متن های زمستانی ویژه کپشن های اینستاگرام و دلنوشته های تلگرامی

متن های زمستانی فقط برای کسانی که زاده مستان هستند نیست بلکه تمامی عاشقای این فصل سرد می تونند از شعرها و متن های زیبای زمستانی استفاده کنند .

متن درباره زمستان, زمستانمتن درباره زمستان

کوچه ها را بادانه های برف

آذین می بندد

زمستانی سرد سرد

حجم سرما!

ضربان قلب هوا را میشمارد

ومن به دری تکیه داده ام

که زنگوله های یخ

آنرا پوششی دوباره داده اند

آیا برای دوباره روییدن

بهار می آید؟؟؟

جملات زمستان،متن درباره زمستان

متن زمستانی کوتاه

هوا دلگیر، درها بسته،

سرها در گریبان، دست‌ها پنهان،

نفس‌ها ابر، دل‌ها خسته و غمگین،

زمین دلمرده، سقف آسمان کوتاه،

غبارآلوده مهر و ماه،

زمستان است…

جملات زمستان،متن درباره زمستان

جملات زمستان

من که خود زاده‌ی سرمای شب دی ماهم

بی تو با سردی بی رحم زمستان چه کنم…

جملات زمستان،متن درباره زمستان

متن زمستانی عاشقانه

الا ای برف !

چه می ‏باری بر این دنیای ناپاکی ؟

بر این دنیا که هر جایش رد پا از خبیثی است

مبار ای برف !

تو روح آسمان همراه خود داری

تو پیوندی میان عشق و پروازی

تو را حیف است باریدن به ایوان سیاهی ها

تو که فصل سپیدی را سرآغازی

مبار ای برف !

جملات زمستان،متن درباره زمستان

متن درباره زمستان

گل یخ زمستان تو هستم

اسیر ناز چشمان تو هستم

مرا پرپر مکن ای جانم ای دوست

که من مشتاق دیدار تو هست

جملات زمستان،متن درباره زمستان

متن زمستانی کوتاه

فصل که رخت عوض می کند دوباره عاشقت می شوم …

گیرم زمستان باشد و من آهسته روی پیاده روی یخزده راه بروم !

عشق تو همین شال پشمی است که نفسم را گرم می کند !

جملات زمستان،متن درباره زمستان

متن های زمستانی

من عاشق زمستانم

عاشق اینکه ببینمت در زمستان آرام راه می روی که سُر نخوری

که گونه هایت از سرما سرخ شده است

سر خود را تا حد ممکن در یقه ات فرو کرده ای

دست هایت در جیبت به هم مچاله شده

معصومانه به زمین خیره ای

چه قدر دوست داشتنی شده ای

حرفم را پس میگیرم

من عاشق زمستان نیستم

عاشق تــوام !متن درباره زمستان, زمستانعکس عاشقانه زمستان

اصلِ زمستان این است

من باشم تو باشی و آغوشت

حالا این وسط برف و باران هم بیاید

جملات زمستان،متن درباره زمستان

متن زمستانی غمگین

ای که چون زمستانی

و من دوست دارمت

دستت را از من مگیر

برای بالا پوش پشمین‌ات

از بازی‌های کودکانه‌ام مترسهمیشه آرزو داشته‌ام

روی برف، شعر بنویسم

روی برف، عاشق شوم

و دریابم که عاشق

چگونه با آتش برف می‌سوزد

جملات زمستان،متن درباره زمستان

متن های زمستانی زیبا

دارد برف می آید

در گوش دانه های برف نام تو را زمزمه خواهم کرد

تا برف زمستانی از شوق حضورت بهار را لمس کند

جملات زمستان،متن درباره زمستان

متن زمستانی عاشقانه

نــــه حوصله ی دوســت داشتن را دارم

نــــه میخواهم کسی دوستم داشته باشد

ایـــن روزها ســـردم مثل دی… مثل بهمن… مثل اسفند… مثل زمـــستان

احــساسم یـــخ زده… آرزوهایم قــندیل بسته…

امیــدم زیر بهمن ســرد احساسم دفن شده…

نـــه به آمـــدنی دلخوشم و نـــه از رفـــتن کسی غمگین…

ایـــن روزها پـــر از “ســکوتم”

جملات زمستان،متن درباره زمستان

متن های زمستانی

وقتی باد پرده‌های اتاق را به اهتزاز در می‌آورد

و مراعشق زمستانی‌ات را به یاد می‌آورم

آن هنگام، به باران پناه می‌برم تا به سرزمین دیگری ببارد

به برف، تا شهرهای دیگری را سفیدپوش کند

و به خدا، تا زمستان را از تقویمش پاک کند

چون نمی‌دانم بی تو، چگونه زمستان را تاب آورممتن درباره زمستان, زمستانعکس زمستان

هوای خودت را که داشته باشی ؛

جمعه ؛ بهترین روزِ هفته است ،

و زمستان ؛ زیباترین فصلِ سال …

فقط کافیست حالِ دلت خوب باشد !

جملات زمستان،متن درباره زمستان

متن درباره زمستان

چه حسی بود در قلبم شبیه کوچه برفی

به راه کوچه ی برفی تو را از خود جدا کردم

نفهمیدم که می میرم نباشی مثل پروانه

تو را من در ته این کوچه ی برفی رها کردم

جملات زمستان،متن درباره زمستان

متن زمستانی غمگین

بیرون بسیار سرد است اما من اینجا در خودم احساس گرمای زیادی می کنم

نوعی گرما که پوستم را فرا گرفته، این حسی است که هر زمان که به تو فکر می کنم به من دست می دهد. تو احساس گرمایی هستی که بدن یخ زده من را گرم می کند

جملات زمستان،متن درباره زمستان

متن های زمستانی

دلم تنگ می شود

گاهی برای یک دوستت دارم ساده

دو فنجان قهوه ی داغ

سه روز تعطیلی در زمستان

چهار خنده ی بلند

و پنج انگشت دوست داشتنی

که لابلای انگشتانم جای گیرد

جملات زمستان،متن درباره زمستان

کپشن درباره زمستان

دانه برف، یکی از ظریف ترین خلقت های خداوند است اما نگاه کن زمانی که به هم چسبیده هستند چه می توانند انجام دهند!

جملات زمستان،متن درباره زمستان

متن زمستان

دلم یک زمستان سخت میخواهد یک برف یک کولاک به وسعت تاریخ که ببارد… که ببارد… که ببارد… و تمام راهها بسته شوند و تو چاره ای جز ماندن نداشته باشی و بمانی

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest

0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا