ماجرای کامل قسمت چهارم سریال خانه امن از شبکه یک

در این مطلب از سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت چهارم سریال خانه امن به کارگردانی احمد معظمی را می خوانید: با ما همراه باشید… سریال خانه امن هر شب  ساعت ۲۲:۱۵ دقیقه بر روی آنتن شبکه یک سیما می رود.

قسمت چهارم سریال خانه امن

ثمین فرزاد را می‌کشد و از ماشین پیاده می‌شود و بعد از تماس گرفتن با شهروز او به سرعت به سراغ ثمین می‌رود که ثمین به او می‌گوید که به پیام بگوید بیاید پایین تا آثار جرم را از بین ببرند و جنازه را گم و گور کنند.
ثمین با پیام صحبت می‌کند و از او می‌پرسد که آیا عاشق شده است یا نه و به او اولتیماتوم می‌دهد که از تابان دوری کند و به او نزدیک نشود.
شهروز و پیام بعد از پاک کردن آثار جرم جنازه را می‌برند و ثمین هم از آن جا دور می‌شود و طی یک تماس با شهروز به او می‌گوید که فردا به مجتمع برود و شیشه ماشینش را عوض کند، ثمین متوجه گلوله ای که توی مغز فرزاد خالی کرد می‌شود که او را برمی‌دارد و به بیرون پرت می‌کند.
پیام و شهروز با‌هم در ماشین صحبت می‌کنند، پیام از شهروز می‌پرسد که اگر پلیس بگیرتمان‌ چه می‌شود که باعث عصبانیت شهروز می‌شود، آن ها به جایی خارج از شهر می‌روند تا جنازه را خاک کنند که شهروز به پیام می‌گوید با گوشی فرزاد به خانم زنگ بزند و با او صحبت کند تا شرایط عادی جلوه کند.
ثمین به پیام می‌گوید که اگر از خواهرش دور نشود به شهروز می‌گوید تا هر بلایی که می‌خواهد به سرش بیاورد.
مرد مسافرخانه ای با پلیسی که طبق نقشه دعوا و داد و بیداد راه انداخته بود در حال بحث است که او را بیرون کند که مرد پلیس با کلی صحبت او را راضی می‌کند که امروز هم آنجا بماند که در همین حین مرد داعشی به سراغ مرد مسافرخانه ای می‌رود و از او می‌پرسد که آیا کسی اتاقش را تمیز می‌کند یا نه که صاحب مسافرخانه به او می‌گوید که همانطور که تمیز تحویلش داده از او پس می‌گیرد که بعد از این جواب مرد داعشی آدرس جایی که می‌تواند صبحانه بخورد را می‌گیرد که مرد مسافرخانه ای به او آدرس قهوه خونه سیروس را می‌دهد و مرد پلیس سریعا با کمال فرمانده اش هماهنگ می‌شود.
مرد داعشی از مسافرخانه خارج می‌شود که مامور ها او را زیر نظر می‌گیرند تا ببینند که به کجا می‌رود. کمال دستور می‌دهد که دو ماشین پلیس به همراه سگ مواد یاب به مسافرخانه بروند و کاری کنند که دیگر مرد داعشی به مسافرخانه نرود و طبق خواسته آن ها عمل کند.
پیام به همراه تابان در حال قدم زدن هستند و به رستوران می‌روند، تابان تمام مدت درحال صحبت کردن است و پیام حواسش پرت حرف هایی است که قبلا ثمین به او زده بود… تابان می‌گوید که ای کاش‌ خواهرش با فرزاد ازدواج‌ کند تا کمتر به او گیر بدهد درحالی که هیچ خبری از اتفاقاتی که افتاده است، ندارد.
مرد داعشی درحال صبحانه خوردن است که مامورانی که کمال دستور داده بود به مسافرخانه می‌روند و پلیس دیگری به اتاق مرد داعشی می‌رود که هیچ چیزی دستگیرش نمی‌شود و از اتاق بیرون می‌آید. به کمال گزارش می‌دهند که مرد داعشی موتور گرفته است که درحال رفتن به جایی است که ماموران دستور می‌گیرند تا از او چشم برندارند.
پیام سوار تاکسی می‌شود که مشخص می‌شود راننده یکی از پلیس هایی است که در فیلم دیده بودیم و پیام آمار تمام کارهای ثمین را به او می‌دهد و از شهروز می‌گوید که بدجور پا‌ پی اش شده است.
پلیس ها متوجه می‌شوند که مرد داعشی درحال رفتن به سمت ترمینال جنوب است و آن ها متوجه می‌شوند که او رفته تا عملیات انتحاری را انجام دهد و خودشان را آماده می‌کنند که یکی از مامور ها می‌گوید در صحنه ای دیده است که او قصد دو لا شدن داشت که نتوانست و برایش سخت بود.
مرد داعشی داخل ترمینال می‌رود…

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest
0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا