درسهایی از کرونا | آیا به هر چیزی بخندیم؟
چند روزی است که به دلیل شیوع بیماری کرونا و در نتیجه تعطیلی مراکز آموزشی، بازار کلاسهای آنلاین داغ است. اما دابسمشهای فراوانی در فضای مجازی از آموزش یک “احتمالا معلم دوره دبستان” که یک واژه را که نه بهازای فارسی دارد و هم تلفظ آن سخت است سوژه مخاطبان خوشذوق شده و همه در خندان دیگران بوسیله این ویدئو از هم پیشی میگیرند.
اما در پس این صدا، تصویر معلمی باتجربه را میتوان تصور کرد که با حرص و جوش دانشآموزان خود را فرا میخواند تا به آنها ریاضی بیامورزد. تا بلکه این دانشآموزان در این تعطیلی مدارس از درس و مشق عقب نیافتند.
اما رقابت طنزپردازان بسیار داغ است. اکثراً مردهایی که با ریش و سیبیل روسری بر سر کرده و ادای این معلمی که شغلش از انبیاست را با حدت و شدت فراوان و تاکید بر یک واژهی وارداتی و مختص فضای دیجیتال در میآورند.
از صدای این معلم پیداست که سنی از او گذشته است. آنچه در پس این صدا و تلفظ واژه انگلیسی “آنلاین” مشخص نیست، تلاش او برای کشاندن بچهها پای اینترنتی که احتمالا بار اولیاست که این معلم در طول سالهای تدریس خود با آن مواجه میشود است.
بگذریم. از قدیم میگفتند سه شغل کلا در دنیا وجود دارد. نانوا، معلم و پزشک.
پزشکان در حال مبارزه با کرونا…
معلمان هم در حال مبارزه با ویروس بیسوادی…
نانوا هم در خط مقدم احتمال درگیر شدن…
خندیدن خیلی خوبه. ولی امیدوارم این معلم عزیز با دیدن این ویدئوها انگیزه خود را از دست ندهد و همچنان همینطور با عشق به دانشآموزان خود علم و دانش بیاموزد.
محمد رضا ساختمانگر. روزنامهنگار