعوا می‌کنند و که ناصر با پیچوندن زن و بچه هایش شماره آن مرد را می‌گیرد.

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest
1 دیدگاه
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
مریم
مریم
3 سال قبل

داستان این قسمتش رو نذاشتین

دکمه بازگشت به بالا