خلاصه داستان قسمت ۴۸ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان + عکس

در این مطلب از سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت ۴۸ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان را می توانید مطالعه کنید. این سریال ترکیه ای که یکی از پربیننده ترین و پربحث ترین سریال های شبکه تی آر تی محسوب می شود، بر اساس داستانی واقعی درباره بیماران یه روانپزشکی به نام گولسرن بوداییجی اغلو می باشد. پخش سریال ترکی آپارتمان بی گناهان در ژانر هیجان انگیز و درام در شبکه های ترکی از ۱۵ سپتامبر ۲۰۲۰ بود و از شبکه های جم تی وی از شهریور ۱۴۰۰ روی آنتن رفت.

قسمت ۴۸ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان
قسمت ۴۸ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان

خلاصه داستان قسمت ۴۸ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان

صفیه در حالیکه بغض کرده نامه ای از ناجی را توی دستش میگیره و در حالیکه جلوی خودش گرفته، توهم مادرش را میزند و با عصبانیت و ناراحتی بهش می گوید: «تو به من گفتی که اون فراموشم کرده! همه ی اینارو از من پنهون کردی و فقط خودت خوندیشون! من بهت قول دادم که دیگه اونو نبینمش ولی نگفتم که دیگه نامه هاشو هم نمی خونم! » مادرش سر صفیه فریاد میزند و میگوید: «تو حق نداری که نامه هارو بخونی متوجه شدی؟! اگه اونارو بخونی دیگه هیچ وقت نمیتونی از من نجات پیدا کنی همیشه باهاتم! »
گلبن به نریمان زنگ میزند و بهش میگه یه جوری از زیر زبون معلمش ناجی بیرون بکشه که چه غذایی را دوست دارد تا واسش درست کنه! نریمان پیش استاد ناجی می رود و بهش میگه استاد شما شیرینی جات دوست دارین؟ » ناجی در جواب بهش میگه نه، نریمان دوباره می پرسد که ترشیجات چطور؟ » ناجی بهش می گوید نه. نریمان بهش میگه: « آخه من و اگه باهم شرط بندی کرده بودیم که بدونیم شما چه جور طعمی دوست دارین واسه همین پرسیدم ازتون! »

ناجی لبخند میزند و بهش می گوید: «طعم گس! » نریمان از این جواب شوکه می شود و همین را به خواهرش گلبن می گوید. گلبن پیش پدرش حکمت می رود و ازش میپرسد: «بابا چه چیزایی طمع گس داره؟ من چیزی نمیدونم. » حکمت بهش می گوید: «چیزایی مثل آلو جنگلی و خرمالو. میتونی مثلا مارمالاد زغال اخته هم درست کنی. پریهان مارمالاد خیلی خوب درست میکرد. » و وقتی یاد پریهان می افتد لبخند بر روی لباش مینشیند!
تو رادیو، اسرا موضوع برنامه آن روز را اعلام می کند، ولی اینجی سریعا می گوید: «نه امروز موضوعمون یه چیزه دیگه ست این که چرا همیشه زن های فوق العاده به سمت مردهای اشتباه میرن؟! » اسرا که منظورشو فهمیده جا میخورد و کلافه می شود. اینجی می گوید: «دو تا از زن های خیلی عالی و باارزشی که تو زندگیم میشناسم هردوشون به طرف مردهای اشتباهی رفتن. با این که خیلی باهوش بودن، سال های سال منتظر همان مردهای عاجز و ناتوان که ارزشی نداشتن موندن… »

اسرا که کلافه و عصبی شده می گوید: «و بهترین راه حل اینه که بیخیالشون بشن و برن یه آدمیو پیدا کنن که حتی اگه حوصله سر بر هم هستن ولی خوش قلب باشن تا اینجوری همه چیز فراموش بشه. » اسد که با هان در حال رادیو گوش دادن هستن، منظور اسرا دا به خودش میگیره و ناراحت می شود…
از طرفی دیگه، ممدوح تو تاکسی در حال رادیو گوش دادن است که زیرلب می گوید: «ببین این حرفارو کی داره میگه! کسی که خودش تو انتخاب کردن آدم های اشتباه استاده! » همان زنی که مسافر ممدوح است، متوجه می شود که اینجی نوه اوست به خاطر همین بهش می گوید: «دختر من هم خیلی دوست داره بره تو کار رادیو و صدا و سیما ولی من مقاومت میکنم که معلم بشه. » ممدوح بهش می گوید: «اتفاقا منم فرهنگیم، معلمم ولی با این سن الان دیگه کسی قبولم نداره. » زن کارتشو به ممدوح میدهد و بهش میگه اگر خواستین کار کنین میتونین تو مرکز آموزشی ما مشغول به شغل معلمی شوید.
صفیه قراری که با ناجی داشته را به یاد می آورد که باید ساعت چهار همان جای همیشگیشان باهمدیگه ملاقات میکردند، سپس یاد گذشته و دوران جوانی هایش می افتد که هردفعه با یه بهونه ای سر  مادرش را گرم میکرد تا به سر قرار با ناجی برود و با خوشحالی به آنجا می رفت.

ناجی طبق قراری که با صفیه گذاشته بود سر قرار، همان جای همیشگیشان نشسته و با یادآوری صفیه لبخند بر لباش مینشیند و از اینکه قرار است صفیه را ببیند خوشحال است و مشتاقانه منتظرشه که یکدفعه به جای صفیه هان را روبروی خودش می بیند. هان روبروی ناجی می نشیند و عکس که تو دستش دارد را جلویش، روی میز پرت می کند و بهش می گوید: «من خیلی خوب تو رو میشناسم! کسی که تو این عکسه الان خیلی متفاوته، اون دختری که توی این عکس میبینی با اون کسی که تو ذهنت هست و به یاد میاری و میخوایش زمین تا آسمون فرق داره! اون دیگه هیچ وقت به سمتت نمیاد! دیگه دست از سرش بردار و از اینجا برو دیگه هم برنگرد! » ناجی بهش میگه من هیچ جا نمیرم…

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی آپارتمان بی گناهان + عکس

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest
0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا