سلامتى براى قلب ها
جواد نبوتی
یکى از مهمترین بحث هاى روان شناسى، روان شناسى شخصیت است، و بررسى رشد و سلامتى انسان نیز بدون پژوهشى اساسى درباره شخصیت بىنتیجه خواهد بود.
شخصیت هر انسان همان چیزى است که رفتار او را شکل و جهت مى بخشد. شاید بتوانیم این را به عنوان تعریف کلى شخصیت از دیدگاه قرآن به حساب آوریم. این تعریف با این که جهت بخش است، اما هنوز کامل نیست و آن گاه کامل مى شود که عناصر تشکیل دهنده شخصیت را نیز از نظر قرآن شناسایى کنیم.
انسان از نظر قرآن موجودى ویژه است، با جسم ىاز گل و لاى و روح خدایى. در وجود انسان از یک سو روح الهى و فطرت خداجو قرار دارد (فطرت الله التى فطر الناس علیها. سوره روم/ آیه۳۰) که با هدایت مستقیم الهى مىتواند راه را بیابد (انا هدیناه السبیل. سوره انسان/ آیه۳) و اصول خوبى و بدى را تشخیص دهد (قد ألهمها فجورها و تقویها. سوره شمس/ آیه۸) و از سویى دیگر کشش هاى مربوط به جسم یا به تعبیر قرآن، هواى نفس که برخى آن را خداى خویش قرار مى دهند (أرأیت من اتّخذ إلهه هواهأ. سوره فرقان/ ۴۳، سوره جاثیه/۲۳) و در مقابل آنها کسانى هستند که دستورات الهى را چراغ راه خویش قرار مى دهند و از فرمان هاى ویرانگر نفس سر باز مى زنند (و أمّا من خاف مقام ربّه و نهى النفس عن الهوى. فإنّ الجنّه هى المأوى. سوره نازعات/ ۴۱ و۴۰).
اما عوامل دیگر نیز در شکل گیرى شخصیت انسانى تأثیر دارند که بیرونى هستند و از جمله محیط، اسوه هاى خوب و الگوهاى ناشایسته، آموزش هاى سازنده و یا ویرانگر. ولى از همه اینها مهمتر، قدرت انتخاب و اختیار فراوان خود شخص است، یعنى نیت ها و اراده خودآگاه او.
بنابراین سلامتى انسان یا انسان سالم، در اصل موضوع اساسى مورد نظر قرآن است و پدید آورنده قرآن نیز کسى است که روان انسان را آفریده است، بنابراین براى استفاده از دیدگاه او درباره سلامتى انسان، شخصیت سالم و جامعه سالم جاى نگرانى و چند و چونى نیست و راه هاى رسیدن به سلامت و بهداشت از گرفتارى در چنگال بىرحم بیمارى را به روشنى ترسیم کرده است.
و نیز هنگامىکه سخن از انسان سالم به میان آید، بى تردید مى توان به سراغ قرآن رفت و نظر قرآن را در این باره جویا شد، زیرا “انتظارى” که ما از قرآن داریم در همین راستاست. قرآن کتاب هدایت و راهنمایى انسانهاست و هر چیزى در این باره باشد، اصول آن در قرآن موجود است.
قرآن خودش را سلامتى مى نامد؛ سلامتى براى قلب ها.
قرآن براى بیماریهاى اعتقادى و روانى به صورت مستقیم دستور دارد و هدف نزول خود را همین میداند، اما براى درمان بیماریهاى جسمى و بهداشت فردى و اجتماعى دستوراتى به صورت اشاره و در قالب باید و نباید و حرام و حلال بیان کرده است. شاید منشأ تمام بیماریهای جسمی، روح و روان است.
واژه «شفاء» به معناى صحت و سلامت است و در مقابل آن بیمارى، عیب و نقص مىآید. با بررسى ابعاد مختلف انسان در مىیابیم که هر فردى دو بعد جسمى و روحى دارد و هر کدام ممکن است در معرض بیمارى قرار بگیرند و بیمارى در هر بُعد موجب اختلال در کارایى ابعاد دیگر انسان شود، لذا مىتوان بیمارىها را به سه نوع اعتقادى؛ روحى- روانى و جسمى تقسیم کرد.
نزول قرآن در مرحله اوّل براى درمان بیماریهاى اعتقادى مردم بود تا آنها را از شرک و کفر و تاریکى به توحید و اسلام و روشنایى ببرد. قرآن در آیات متعددى هدفش را خروج بشر از ظلمت جهل به نور دانش، از کفر به نور ایمان، از ظلمات ستمگرى به نور عدالت، از فساد به صلاح، و از گناه به نور تقوى معرفى مىکند؛ سوره ابراهیم، آیات ۵ و ۱؛ سوره مائده، آیات ۱۵ و ۱۴
امراض اعتقادى و قلبى از امراض جسم شدیدترند، لذا قرآن شفاء و رحمت است یعنى براى امراض اعتقادى مانند کفر، نفاق و شرک درمان است و در نفوذ شناخت، توحید در قلب رحمت است.
براى رعایت اختصار به دو بخش از این بیماریها مىپردازیم. بیماریهاى روحى و اخلاقى، شباهت زیادى به بیماریهاى جسمى دارند؛ هر دو کشندهاند و نیاز به درمان و پرهیز دارند. قرآن نسخه حیات بخشى است براى آنان که مىخواهند با کبر، غرور، حسد و نفاق به مبارزه برخیزند. همچنین براى برطرف کردن ضعف و ترس، اختلاف و پراکندگی و وابستگى کامل به مادیات و شهوت، شفا بخش است.
حضرت على(ع) درباره شفابخش بودن قرآن مىفرماید: «از این کتاب بزرگ آسمانى براى بیماریهاى خود شفا بخواهید و براى حل مشکلاتتان از آن یارى بخواهید، زیرا در این کتاب درمان بزرگترین دردها است».
بهترین دلیل براى اثبات شفابخشى قرآن براى بیماریهاى اخلاقى مقایسه وضع عرب جاهلى با تربیتشدگان مکتب پیامبر(ص) در آغاز اسلام است. چگونه آن قوم جاهل که انواع بیمارىهاى اجتماعى و اخلاقى سر تا پاى وجودشان را فرا گرفته بود، با استفاده از این نسخه شفابخش درمان یافتند چنان قوى شدند که هیچ نیرویى نمىتوانست در برابرشان ایستادگى کند.
«امید بخش ترین آیه قرآن، آیه ۱۱۴ سوره هود است » . اگر به امید نیاز دارید، به سراغ قرآن بروید و این آیه را با اشتیاق جست و جو کنید .