جملات و سخنان زیبا و گران بهای آلبر کامو

آلبر کامو (Albert Camus) نویسنده، فیلسوف و روزنامه‌نگار فرانسوی بود. او یکی از نویسندگان بزرگ قرن بیستم و خالق کتاب مشهور بیگانه است. در ادامه با برخی از گفته های گرانبها  (Quotes) او همراه میشویم …

عزیزم،
من متوجه شدم که، در اعماق نفرت درونم، عشقی بی پایان وجود دارد.
من متوجه شدم که، در انتهای گریه درونم، لبخندی بی‌مانند وجود دارد.
من متوجه شدم که، در پیچیده‌ترین آشوب‌های درونم، آرامشی عمیق وجود دارد.
من متوجه شدم که، در اعماق زمستان درونم، تابستانی دلپذیر وجود دارد.
و این‌ها به من شادی می‌دهند. و به همین دلیل است که برایم مهم نیست دنیا با بیرحمی بر من فشار بیاورد، زیرا که در درونم چیزی قویتر، با آن مقابله می‌کند.
تقدیم با عشق،
آلبرت کامو

من شاید به آنچه که حقیقتا مورد علاقه‌ام است مطمئن نیـستم، ولی
به آنچه که مورد علاقه ام نیست کاملا یقین دارم.
آلبر کامو

ایستاده مردن بهتر است از زانو زده زیستن.
آلبر کامو – انسان سرکش

این دنیا به این صورتی که ایجاد شده، قابل تحمل نیست. از این روی من
به ماه یا خوشبختی و یا به زندگی جاوید محتاجم. به چیزی که
شاید دیوانگی باشد ولی متعلق به این دنیا نباشد!
آلبر کامو – کالیگولا

در کوران زمستان دریافتم که در من، تابستانی شکست ناپذیر وجود دارد.
آلبر کامو

اگر نتوان آزادی و عدالت را یک جا داشت و من مجبور باشم میان این دو
یکی را انتخاب کنم آزادی را انتخاب می کنم تا بتوانم به بی عدالتی
اعتراض کنم.“آلبرت کامو”

ص

به آنچه که ما را به برخی از انسان ها وابسته میکند نام عشق ندهیم.
آلبرت کامو

آغاز اندیشیدن،سرآغاز تحلیل رفتن است./ کامو

من ترجیح می‌دهم که زندگانی کردنم طوری باشد که در نظر داشته باشم خدا وجود دارد و بعد از مرگ متوجه شوم که وجود نداشته، تا اینکه طوری زندگی کنم که گویا خدایی وجود ندارد و بعد از مرگ متوجه شوم که هست.آلبر کامو
برای کامل شدن همه چیز٬ برای آنکه احساس تنهایی نکنم٬ فقط یک آرزو
دارم٬ که در روز اعدامم تماشاچی ها زیاد باشند و با فریاد سراپا نفرت
از من استقبال کنند. (آلبر کامو – بیگانه)

زمانی می رسد که انسان دیگر جوشش عشق را حس نمی کند.
آن چه که می ماند تنها فقط تراژدی ست.زیستن برای کسی یا چیزی
دیگر معنایی ندارد. دیگر هیچ چیز معنایی ندارد جز اندیشه مردن به
خاطر چیزی. (آلبر کامو)