سالک واقعی در دین چگونه فردی است؟

محمد سیمری ؛ اختصاصی جدول یاب

درباره ی سیر و سلوک تا امروزه بسیار خوانده و شنیده ایم؛ اما تصمیم داریم در این مطلب بیشتر و بهتر پیرامون این موضوع به بررسی بپردازیم. سلوک به معنای رفتن است؛ رفتن به ‏سوی هدفی که از قبل، سمت و سوی آن مشخص شده است. سلوک در تضاد با سیر قرار دارد! زیرا سیر رفتنی است با مقصدی نامعلوم و نامشخص.

 

سالک واقعی در دین چگونه فردی است؟

 

سالک به معنای پیماینده ی راه و مسیر است که در هماهنگی با آن، عارف به معنای فرد دارای شناخت قرار دارد. عبدالرزاق گیلانی در شرح مصباح می‌گوید: “عارف” به اصطلاح حکما کسى است که، نفس خود را به حسب قوّت نظریّه، و علم به حقایق اشیاء، کامل کرده و به قدر مقدور بهم رسانیده باشد، و از صفات رذیله و اعتقادات خبیثه، تهی و به اعتقادات حقّه و کمالات ستوده، آراسته باشد.” (امام صادق، مصباح الشریعه، ترجمه گیلانى، عبد الرزاق، ص ۱۱، پیام حق، تهران‏، چاپ اول، ۱۳۷۷ش‏.)

به زبان ساده تر می توان گفت سالک به معنی رونده است! یعنی کسی که حتی یک لحظه هم در رفتن توقف ندارد؛ یعنی کسی که راهی را برگزیده است و فقط در اندیشه ی رفتن است.

بهتر است کمی نیز پیرامون ارتباط سلوک و سالک به بررسی یپردازیم. توجه داشته باشید سلوک یکی از مراحل عرفان است؛ مرحله‏ ای بین طلب و وحدت. سالک در این رفتن، بی شک نیازمند رهبر و کسی است که درباره ی مسیری که او می‏ رود، آشنایی داشته باشد و بتواند او را هدایت کند. زیرا مسیر برای شخص سالک، ناآشنا و نشانه ‏ها برای او غریب و گاه خطرناک است! به همین سبب هر لحظه خطر گمراهی برای شخص سالک وجود دارد.

حافظ در ابن باره می ‏گوید:

قطع این مرحله بی همرهی خضر مکن                   ظلمات است بترس از خطر گمراهی

 

به یاد داشته باشید سالک از یک سو با خطر امکان وقوع گمراهی مواجه است و از سوی دیگر، همه ی وجود او مملو از آن است که مقبول نظر کسی قرار گیرد تا سرعت رفتن او را برای رسیدن به حقیقت وحدت افزایش دهد.

 

سالک واقعی در دین چگونه فردی است؟

 

دقت داشته باشید تمام مکتب های عرفانی و طریقتی، بر این عقیده‏ راسخ هستند که نقش پیر در اینجا نسبت به سالک، همچون نقش انبیا و پیامبران در رابطه با مومنان است. مومنان نیز قبل از پیامبران و یا حتی در کنار آن ها، به پیمودن راه ایمان مبادرت داشته ‏اند؛ ولی نقش انبیای الهی و پیامبران، کوتاه کردن راه از طریق حذف زوائد و پرداختن به مسائل مهم بوده است.

بی شک انبیای الهی و پیامبران نسبت به نحوه ی ایمان‏ ورزی امت و مردم خود، حساسیت داشته اند و تجربه‏ های مومنانه ی آنان را به‏ اصطلاح تصحیح می ‏نمودند. توجه داشته باشید وسیله و ابزار کار انبیای الهی و پیامبران در این راه، تنذیر و بشارت بوده است؛ یعنی ترساندن از نتیجه ی غفلت ‏ها و دادن نویدهای نزدیک شدن و نشان دادن بارقه‏ های رسیدن به امت خود.

 

سالک واقعی کسی است که راه خدا را تنها از آثار معصومان و امامان اهل بیت (ع) دنبال مى ‏‌کند؛ سعادت، رستگارى و پیروزى را در اقتداى به آن ها می داند، از هدایت آن ها بهره می برد و در پرتو انوار آن ها حرکت مى‏ ‌کند. سالک اگر جز در طریق آن ها قدم بردارد، رشد و صلاح خود را از دست مى‌ ‏دهد، هواى نفسانى بر او چیره مى‌ ‏شود و او را به دنبال خود مى ‏‌کشد.

در این شرایط شیطان بر او استیلا مى‌ ‏یابد؛ انواع سختی‌ ها و بدبختی‌ ها به او روی مى‌ ‏آورد و سرانجام او را در وادى تیره‌ ‏بختى و نابودى سرنگون مى‌ ‏کند و دچار بدنامى و ننگ مى‌ ‏سازد. (فیض کاشانى، ملا محسن، المحجه البیضاء (راه روشن)، ترجمه، عارف، سید محمد صادق، ج ۱، ص ۲۱، مؤسسه چاپ و انتشارات آستان قدس رضوى، چاپ اول، ۱۳۷۲ش.)

پس می توان گفت معرفت، نردبانی است که سالک برای رسیدن به قرب الهی از آن بهره می‌ برد.

 

در نهایت این طور استنباط می شود سالک عارف، کسی است که از خاندان پیامبر (ص) پیروى می نماید و به آثار آن ها اقتدا می کند؛ و در پى آن ها گام بر می دارد. سالک عارف دعوت خاندان پیامبر (ص) را اجابت می کند و سیره و روش آن ها را سرمشق زندگی خود قرار می دهد.

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest
0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا