داستان کامل سریال از سرنوشت
سریال از سرنوشت به کارگردانی محمدرضا خردمندان و علیرضا بذرافشان و به تهیه کنندگی علی اکبر تحویلیان ساخته شده است. تا کنون سه فصل از این سریال بر روی آنتن شبکه دو سیما رفته است که به دلیل استقبال زیاد مخاطبین و علاقه مندان این سریال قرار است به زودی فصل چهارم آن نیز پخش شود. در ادامه شما داستان کامل فصل اول سریال از سرنوشت را می خوانید:
داستان زنی به نام مهلقا است که از زندان آزاد شده و دنبال فرزندش به نام سهراب که به دلیل اختلال ژنتیکی در دستش معروف به سهراب شش انگشتی میباشد، میگردد، مهلقا شوهر سابقش (منصور) که پدر سهراب است را پیدا میکند و به مرور زمان با همسر منصور (مینا) دوست میشود و او هم با او سعی در پیدا کردن سهراب میکند، اما زندگی به مهلقا فرصت نمیدهد و او میمیرد و حال مینا، در صدد یافتن سهراب است و همچنین او میفهمد که برادر او، سهراب را در کوچکی به فردی به نام نگهدار دادهاست و به برادرش اصرار میکند که سهراب را پیدا کند و مینا در نهایت، مکانی که سهراب در آنجا زندگی میکند را پیدا میکند و به بهانهٔ شغلش که در پوشاک است، به نیت اینکه قصد کار خیر دارد، با ایدهٔ طرح و دوخت لباس برای بچههای این پرورشگاه وارد پرورشگاه میشود و در نهایت سهراب را میبیند، اما واکنش خاصی نشان نمیدهد و آن روز میگذرد بعد از مدتی زن و شوهری که ظاهراً پنج سال پیشتر سهراب را به فرزندخواندگی قبول کرده بودند، اما به دلایلی او را رها کرده بودند، باز به سراغ او آمده بودند و سهراب پس از مدتی و ترس اینکه بعد از رفتن او هاشم (دوست صمیمی) او تنها میشود، بالاخره با رضایت هاشم به فرزندخواندگی آنها در میآید، و زندگی آرام و راحتی دارد تا اینکه متوجه میشود، هاشم، دوست صمیمیش که عاشق موتورسواری است، به خاطر سوارشدن بر روی موتور با یکی از ساقیهای مواد مخدر به نام بیژن رفاقت میکند و ناخواسته وارد کار خلاف میشود و سهراب پس از مدتی زندگی با این خانواده، آنها را ترک میکند و برای اینکه مراقب هاشم باشد، به پرورشگاه یا خانهٔ الیاسی برمیگردد و هاشم هم به سهراب قول میدهد که دیگر با بیژن نگردد و سهراب پس از مدتی متوجه وجود غدهای در مغزش میشود و میفهمد که سرطان دارد.