کرونا و تاثیرات آن بر اقتصاد ایران و جهان ؛ بحران کوویدی ۲۰۲۰
نویسنده : حوا ابراهیم نژاد
بحران کوویدی ۲۰۲۰ ؛ در طول تاریخ حوادثی رخ دادند که گاه کوچک و قابل جبران بودند اما گاه به طرز فاجعه باری دنیا را به وادی محک، قضاوت ، مقاومت ، خشونت و تلاش در جهت رفع آن وا می داشت.
شیوع طاعون در اروپا
حوادثی چون جنگ های جهانی و اپیدمی ها که دنیا را به سراشیبی رکود در اقتصاد می انداخت اولین اپیدمی که در جهان اتفاق افتاد طاعون سیاه یا مرگ سیاه بود. در دوره اوج خود بین سالهای ۱۳۴۷ تا ۱۳۵۱ میلادی اروپا را درنوردید.
طاعون خیارکی در این دوره در آسیای مرکزی شایع بود و به نظر میرسد که جنگ مغولان و چینیها سبب شروع این اپیدمی شدهاست. طاعون در سال ۱۳۳۴ در استان هوبئی چین شایع شد و به سرعت در استانهای اطراف و سایر نقاط سرایت یافت. انتقال بیماری از طریق موشها نقش مهمی در این روند داشت و گربهها در اروپا تقریباً نایاب شدند.
طاعون به سرعت در اروپا شیوع یافت. بین ۶۰ تا ۱۰۰٪ افرادی که به این بیماری مبتلا میشدند زنده نمیماندند و به این ترتیب یک چهارم تا یک سوم کل جمعیت اروپا، و یک سوم تا یک دوم جمعیت اروپای غربی از بین رفتند.
پیآمدهای طاعون سیاه
طاعون سیاه بحرانهای بسیار اقتصادی، اجتماعی و مذهبی بهدنبال داشت.
- نیروی کاری بسیار کاهش یافت و دستمزدش چند برابر شد و به این ترتیب مشکلات زیادی را به خصوص در کشاورزی بهوجود آورد.
- مردم روستاها و زمینهای خود را ترک کردند و زمینها کمکم به جنگل تبدیل شدند.
- مردم شهرها را یکی پس از دیگری ترک کردند، درحالی که اطبا آگاهی و توانایی لازم را برای مبارزه و جلوگیری از شیوع طاعون نداشتند.
- تورم شدید ایجاد شد و قیمتها در عرض چند هفته ده برابر شدند.
- مردم به کلیساها روی آوردند، برخی برهنه در کوچهها راه میرفتند و خود را شلاق میزدند تا گناهاشان پاک شود و … بسیاری از افراد عقیده داشتند که آخرت نزدیک است.
- کلیسا که در برابر مردم بیجواب مانده بود خرافات را میان مردم ترویج داد. از اعمال کلیسا (با وجود تلاشهایپاپ کلمنت ششم برای جلوگیری از آن)، توسل به تئوری های توطئه سوزاندن یا دار زدن یهودیان، کولیها، بیگانگان و جادوگران بود که به نوعی مقصر این بلاها محسوب میشدند
- توسل به مفاهیمآخرالزمانی و انتظار برای نجات با برقراری حکومت مسیح
دومین دنیاگیری جهان مربوط به سال ۱۹۱۸ دنیاگیری آنفلوانزای اسپانیایی بود حادثه مرگباری بین مارس ۱۹۱۹ تا ژوئن ۱۹۲۰ بود . این بیماری کشورهای دیگر آسیا چون ایران و عربستان را نیز در نوردید و آن ها را تحت تاثیر قرار داد.
همهگیری آنفولانزای اسپانیایی که از سال ۱۹۱۸ تا سال ۱۹۲۰ میلادی ادامه داشت، ۵۰۰ میلیون یعنی چیزی در حدود ۲۷ درصد جمعیت جهان را مبتلا کرد و به عنوان یکی از مرگبارترین همهگیریهای تاریخ بشر، ۱۰۰ میلیون قربانی برجای گذاشت. اگرچه آنفولانزای اسپانیایی برخلاف کووید-۱۹ که بیشترین اثر را بر افراد بالای ۶۰ سال دارد، بیشتر از جمعیت بین ۲۰ تا ۴۰ سال قربانی میگرفت و نرخ مرگ و میر (CFR) بالاتری نیز داشت.
یک درسی که دولتها از همهگیری سال ۱۹۱۸ گرفتند این است که اجبار و تحمیل اقدامات پیشگیرانه در حوزه بهداشت عمومی معمولا بیفایدهاند. تکنیکهای مهار همهگیری زمانی تاثیرگذارند که افراد تصمیم به همکاری بگیرند. برای اینکه چنین اتفاق بیفتد، آنها باید به طور کامل از خطری که با آن روبرو هستند، آگاه شوند و به این که مسوولان در راستای نفع جمعی عمل میکنند، اعتماد کنند. اگر یکی از این موارد – یا هردو – در جامعهای نباشد، استراتژی مهار جواب نخواهد داد.
همه گیری سال ۱۹۱۸ بسیاری از دولتها را غافلگیر کرد زیرا هیچ سیستمی برای نظارت بر بیماری نداشتند و کمپینهای اطلاع رسانی عمومی نیز خنده دار بودند.
نظریه میکروبی بیماریها که براساس آن بیماریهای عفونی توسط ارگانیسمهای میکروسکوپی ایجاد میشوند، نیز آن زمان نسبتاً نوظهور و بود. بر همین اساس، مردم به ناچار به توضیحات عرفانی و جبرگرایی روی آوردند. به عنوان مثال اسقف شهر اسپانیایی زامورا با فرمان انجام یک دعای ۹ روزه به درگاه سن روکو، مقامات بهداشت را به چالش کشید. بنابراین در روزهای اوج همهگیری، معتقدان برای بوسه زدن به یادگارهای مقدس سن روکو صف میکشیدند. زامورا در مقایسه با هر شهر دیگری در اسپانیا بیشترین میزان مرگ و میر ناشی از این آنفولانزا را برجای گذاشت و یکی از بالاترین رکوردهای تلفات را در اروپا ثبت کرد.
از طرف دیگر شهر نیویورک یکی از کمترین میزان مرگ و میر را تجربه کرد. ساکنان این شهر پس از یک کمپین ۲۰ ساله برای مبارزه با سل، تا سال ۱۹۱۸ دیگر به مداخلات بهداشت عمومی عادت کرده بودند. با این وجود، جامعه کسب و کار در برابر تلاشهای ماموران بهداشت برای محدود کردن حضور در مکانهای تفریحی مقاومت نشان میداد.
دیگر اپیدمی که قبل از کرونا در جهان اتفاق افتاد دنیاگیری آنفلوآنزای خوکی بود که در آوریل سال ۱۳۸۸ (۲۰۰۹ میلادی) با ظهور سویه جدیدی از ویروس آنفلوآنزای خوکی آغاز شد. این اپیدمی ابتدا در مکزیک آغاز گشت ولی پس از آن در مناطق مختلف جهان گسترش یافت. سازمانهای بینالمللی بهداشت با اعلام مرحله ۵ وضعیت هشدار اعلام کردند که شیوع جهانی آنفلوآنزای خوکی امری حتمی خواهد بود. این اولین بار بود که سازمان بهداشت جهانی وضعیت هشدار خود را به مرحله ۵ ارتقا میداد که یک مرحله مانده تا وضعیت قرمز است و نشان دهنده اینکه اپیدمی جهانی این بیماری حتمی است. ولی با این وجود سازمان بهداشت جهانی اعلام کردهاست که کشورها بهتر از هر زمانی از تاریخ در مقابل شیوع بیماری آماده شدند.
گزارشات داده شده از حوادث جهان حاکی بر آن است که اقتصاد به عنوان یک علم از شاخه علوم انسانی تحت تاثیر حوادث روز و اتفاقات جهان قرار می گیرد.
جنگ ، قحطی ، بیماری و اپیدمی ها ، تحریم و حتی حکومت های نادرست و نا کارامد در گذشته ملت ها همه و همه به گونه ای بر اقتصاد جهان تاثیر گذارده است. جهان به عنوان یک دهکده ایست که هر یک از دولت ها به عنوان مردمان دهکده می توانند در جریان معاملات و داد و ستد ها بر هم تاثیر شگرفی داشته باشند.
با ورود به سال ۲۰۲۰ با اپیدمی مرگ بار کرونا یا همان کووید ۱۹ رو برو شدیم که شمار میلیونی از جمعیت جهان را گرفتار خود کرد با وجود سیستم های پیشرفته پزشکی بسیاری را در دنیای مردن ۲۰۲۰ به کام انزوا و قرنطینه کشید . دولت های بسیاری از مقابله با آن عاجز ماندند. از قرنطینه شدن مردم در خانه ها و گرسنگی تا دزدی در فروشگاه ها و کشتار یکدیگر بر سر غذای بیشتر و حتی خریدن اسلحه برای مغازه داران برای دفاع از خود و اموالشان و گاه حتی دزدی محصولات پزشکی از طرف برخی دولت ها و … توانست تاثیر سویی بر اقتصاد و فرهنگ اجتماعی دنیا به بار آورد که شاید جبران این خسارات وارده به ماه ها و حتی سال ها تلاش نیاز باشد .
اقتصاد چین
اقتصاد چین زیر بار هراس از گسترش ویروس مرگبار کرونا در حال متوقف شدن است ۱۶ شهر در چین با جمعیتی بیش از ۵۰ میلیون نفر در حالت تعطیل قرار دارند. خطوط هوایی در سراسر جهان پروازهای خود به مقصد چین را لغو میکنند و کشورهایی مثل ایالاتمتحده از شهروندان خود میخواهند تا به این کشور سفر نکنند. چین که با تنشهای ناشی از جنگ تجاری و کاهش تقاضا در خانه، رشد رسمی تولید ناخالص داخلی آن در سال ۲۰۱۹ به کمترین میزان نسبت به سال ۱۹۹۰ رسید. هماکنون چین و سایر نقاط جهان در حال آمادهباش برای مواجهه با مصائب اقتصادی هستند که با شدت گرفتن سرایت این بیماری به آن میرسد. «جروم پاول» رئیس فدرال رزرو آمریکا گفت: چین برای اقتصاد جهانی از اهمیت زیادی برخوردار است چون وقتی اقتصاد چین کند میشود، آمریکا عواقب آن را احساس میکنند. البته نه بهاندازه کشورهایی که نزدیک چین میباشند، یا مانند سایر کشورهای اروپای غربی که تجارت بیشتری با چین انجام میدهند. پرجمعیتترین کشور جهان هماکنون تقریباً به بخش لاینفک برای همه بخشهای اقتصاد جهانی تبدیلشده است. این کشور بزرگترین تولیدکننده جهان است و نسبت به سایر کشورها نفت خام بیشتری وارد میکند. مسافران چینی بهترین سرمایهگذاران در جهانگردی بینالمللی به شمار میروند. چینیها ۱۵۰ میلیون سفر به خارج از کشور به ارزش ۲۷۷ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۸ انجام دادهاند؛ و طبق آمار انستیتوی جهانی مک کینزی جمعیت ۱٫۳ میلیاردی این کشور بزرگترین بازار جهان برای چندین دسته از کالاهای مصرفی جهان از قبیل اتومبیل، انواع نوشیدنی و کالاهای لوکس را فراهم میکند. تأثیر چین بر اقتصاد جهانی از نامهای تجاری آن مشهود است. «جنرال موتورز» و «هوندا» که به تولید وسایط نقلیه در ووهان مشغول هستند، اعلام کردند که سعی در تعیین زمان بازگشایی مجدد دارند. شرکت اپل سفرهای کارمندان خود را محدود کرده است و در تاریخ ۲۸ ژانویه با استناد به «عدم اطمینان» در مورد تأثیر ویروس، دامنهای غیرمعمول از سود مورد انتظار در سهماهه اول سال ۲۰۲۰ را کاهش داده است. مدیرعامل رویال داچ شل شیوع این بیماری را «نگرانی روزافزون» خواند و گفت این غول نفتی در حال آماده شدن برای فرارسیدن به یک وضعیت اقتصادی «سخت و نامطمئن» است. شرکت همکاران «وی ورک» بهطور موقت بیش از ۵۰ دفتر را در سرتاسر چین تعطیل کرده است و «فیسبوک» نیز سفرهای غیرضروری به این کشور را متوقف کرده است. کمپانی عظیم سوئدی لوازمخانگی ایکیا IKEA تمام فروشگاههای خود در سرزمین اصلی چین را بسته و شرکتهای غذائی «کی اف سی» و «هات پیتزا» هزاران شعبه خود را تعطیل کردهاند. استارباکس حدود نیمی از ۴۱۰۰ مغازه خود را در سرزمین اصلی بسته است و مکدونالد نیز بهطور موقت فروشگاههای خود را در پنج شهر استان هوبی، جایی که ووهان قرار دارد، تعطیل کرده است. دیزنی لند پارکهای خود در شانگهای و هنگکنگ را بسته است. کرونا دارای پیامدهای بسیار بزرگتر از سارس یک مطالعه تخمین میزند که بحران SARS تولید ناخالص داخلی سرزمین اصلی چین را ۱٫۱ درصد و هنگکنگ جائیکه که بخش خدمات ستون اقتصادی کشور را تشکیل میداد ۲٫۶ درصد کاهشیافته بود؛ اما از سال ۲۰۰۳، چین از ششمین اقتصاد بزرگ جهان – کمی بیشتر از ایتالیای آن زمان- به دومین کشور بزرگ، به ارزش ۱۴٫۵۵ تریلیون دلار در سال ۲۰۱۹ و بهاندازه کل اتحادیه اروپا صعود کرده است. چین همچنین یک شریک تجاری جداییناپذیر برای بزرگترین اقتصادهای جهان است؛ بنابراین تأثیر اپیدمی جدید نسبت به آنچه در سال ۲۰۰۳ رخ داد کاملاً متفاوت خواهد بود. بازارهای مالی همراه با معامله گران در این هفته تلاش میکنند تا با توجه به خطر شیوع این ویروس به مظنه قیمتهای بازار بپردازند. سرمایهگذاران پولهای خود را به پناهگاههای امن مانند دلار آمریکا، ین ژاپن و طلا منتقل کردهاند. به گفته رابو بانک یک بانک هلندی قیمت برخی کالاها ازجمله نفت بهشدت کاهشیافته است زیرا نگرانیها در مورد ویروس و چگونگی اقدامات لازم برای مهار آن باعث کاهش تقاضا در چین شده است. شیوع این بیماری ممکن است باعث شود شرکتهای چندملیتی که قبلاً در حال ارزیابی مجدد زنجیرههای عرضه خود بودند، به دلیل افزایش دستمزدها در چین و تنشهای جنگ تجاری، تولید خود را در این کشور کاهش دهند. او همچنین به یک هشدار شدید اکتفا کرد. او میگوید: اقتصاد چین در مقایسه با زمان اپیدمی سارس که در حد متوسطی بود هماکنون به یک غول جهانی تبدیلشده است، بنابراین یک شوک بر رشد اقتصاد چین میتواند پسلرزههای سهمگینی را به سرتاسر جهان بفرستد.
اقتصاد آمریکا
آخرین رکود اقتصادی آمریکا که به یکی از بزرگترین بحرانهای مالی جهانی تبدیل شد که به سال ۲۰۰۸ باز میگردد که آمریکا با تزریق پول به بانکها و اروپا با تحمیل اقتصاد ریاضتی توانست آن رکود را از سر بگذراند. حالا اقتصاددانان پیشبینی میکنند که جهان با رکود اقتصادی تازه ای روبرو است. رشد اقتصادی آمریکا به کمتر از ۲ درصد رسیده است، آلمان به سمت رکود میرود، اتحادیه اروپا همچنان درگیر مسائل ساختاری و درونی است و چین دیگر قادر نیست به عنوان موتور اقتصادی جهان، رکود دیگر کشورها را جبران کند.
آنگونه که کارشناسان پیشبینی میکنند اکثر کشورهای جهان از ۱۲ تا ۱۸ ماه آینده دچار رکود اقتصادی میشوند و اگر رکود به وقوع بپیوندد سیاستمداران نیز دیگر قادر نخواهند بود آن را کنترل کنند.
رکود بزرگ در اقتصاد امریکا که طویلترین و بدترین رکود اقتصادی در تاریخ شکل گیری دنیای صنعتی مدرن بوده است از اواخر سال ۱۹۲۹ میلادی آغاز شد تا اوایل ده ۱۹۴۰ در امریکا ادامه یافت. بزرگی و وسعت این رکود به اندازه ای بود که نه تنها اقتصا د امریکا بلکه اقتصاد دیگر کشورهای جهان را نیز تحت تاثیر قرار داد و به جنگی ختم شد که در زمره ویران کننده ترین جنگهای دنیا است .
این رکود اقتصادی در آغاز در کشور امریکا ایجاد شد ولی به تدریج به دیگر کشورهای جهان نیز گسترش یافت . رکود بزرگ اقتصاد امریکا با کاهش ناگهانی تولید و فروش کالاهای مختلف در بازار امریکا آغاز شد و به دنبال خود صعود چشمگیر و بی سابقه بیکاری را به همراه آورد.
در این دوران بانکها و شرکتهای کوچک و بزرگ تجاری مجبور به تعطیل کردن کارهای خود شدند و اغلب مردم به دلیل از دست دادن شغل و نا توانی در باز پرداخت اقساط خانه هایی که خریداری کرده بودند برای امرار معاش به خیریه ها وابسته شدند. در این سالها وضعیت زندگی مردم این کشور بسیار بد بود و بسیاری تصور می کردند که این شرایط هیچ گاه پایان نمی پذیرد.
سال ۱۹۳۳ میلادی نقطه عطفی در رکود بزرگ امریکا بود و در این سال شمار بیکاران امریکایی به ۱۵ میلیون نفر رسید که یک چهارم کل نیروی کار این سرزمین را تشکیل می دادند.
اما در این سالها یک مشکل اقتصادی مهم وجود داشت و آن توزیع ناعادلانه درآمد در این سرزمین بود. در سالهای دهه ۱۹۲۰ سهم بیشتری از درآمد به خانواده های ثروتمند و سهم کمتری به خانواده های طبقه متوسط داده می شد و این روند تا انتهای دهه ادامه داشت.
آمارها نشان می دهد طرح کاهش نرخ مالیات در سال ۱۹۲۶ میلادی سبب شد تا افرادی که بیشتر از ۱ میلیون دلار درآمد داشتند ۶۰ درصد بیشتر از قبل درآمد داشته باشند.خلاصه این روند تا انتهای دهه ۱۹۲۰ ادامه داشت و در سال ۱۹۲۹ میلادی درآمدی که ۱/۰ درصد از جمعیت امریکا بدست می آوردند (ثروتمندان) معادل مجموع درآمد ۴۲ درصد از جمعیت این کشور بود و شمار زیادی از مردمی که برنامه های تبلیغاتی برای خرید کالاهای مصرفی را می دیدند توان مالی لازم برای خرید اری آنها را نداشتند.
در این شرایط واژه تازه ای در اقتصاد ان روز امریکا ایجاد شد که در اقتصاد کشور تحولات زیادی بوجود آورد. این واژه “اعتبار” یا ” “Creditبود و با کمک آن مردمی که پول کافی برای خرید نداشتند می توانستند برای خرید امروز خود در آینده پرداخت کنند.
این مساله سبب شد تا مردم با بازپرداخت قیمت کالاهای مصرفی در آینده خرید کنند و هر روز بر میزان بدهی های آنها افزوده شود. از آنجا که نرخ رشد درآمد طبق متوسط و پایین در امریکا بسیار اندک بود بسیاری از آنها حتی با تعویق انداختن زمان پرداخت نیز توان این کار را نداشتند.در هر حال بدهی های مردم جمع شد تا اینکه در سال ۱۹۲۹ میلادی زمینه اصلی رکود اقتصاد امریکا را فراهم کرد و شرکتهای تولیدی را به ورشکستگی کشانید.
بسیاری سقوط بازار سهام امریکا را نقطه آغازین رکود بزرگ اقتصاد امریکا می دانند ولی در حقیقت رکود از زمانی آغاز شد که فعالیتهای تولیدی به جای کسب سود زیان دیدند و بانکها با انبوهی از وامهای تخصیص داده شده به متقاضیان و نا توانی انها ر بازپرداخت اقساط روبرو شدند.سقوط بازار سهام سبب ویرانی اقتصاد امریکا هم شد زیرا قدرت مقاومت اقتصاد برای مقابله با توزیع ناعادلانه درآمد، رکود بخش کشاورزی و مشکلات بانکی را پایین اورد و اقتصاد را در شرایط نامساعدی قرار داد.
هزینهای که ترامپ به جهان تحمیل کرد
کریستالینا جورجیوا، مدیر جدید صندوق بینالمللی پول اعلام کرده است که جنگهای تجاری دونالد ترامپ هزینهای معادل کل اقتصاد سوئیس با حدود ۷۰۰ میلیارد دلار، خسارت بر اقتصاد جهانی تحمیل کرده است و رشد اقتصاد جهانی از این پس کند خواهد شد.
کریستین لاگارد، رئیس بانک مرکزی اروپا نیز دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا را عامل افزایش رکود و بیکاری در جهان معرفی کرده است. او در مورد نقش دونالد ترامپ در چالشهای اقتصاد جهانی گفته است که او کلیدهای زیادی برای گشودن قفل درهای بیاعتمادی و ریسکهای فزاینده دارد. مهمترین کلید آن ایجاد قطعیت در تجارت و پیشبینی پذیر کردن آن است چرا که در غیر این صورت دنیا به سمت ایجاد سپر دفاعی در مقابل ریسکهای فزاینده حرکت میکند و این سپر چیزی جز افزایش پسانداز و ذخایر مالی و کالایی نیست، اقدامی که در عمل موجب کند شدن روند توسعه اقتصادی میشود.
ترامپ با شعار «اول آمریکا» روی کار آمد و از همان ابتدا یکجانبهگرایی و بیاعتنایی به قراردادها و مقررات بین المللی به صورت جدی در دستور کار دولت آمریکا قرار گرفت. امروز خطرات این خطمشی کم کم در عرصه بین الملل آشکار میشود.
ترامپ به دلیل موقعیت کاری و حرفهای خود به عنوان یک تاجر پیرو مکتب مرکانتلیسم یا همان سوداگری اقتصادی باهدف کسب سود هرچه بیشتر در فعالیتهای اقتصادی رئیس جمهور آمریکا شد. مکتب مرکانتلیسم به دنبال افزایش حداکثری صادرات یعنی کسب درآمد هرچه بیشتر و کاهش واردات است. ترامپ بر اساس همین نگاه به دنبال جنگ اقتصادی و اعمال تعرفه هرچه بیشتر بر کالاهای وارداتی رفت غافل از اینکه چنین سیاستی در عرصه کلان اقتصاد جهانی در دنیای امروز نمی تواند نتیجه ای مثبت داشته باشد.
ترامپ به مقابله به توافقنامههای جهانی برخاست. مقابله با پیمان تغییرات اقلیمی پاریس، آغاز جنگ تجاری با چین، خروج از نفتا، اخلال در تجارت جهانی و نقض قواعد سازمان جهانی تجارت، اعلام بیت المقدس به عنوان پایتخت رژیم صهیونیستی برخلاف قطعنامه ها و مصوبات سازمان ملل، تصمیم به انتقال سفارت خود از تل آویو به این شهر مقدس و خروج از توافق برجام که توافقی بینالمللی و متکی بر قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل بود.
رئیس بانک مرکزی اروپا گفته است: جنگ تجاری میان چین و آمریکا به رهبری ترامپ اقتصاد جهان را به سمت یک هراس جدی پیش میبرد که در نتیجه آن میتوان شاهد کاهش یک درصدی رشد اقتصاد جهانی بود، رخدادی که به منزله افت سرمایهگذاری، اشتغال و رشد بیکاری خواهد بود و به همین دلیل تاثیرات غیرمستقیم بسیاری نیز خواهد داشت.
لاگارد تنها راه برون رفت اقتصاد جهانی از مسیر رکود را مذاکره رو در روی رهبران بزرگ جهان به منظور حصول توافقهای گام به گام دانست و تاکید کرد که ایجاد اطمینان و امنیت اقتصادی راه دیگری ندارد.
در واقع رئیس بانک مرکزی اروپا رهبران جهان را به چندجانبه گرایی دعوت می کند. چندجانبهگرایی در سالهای پس از فروپاشی شوروی سابق اهمیت ویژهای پیدا کرد و به طور جدی در روابط بین الملل مطرح شد. قواعد چندجانبهگرایی و نهادهای سازمان یافته موجب شدند که پس از بحران فروپاشی شوروی ثبات برقرار شود در حقیقت قواعد و نهادهای مزبور به ایفای نقش مهم خود در اداره تحولات گسترده منطقه ای و جهانی در نظام بین الملل پرداختند.
ترامپ از ابتدای ریاست جمهوری وعده بهبود اقتصاد آمریکا را داد او گمان می کرد با در پیش گرفتن سیاست یکجانبه گرایی میتواند اوضاع اقتصاد آمریکا را بهبود ببخشد. اما درگیری ۱۸ ماهه تجاری دونالد ترامپ با شی جین پینگ، رئیس جمهور چین، اقتصاد جهان را تحت فشار گذاشت.
اکنون اقتصاددانان معتقدند که احتمال وقوع رکود در اقتصاد آمریکا بسیار زیاد است و به احتمال زیاد این رکود تا قبل از سال ۲۰۲۱ اتفاق خواهد افتاد. رکود آمریکا رشد اقتصاد جهانی را کند خواهد کرد. اوراق قرضه ایالت متحده نیز خبر از رکود می دهد. در این بین کاهش فعالیت سهامداران و پناه بردن آنها به سمت داراییهای امن مثل طلا نشاندهنده احتمال وقوع رکود است. افزایش تعرفه کالاها حتی با کاهش مجموعه ای از مالیاتهای آمریکا در چین، به این معناست که کالاهای ۱۱۰ میلیارد دلاری در حال گران شدن هستند.
بانک مرکزی آمریکا به تازگی اعلام کرده است که نرخ بهره بانکی را کاهش خواهد داد و آن را در حد ۱٫۵ تا ۱٫۷۵ درصد نگه خواهد داشت. این در حالی که نرخ تورم اکنون دو درصد است این به آن معناست که که نرخ بهره بانکی آمریکا منفی شده است. همزمان رشد فصلی آمریکا ۱٫۹ درصد اعلام شده است. در حالی که دونالد ترامپ وعده داده بود که رشد فصلی را به ۳ درصد خواهد رساند.
این اتفاقات در شرایطی اتفاق میافتد که دو سال پیش حزب جمهوریخواه یکی از بزرگترین اصلاحات مالیاتی در دهههای اخیر را به قانون تبدیل کرد و وعده داده بود که این اقدام اقتصاد آمریکا را وارد عصر جدیدی از شکوفایی خواهد کرد. دولت و کنگره زمانی که باید مالیات طبقه مرفه را افزایش میدادند از آن کاستند و در نتیجه باعث افزایش کسری بودجه شدند. این اقدام کسری بودجه دولت را ۳۰۰ میلیارد دلار افزایش داد و کسری بودجه امسال را به ۹۸۴ میلیارد دلار رساند.
تحلیلگران معتقد بودند که میتوان جلوی رکود اقتصاد جهانی را گرفت اگر که رئیس جمهور آمریکا از تشدید جنگ تجاری با چین دست بردارد، انگلیس هم به جای خروج از اتحادیه اروپا راه حلی برای این مشکل پیدا کند.
در این بحبوحه که دنیا با بیماری کرونا روبرو شده است احتمال ورشکستگی اقتصاد جهان بسیار بالاتر رفته است و آمریکا از این داستان مستنی نیست و چه بسا با شمار کشته ها و بیکاری های روز آمریکا این بحران در کشور آمریکا به فاجعه قرن تبدیل شود.
دستکم ۶.۶۵ میلیون نفر در آمریکا در هفته منتهی به ۲۸ مارس (۹ فروردین) فرم بیکاری پر کردهاند تا از مزایای دولتی بهره ببرند. این میزان درخواست افراد برای بهره بردن از بیمه و مزایای بیکاری در تاریخ آمریکا بیسابقه ارزیابی شده است.
با اعلام خبر ثبت حدود ۱۰ میلیون بیکار طی تنها دو هفته، بورس نیویورک بلافاصله قرمز پوش شد و شاخص صنعتی داوجونز ۱۷۳ واحد کاهش یافت ولی با انتشار توییت جدید دونالد ترامپ مبنی بر احتمال حصول توافق نفتی با روسیه و عربستان برای کاهش تولید ۱۰ میلیون بشکه در روز، بار دیگر روند صعودی بر بازارهای سهام آمریکا حاکم شد و شاخص داوجونز بیش از ۶۰۰ واحد صعود کرد.
طبق نوشته شبکه انبیسی برخی از کارشناسان اقتصادی معتقدند که تعداد واقعی بیکاران میتواند بسیار بیشتر از رقم رسمی اعلام شده باشد. براساس گزارش اعلام شده ایالت پنسیلوانیا با ثبت ۳۶۰ هزار فرم بیکاری جدید یکی از ایالتها با رقم بالای بیکاری در هفته گذشته محسوب میشود. تحلیلگران بر این باورند که احتمالا با ادامه بحران مربوط به بهداشت عمومی، وضعیت شاخصهای اقتصادی همچنان رو به وخامت میرود.
تا پیش از بحران مربوط به کرونا بیشترین آمار بیکاری ثبت شده در تاریخ آمریکا مربوط به اکتبر ۱۹۸۲ بوده است. در آن زمان ۶۹۵ هزار نفر برای دریافت حقوق بیکاری ثبت نام کرده بودند.
دونالد ترامپ، رئیس جمهوری ایالات متحده آمریکا جمعه گذشته طرح نجات ۲ تریلیون دلاری برای مقابله با تاثیرات فلج کننده اقتصادی شیوع کرونا را امضا کرده بود. این طرح، بزرگترین برنامه نجات اقتصادی در تاریخ آمریکا به شمار میرود. برنامه نجات اقتصادی آمریکا به توزیع کمکهای مالی به بخشهای مختلف اقتصادی آمریکا اختصاص پیدا میکند و همچنین مبالغی برای کمک به خانوادههای آمریکایی در نظر گرفته شده است. بهعنوان نمونه طبق این طرح دولت به یک خانواده متوسط چهار نفره آمریکایی تا ۳۴۰۰ دلار کمک مالی میکند.
اقتصاد اروپا
صندوق بینالمللی پول با انتشار گزارشی تاثیر ویروس کرونا بر اقتصاد اروپا را «شدید» ارزیابی کرد. این نهاد بین المللی در گزارش تازه خود به تاثیر ویروس کرونا بر اقتصاد جهان پرداخته و میگوید: «اقتصاد اروپا پس از کرونا کوچکتر از حجم فعلیاش خواهد بود و باید انتظار تاثیرات شدید بر اقتصاد کشورهای اروپایی را داشته باشیم.»
این گزارش که روز سهشنبه ۳۱ مارس منتشر شده همچنین تاکید میکند که ابعاد بحران «تا آن اندازه بزرگ است که سیستمهای بانکی برخی از کشورها به سرمایهگذاری دوباره و حتی بازسازی ساختار بانکی احتیاج خواهند داشت.
توبیاس آدریان، مدیر بخش پولی بازارهای سرمایه صندوق بینالمللی پول و آدیتا ناراین، معاون این بخش در یک گزارش مشترک مینویسند: «فشارها بر سیستم بانکی رو به افزایش است و پدید آمدن بدهیهای بالاتر کاملا محتمل به نظر میرسد. انتظار بر این است شوکی که بازارهای مالی وارد میشود ابعادی مشابه آنچه در بحران سال ۲۰۰۸ اتفاق افتاد، داشته باشد.
صندوق بینالمللی پول در گزارش خود مشخص نکرده که بانکها و اقتصادهای کدام کشورها بیشتر در معرض خطر قرار دارند.
از سوی دیگر پل ام تامسن، مدیر بخش اروپای صندوق بینالمللی پول در بیانیهای اعلام کرد: «ما نمیدانیم این بحران تا چه مدتی به طول خواهد انجامید اما میدانیم که تاثیر اقتصادی آن شدید خواهد بود.
همچنین او در ادامه با اشاره به وضعیت اقتصاد اروپا بر کاهش ۳ درصدی تولید ناخالص داخلی مینویسد: «بخش خدمات غیر حیاتی در اروپا که یک سوم تولید ناخالص داخلی را تشکیل میدهد با تصمیم دولتها تعطیل شدهاند و هر ماه که این تعطیلیها ادامه یابد، تولید ناخالص داخلی اروپا نیز کاهش سه درصدی را تحمل خواهد کرد.»
اعضای اتحادیه اروپا ۲۰۰ میلیارد یورو بستههای محرک اقتصادی برای کاهش تاثیر کرونا بر اقتصادهایشان تصویب کردهاند که معادل ۱.۵ درصد از کل اقتصاد این مجموعه است. بانک مرکزی اروپا نیز یک بسته ۷۵۰ میلیارد یورویی را تصویب کرده است.
تاثیر رکود جهانی بر ایران
از آنجا که ایران در حال حاضر به دلیل تحریمهای یک جانبه آمریکا به نوعی از جامعه جهانی فاصله دارد در نتیجه بهطور کامل در چرخه اقتصاد جهانی قرار ندارد. بنابراین به اندازه دیگر کشورها آسیب نخواهد دید. البته در صورت بروز رکود جهانی، طبیعتا تقاضا برای نفت کاهش مییابد. اما هماکنون بهعلت مسائل سیاسی فروش نفت ایران بسیار کاهش یافته است. در بحران ۲۰۰۸ نیز همه کشورها به اندازه کشورهای غربی صدمه ندیدند. در نتیجه اگر رکودی رخ دهد، اثر منفی آن در ایران خیلی زیاد نخواهد بود
جنگ نفتی عربستان و روسیه چه تبعاتی دارد؟
در بامداد روز دوشنبه خبری اولین شوک را به بازارهای جهانی وارد کرد. قیمت نفت با کاهش بیش از ٢٠درصد، بزرگترین میزان کاهش قیمت نفت در یک روز پس از سقوط ۳۰درصدی قیمت نفت برنت و شاخص وست تگزاس اینترمیدیت را در سال ۱۹۹۱ تجربه کرده است. قیمت نفت برنت و وست تگزاس اینترمیدیت در ابتدای معاملات امروز کاهش شدیدتری را شاهد بود که به ترتیب به ۳۱.۰۲ و ۳۰دلار رسیدند که از اوایل سال ۲۰۱۶ تاکنون، سابقه نداشت. همچنین در روز دوشنبه قیمت نفت برنت با ۲۲درصد معادل ۹.۹۵دلار کاهش به ۳۵.۳۲ دلار رسید. دلیل این کاهش شدید قیمت نفت را به دلیل شروع جنگ نفتی بین عربستان و روسیه جستوجو کرد. پس از اینکه اوپک نتوانست رضایت روسیه را برای کاهش تولید نفت به میزان ١,۵میلیون بشکه جلب کند، شرکت نفتی آرامکو عربستانسعودی اعلام کرد که بهای نفت سبک فروش آسیا خود را برای ماه آوریل ٣دلار و ۱۰سنت در هر بشکه و برای ماه مارس نیز ۶ دلار در هر بشکه در مقایسه با متوسط قیمت نفتخام عمان و دوبی کاهش خواهد داد.
بر اساس بیانیه شرکت نفتی آرامکو، بهای نفت سبک فروش آمریکای این شرکت نیز برای ماه آوریل ٣دلار و ۷۵سنت در هر بشکه و برای ماه مارس نیز ٧دلار در هر بشکه در مقایسه با متوسط قیمت نفت آمریکا کاهش خواهد یافت. بر این اساس، بهای نفت سبک سعودی برای فروش در شمالغرب اروپا نیز، ٨دلار برای هر بشکه در مقایسه با متوسط قیمت نفت برنت دریای شمال کاهش مییابد.
کارشناسان اقتصادی کاهش قیمت نفت را به ضرر اقتصاد آمریکا میدانند و معتقدند یکی از دلایل سقوط ارزش سهام در بورس آمریکا، کاهش ٢٠درصدی قیمت نفت است. کاهش قیمت نفت موجب میشود استخراج نفت شیل در آمریکا صرفه اقتصادی نداشته باشد. در نتیجه سهم آمریکا از تولید جهانی کاهش مییابد و از ارزش سهام شرکتهای نفتی این کشور میکاهد. با وجود این، دونالد ترامپ در حساب کاربری توییتر خود کاهش قیمت نفت را اتفاقی مثبت برای اقتصاد آمریکا دانست و تلاش کرد از آن به نفع کمپین انتخاباتی خود بهرهبرداری کند. تأکید دونالد ترامپ بیشتر بر کاهش قیمت بنزین در این کشور است. کمپین ترامپ، تلویحا کاهش قیمت بنزین را نتیجه سیاستهای دقیق رئیسجمهوری آمریکا و هدیهای برای مردم تبلیغ میکند.
ترامپ تلاش میکند بر مزایای کوتاه مدت کاهش قیمت نفت برای آمریکاییها تأکید کند اما محققان اقتصادی اعتقاد دارند ضررهای این پدیده برای اقتصاد آمریکا بیش از مزایای آن است و این کاهش قیمت بیشتر به سود اقتصاد کشورهایی مانند چین و هند است که در مرحله خیز اقتصادی قرار دارند.
پیشروی شانه به شانه کرونا و نفت علیه اقتصاد
عامل دیگری که باعث کاهش ارزش سهام بورس نیویورک شده، پدیدهای جهانی است. این پدیده انتشار جهانی ویروس کووید ١٩ است. تا هفته اول ماه مارس بیش از ١١٠هزار نفر در بیش از ١٠٠ کشور جهان به این بیماری مبتلا شدهاند که از این میزان بیش از ٣۵٠٠ نفر جان خود را از دست دادهاند. نخستین اثر این پدیده کاهش میزان تقاضا و رشد اقتصاد در جهان است. براساس پیشبینیهای بانک جهانی شیوع ویروس کرونا باعث ٢،١درصد کاهش در رشد اقتصادی چین درسال ٢٠٢٠ خواهد شد. همچنین براساس پیشبینیها اثر منفی این بیماری بر رشد اقتصادی آمریکا در سالجاری کمتر از ٠,۵درصد و اثر آن بر رشد جهانی اقتصاد کمتر از ٠.١درصد خواهد بود.
این ارقام به این معنی است که رشد اقتصادی چین بهعنوان بزرگترین شریک تجاری آمریکا نسبت به رشد متوسط دهه قبلی نزدیک به ٢٠درصد کاهش پیدا خواهد کرد. این مسأله نگرانیها را درباره کاهش تقاضای جهانی افزایش داده است. در واقع کارشناسان اقتصادی کاهش ارزش بورس در آمریکا و کشورهای شرق آسیا را واکنش موقت به نگرانیها درباره کاهش رشد اقتصادی جهانی میدانند. نکته دیگری که در این بین باعث افزایش نگرانی فعالان اقتصادی شده، آن است که به نظر میرسد رئیسجمهوری آمریکا این ویروس را چندان جدی نگرفته است. ترامپ در حساب کاربری خود بارها ویروس کرونای جدید را با آنفلوآنزای فصلی مقایسه و تأکید کرده است که این ویروس خطر جدی را برای سلامتی و کسب و کار شهروندان آمریکایی ایجاد نخواهد کرد. بر اساس گزارش واشنگتن پست، کارشناسان معتقدند در صورتی که این نوع موضعگیری ترامپ سیاست واقعی کاخ سفید باشد ممکن است آمریکا مانند اتحادیه اروپا درگیر این ویروس شود. این مسأله ممکن است به شدت اقتصاد آمریکا را تحتتأثیر قرار دهد. همچنین سایت CNBC در گزارشی که درباره اتفاقات روز دوشنبه منتشر کرده است، اعتماد نداشتن فعالان اقتصادی به عملکرد ترامپ برای مهار ویروس کرونا را عامل سقوط ارزش سهام در روز دوشنبه دانسته است.
مسئولان اقتصادی آمریکا اعتقاد دارند که تمام تدابیر و سیاستهای لازم برای کنترل خسارتهای اقتصادی ناشی از این ویروس اتخاذ شده است. در این باره دولت ترامپ تلاش دارد تا قانونی را به تصویب برساند که طبق آن میزان مالیات واحدهای تولیدی به دلیل خسارات ناشی از شیوع ویروس کرونا کاهش پیدا کند.
پس ازسال ٢٠٠٨ میلادی گروهی از تحلیلگران اقتصادی یک بحران جهانی با ابعاد بزرگتر از بحران مالی را در آینده نزدیک پیشبینی میکردند. برخی از خبرگزاریهای بینالمللی اتفاقات روز دوشنبه در بورس نیویورک را نشانهای برای آغاز بحران بزرگ دانستند. با وجود این، بسیاری از محققان اقتصادی اتفاقات روز دوشنبه را تنها یک نوسان مقطعی میدانند. این گروه اعتقاد دارند وقایع روز دوشنبه نهایتا میتواند آغاز رکود فصلی باشد و ابعاد آن به هیچ وجه قابل مقایسه با بحرانهای بزرگی مانند رکود اکتبرسال ١٩٢٩ یا دوشنبه سیاه اکتبر ١٩٨٧ نیست.
این روزها که گمانهزنیها درباره پیامدهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی کرونا به شکل بیسابقهای در رسانهها و فضای مجازی ایران و جهان جریان دارد، هیچ چیزی به اندازه تاریخ نمیتواند چشمان ما را بر برخی پیامدهای عمیق و ابعاد دوران پسا کرونا باز کند.
مرگ و میر کم، آثار عمیق و تمدنی را نفی نمی کند
“فرانک اسنودن” مورخ و استاد بازنشسته در دانشگاه یل افزود مهم نیست که مرگ و میر ناشی از ویروس کرونا کم یا زیاد باشد، تاریخ نشان داده است که چنین بیماری های همه گیر، پیامدهای عمیق و ماندگار حتی در سطح تمدنی بر جای خواهند گذاشت.
وی که نویسنده کتاب “اپیدمی و جامعه: از مرگ سیاه تا به امروز” است، به شبکه ان پی آر گفت میزان مرگ و میر یک بیماری لزوما با اهمیت اجتماعی آن برابر نیست. بیماریهای کشنده میتوانند مسیر تاریخ را تغییر دهند.
اسنودن افزود: از مرگ سیاه گرفته تا همهگیر شدن ایدز و اچ آی وی، اثرات و پیامدهایی پیش آمد که آثار آن هنوز هم در آن جوامعی که با این امراض روبرو شدند، احساس می شود. هر چند نرخ مرگ و میر کووید-۱۹ در حدود ۳.۴ درصد تخمین زده می شود که بسیار پایین تر از بیمارهای همهگیر دیگری چون وبا است، اما پیامدهای آن میتواند جدی باشد.
مورخان شباهتهای مهمی میان خاستگاه و همه گیر شدن ویروس کووید-۱۹ و “مرگ سیاه” که ۷۰۰ سال پیش اروآسیا را به کام خود کشید، می بینند.
“فرانک اسنودن” با اشاره به پیامدهای مرگ سیاه برای قاره اروپا گفت: این وبا تاثیر مخربی بر همه ابعاد و مناسبات جامعه داشت. هنر، دین و اقتصاد از آن به سختی متاثر شد. این بیماری فراگیر قدرت دولت مدرن را ارتقا داد، زیرا جوامع باید برای جلوگیری از این بیماری سازماندهی پیدا می کردند و این کار نیازمند یک اقتدار متمرکز اساسی بود.
این به معنای نیاز به ارتش و پرسنل اداری، سمت های مدنی و هیئت های بهداشتی بود. همه این کارها نیازمند مصرف منابع عظیمی بود و بنابراین، اتفاقی نیست که ظهور دولت مدرن در قرنهایی صورت گرفت که شاهد طاعون بودند. در حقیقت ، طاعون یکی از عواملی بود که به این روند تغییرات کمک کرد.
اسنودن مورخ با اشاره به “آنفولانزای اسپانیایی” که در قرن بیستم نزدیک به ۵۰ میلیون نفر را در سطح جهان کشت، گفت: البته این اسم و ربط دادن آن به اسپانیا گمراه کننده است. این بیماری هیچ ربطی به اسپانیا نداشت.
این استاد تاریخ پزشکی افزود: جالب اینجاست که اگرچه مرگ و میر آنفولانزای اسپانیایی بسیار زیاد بود اما تاثیر آن با مرگ سیاه یکسان نبود. حتی اغلب، آنفولانزای اسپانیایی به عنوان یک وبای فراموش شده شناخته می شود.
اسنودن با اشاره به سخنان دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا که گفته است بیماریهایی چون آنفولانزا تلفات بسیار بیشتری از کرونا دارند، گفت: کم بودن تلفات به معنای این نیست که آثار و پیامدهای اجتماعی آن نیز کم خواهد بود.
وی با اشاره به مثال تاریخی وبا افزود: مثلا وبای کالرا نرخ مرگ و میر کمی داشت، اما تاثیر عمیقی بر تمدنها بر جای گذاشت. ما نمی دانیم که ویروس کرونا تا چه حد خطرناک خواهد شد و چه آثاری بر جای خواهد گذاشت. این امکان را دارد که واقعا وحشتناک باشد اما هیچ چیزی را نمی توان پیشبینی کرد.
این مورخ آمریکایی تاکید کرد: من فکر می کنم نخستین چیزی که همه اقدامات دیگر را ممکن می کند، پذیرش واقعیت است. این چیزی است که واقعی و مهم است. ما باید بپذیریم که دیدگاهمان را عوض و واقعیت بودن یک شرایط تازه را قبول کنیم. این نخستین گام برای رویارویی با کرونا است.
اسنودن ادامه داد: اگر علم آن را بپذیریم و منابع خود را بسیج کنیم و به اشتراک بگذاریم، می توانیم کاری در برابر این بیماری انجام دهیم. نه اینکه به این اندیشه ادامه دهیم که می توانیم با اقدامات گمراه کننده همچون بستن مرز کشورها میتوانیم آن را مهار کنیم. ویروس کرونا نه مرزی می شناسد و نه پول دار و فقیر سرش می شود. اینها هیچ کدام مصونیت در برابر این ویروس ایجاد نخواهد کرد.
مؤسسه بینالمللی و تحقیقاتی مکنزی پیشبینیهایی از آینده اقتصاد جهان و کشورهای مختلف در پی شیوع ویروس کرونا ارائه کرده است.
بر اساس سناریوی شماره A1 مکنزی (یعنی ادامه شیوع ویروس کرونا و عدم بهبودی اقتصادی)، بازگشت اقتصاد به حالت قبل از شیوع این بیماری در کشور آمریکا تا فصل اول سال ۲۰۲۳ بهطول خواهد انجامید. تاریخ بازگشت اقتصاد چین نیز فصل دوم سال ۲۰۲۱ خواهد بود. بر اساس نمودارهای این مؤسسه، متوسط جهانی برای بازگشت وضعیت اقتصاد به حالت قبل از شیوع COVID-19 فصل سوم سال ۲۰۲۲ خواهد بود.
این درحالی است که اروپا با ۹٫۷ درصد رشد منفی در تولید ناخالص ملی خود در سال ۲۰۲۰، بیشترین آسیب را خواهد دید و بازگشت اقتصاد منطقه یورو تا فصل سوم ۲۰۲۳ بهطول خواهد انجامید. تولید ناخالص ملی واقعی آمریکا از فصل چهارم ۲۰۱۹ تا فصل دوم ۲۰۲۰ نیز بهمیزان ۳٫۹ درصد کاهش خواهد یافت. همین عدد برای اقتصاد بزرگ چین نیز پیشبینی شده است. بنا بر این گزارش، متوسط تولید ناخالص ملی واقعی کشورهای جهان نیز از فصل چهارم ۲۰۱۹ تا فصل دوم ۲۰۲۰ بهمیزان ۶٫۲ درصد کاهش خواهد داشت.
نتیجه گیری
دنیا در سراشیبی قرار گرفته است که نمی داند در مسیر آن چه اتفاقاتی رخ خواهد داد شیوع اتفاقی غیر قابل پیش بینی تمام اقتصاد های جهان را در یک ترس و واهمه شدیدی قرار داده است . در نگاه اول ورشستگی های بنگاه های کوچک اقتصادی در نگاه دوم سناریویی کمی حساس تر تعطیلی شرکت ها و کارخانه های بزرگ در سناریوی بعدی به عقب رانده شدن بسیاری از سرمایه گذاران اقتصادی اروپا و امریکا و چین در پس وقوع بیماری و روند تدریجی بی ارزش شدن پول بسیاری از کشور ها و نوسانات نرخ های ارز و قیمت نفت که خود می تواند به یک بحران فاجعه بار تاریخ اقتصادی یک جهان تبدیل شود ، ورشکستگی سهام ها و بورس های شاخص چون وال استریت و … افزایش بحران های اجتماعی و فرهنگی چون دزدی و غارت و کشتار و واقعه خنده دار اما تلخ خانواده آزاری قرنطینه ای ها که به دغدغه ای در خانه ها تبدیل شده است که در نگاه اول یک اختلاف است اما می تواند به افزایش نرخ طلاق منجر گردد. کاهش صنعت گردشگری که خود تبری بر ساقه درخت جهانگردی دنیاست . افزایش نرخ بیکاری در کشورها که با کاهش سرمایه و نیروی کار دیگر طرح مارشال و سوداگری و سرمایه گذاری های آمریکایی در اقتصاد هم ممکن است دچار ضعف در اجرا گردد و بسیاری از پیامدهایی که در پی این ویروس به ظاهر کوچک اما در باطن غول دو سر رخ می دهد می تواند اقتصاد دنیا را به سال های گذشته پس براند و تاوان سنگینی را بر دوش دولت و مسئولیت سنگینی را بر دوش دولت مردان قرار دهد.
لذا چیزی که امروز می تواند کمک شایانی به اقتصاد و جامعه بشری کند یکدستی و همدلی و رعایت اصول و قواعدی است که از طرف سازمان بهداشت و سازمان اقتصادی هر کشور ارائه می شود. این روند می تواند۱ ماه تا ۳ ماه و یا حتی به قول برخی از اقتصاددانان بحرانی ۱۸ ماه باشد .
همانطور رهبر انقلاب اسلامی ایران بیان کردند:
در مقابل بلایا و حوادث ، انسان های بزرگ و دلاور و پهلوان می ایستند ؛ حادثه را مغلوب خودشان می کنند
منابع
- «Q&A; with John Kelly on The Great Mortality on National Review Online».
- مرگ سیاه در تاریخ میانه ی ایران، یعقوب آژند، مطالعات تاریخی سال اول تابستان ۱۳۶۸ شماره ۲
- ↑Jean-Noël Biraben, Les hommes et la peste en France et dans les pays européens et méditerranéens, t. I : La peste dans l’histoire, Paris – La Haye, Mouton, 1975 (ISBN 2-7193-0930-3). p.57.
- ↑Welle (www.dw.com)، «Coronavirus and the plague: The disease of viral conspiracy theories | DW | 10.03.2020». DW.COM (به انگلیسی).
- Taubenberger JK, Morens DM (January 2006). “۱۹۱۸ Influenza: the mother of all pandemics”. Emerging Infectious Diseases. ۱۲ (۱): ۱۲۲٫ doi:10.3201/eid1201.050979. PMC ۳۲۹۱۳۹۸. PMID ۱۶۴۹۴۷۱۱٫ Archived from the original on 1 October 2009.
- Potter CW (October 2001). “A history of influenza”. Journal of Applied Microbiology. ۹۱ (۴): ۵۷۲–۹٫ doi:10.1046/j.1365-2672.2001.01492.x. PMID ۱۱۵۷۶۲۹۰٫