درباره بازی های محلی استان کرمان چه می دانید؟
کرمان به عنوان پهناورترین استان ایران شناخته شده است که در جنوب خاوری ایران واقع شده است؛ جالب است بدانید از لحاظ تاریخی، سابقه سکونت در این ناحیه به هزاره چهارم پیش از میلاد می رسد. همچنین تنها شهر خشتی جهان یعنی شهر بم و نیز ارگ بم، متعلق به هزاره های پیش از میلاد مسیح در این استان قرار دارد.
بازار بسیار زیبای شهر کرمان به همراه ده ها اثر باستانی، طبیعی و معماری در استان کرمان واقع شده است که همواره گردشگران را مجذوب خود می نمایند و جلوه های جهانگردی این منطقه را به نمایش می گذارند.
بازىهاى استان کرمان عبارتند از: آروسیو، اتصالو، ازکجا زنو، استخوانبازی، اشکستبازی، الاکلنگ، برنجک، بر، ناز نازو، پابالایو، پاوردیوارو، ترنهبازی، توخطو، جموجمو هویزه، جوسیا، چش تپهکا، چشم گریزپا، خاله ستاره، خاموشان، خرسک، خرگوشو، خمپلی، دارپلان، دارتوپ، دستکی، دستمالبازی، روروقامی، زنجیرباف، سرگریزکو، سنگ تقتقو، سهپى گودالو، شنبه یکشنبه، شین خونهبازی، طناببازی، عمو سبزىفروش، قاببازی، قلعهبازی، کشامشا، کشتى کویری، کلاه دیوار، گردوبازی، گرگم به زمین، گرگم بههوا، گلها چه گل، گو سه نگهداری، گوشیطونو، لپربازی، مار اومده موش اومده، مازندرون، من منی، ننه پیرزالو، هسبازی، یا داود، یه وردار دو وردار و …
اشکستبازى (سیرجان)
بازیکنان با انتخاب دو استاد به دو گروه تقسیم مىشوند. بعد لباسهاى خود را بیرون مىآورند و پاچههاى شلوار را بالا مىزنند. زمین بازى را به دو قسمت ‘ لرد ‘ (lord) و ‘تو ‘ (tu) تقسیم مىکنند. یکى از دو گروه در قسمت ‘لرد ‘ زمین یعنى خارج آن و گروه دیگر در قسمت ‘تو’ ى زمین (داخل) قرار مىگیرد . آنگاه افراد خارج سعى مىکنند افرادى را که داخل هستند بگیرند و داخلىها هم متقابلاً سعى در دستگیرکردن افراد گروه مقابل دارند. هریک از افراد دو گروه که بسوزند از بازى بیرون مىروند. بازى را ادامه مىدهند تا زمانىکه همه ٔ افراد یک گروه کنار گذاشته شده باشند (کشته شوند) که درنتیجه گروه مقابل برنده خواهد بود
ترنهبازى (بم)
ابتدا با قاپ انداختن، شاه، وزیر و دزد را تعیین مىکنند. بعد دزد به فرمان شاه مجازات مىشود. مجازات ممکن است تعداد معینى ترناى آتشى یا آبى و همچنین سبیل مال آتشى و یا آبى باشد .
خرسک (کرمان)
ابتدا قرعهکشى کرده و یک نفر را انتخاب مىکنند. بعد دست او را به مچ پاى آن مىبندند و دیگران او را با ترنا مىزنند. بازیکن باید در همان وضعیت سعى کند دامن یا ترناى یکى از آنها را بگیرد که در این صورت دست و پاى او را باز مىکنند و کسى که دامن یا ترنایش گرفته شده بهجاى او قرار مىگیرد و بههمین ترتیب بازى را ادامه مىدهند .
دستمالبازى (جیرفت)
ابتدا دو نفر استاد انتخاب مىشوند و بهشیوه ٔ ‘انتخاب اسامی’ یاران خود را انتخاب مىکنند. دو استاد یاران خود را در فاصله ٔ پنجاهمترى از یکدیگر مىنشانند و در وسط این فاصله سنگ یا چیز دیگرى را بهعنوان نشانه مىگذارند. دو استاد کنار این نشانه ایستاده و دستمال بازى را در دست مىگیرند.
بعد قرعهکشى مىکنند تا گروه شروعکننده ٔ بازى مشخص شود. آنگاه استاد گروه شروعکننده دستمال را پیش گروه خود برده و طورىکه استاد گروه مقابل متوجه نشود، آن را زیر پاى یکى از یاران خود پنهان مىکند و خود یک قدم دورتر مىایستد. پس از آن استاد گروه دیگر باید بگوید دستمال زیر پاى چه کسى از گروه مقابل است. اگر درست بگوید، خود دستمال را برداشته و مانند استاد اول عمل مىکند، در غیر اینصورت دستمال را از زیرپاى آن بازیکن بیرون آورده و در محل نشانه مىگذارند. بعد او باید از دور دویده پاى خود را روى دستمال گذاشته، بپرد و همانجا بنشیند. بازى بههمین ترتیب ادامه پیدا مىکند و در پایان گروه بازنده باید چند قدمى به گروه برنده سوارى بدهد .
گرگم به هوا (کرمان – سیرجان )
بازیکنان از میان خود یک نفر را بهعنوان ‘گرگ’ انتخاب مىکنند و خود روى پله و یا هرجاى بلند دیگرى مىایستند. گرگ در کمین است تا هنگامى که بازیکنان جاى خود را عوض مىکنند، به یکى از آنها دست بزند، که در اینصورت آن بازیکن گرگ مىشود و جاى گرگ قبلى را مىگیرد و بازى را دوباره ادامه مىدهند
نونونو هل مهلو (hel mehelô)
داستان این نمایش داستان معروف خاله رورو است، زنى که باردار است و بچهاى در راه دارد. نمایش بدینگونه آغاز مىشود:
خاله: نونونوهل مهلو، شیرینپلو، عاروس نو، چن ماهه دارى خاله چرا نمىزائی؟ و پاسخها کم و بیش شبیه روایتهاى دیگر است. در پایان نمایش کسى که نقش زن را بازى مىکند مىخواند :
‘ ى دخترا عاروس مَشین بد دردیه اى یاروا دومات بشین خوب کاریه .’
سپس پارچهاى را که زیر پیراهن خود پنهان کرده بیرون مىآورد و مىخواند :
بچه نبود باد بود
تخم على داد بود
بچه نبود رخش بود
تخم خدابخش بود.
بازی شترسواری در عروسی ها و جشن ها اجرا می شود.شترسواران از محل شروع مسابقه حرکت کرده و به سرعت خود را به مقصد تعیین شده، می رسانند. در مسابقه اصلی مسافتی که باید طی شود، معمولا کمتر از ۵ کیلومتر نیست. این مسابقه در مقابل تماشاگران زیادی انجام می شود.
قایم موشک
این بازی در تمام نقاط ایران رایج بوده و درکرمان نیز انواع این بازی با نام های «د î ستًکی»، «م ï لابًر î س» و «قایم موشک» بازی می شود.یکی از بازیکنان سر می گذارد (چشمان خود را می بندد) و بقیه در جایی پنهان می شوند. بعد از پنهان شدن بازیکن، «سرگذار» فریاد می زند؛«بر î س» و پس از آن به دنبال پیدا کردن بازیکنان می رود. اگر او بتواند کسی را پیدا کرده و دستگیر کند، بازیکن گرفتار شده باید سر بگذارد. بازی به همین ترتیب ادامه می یابد .
ماچلوس
بازیکنان به دو گروه تقسیم می شوند. یک گروه ( گروه بالا) دور دایره ای که با آب یا هر چیزی دیگری روی زمین کشیده اند، می ایستند و گروه دیگر در وسط دایره قرار می گیرند. یک نفر از گروه بالا گرگ می شود و پای خود را بلند کرده و به صورت «لی لی» دنبال افراد وسط دایره می دود. گرگ دستش را به هر کدام از آنها بزند، آن بازیکن سوخته و کنار می رود. وقتی همه سوختند، دو گروه جای خود را با هم عوض می کنند. این بازی را به صورت دونفره هم می توان انجام داد .
چوگو (چوب و توپ) (گوبازی)
این بازی در فضای باز در دو گروه مساوی (حداقل شش نفره) اجرا شده و ابزار آن تعدادی توپ پشمی و چوب گردی به قطر ۵ سانتیمتر و طول یک متر است.دو نفر سردسته به نام «س î لار» انتخاب می شود و این دو سردسته یارگیری می کنند. نقطه ای را به عنوان محل شروع بازی مشخص می کنند و در فاصله چهل متری آن، جایی را به نام «د î ک» انتخاب می کنند .
سپس به روش «برانداختن» مشخص می کنند کدام گروه باید بازی را آغاز کند. گروه برنده، توپ را دراختیار می گیرد و گروه بازنده در داخل زمین جای می گیرد. از گروه بازنده یک نفر به نقطه ای شروع بازی که گروه برنده از آنجا توپ را پرتاپ می کند، می رود تا توپ را به زننده توپ پاس دهد.
بازیکن گروه برنده که چوب در دست دارد، باید توپی را که بازیکن گروه بازنده به او پاس داده است، با چوب بزند و بازیکنان گروه پایین تلاش می کنند بی آنکه توپ به زمین اصابت کند آن را در هوا بگیرند . اگر موفق شوند جای دوگروه عوض می شود .
بازیکنی که توپ را با چوب زده است باید بلافاصله با حالت دویدن خود را به «دک» برساند و برگردد. در این فاصله افراد گروه پایین که توپ را به دست آورده اند، سعی می کنند او را بزنند که اگر موفق شوند جای دو گروه عوض می شود. ولی اگر گروه بازنده نتواند دونده را بزند، نوبت به یک نفر دیگر از اعضای همان گروه می رسد که توپ را با چوب بزند .
چوب بازی (ترکه بازی)
این بازی در مجالس جشن و عروسی اجرا می شود . ابزار بازی یک عدد چوب بلند و کلفت ۲ یا ۳ متری , یک عدد چوب کوتاه و نازک، طبل و شیپور است.بازی بدین صورت است که؛ طبل و شیپور نواخته می شود و دو بازیکن به میدان می آیند. یکی چوب بلند و دیگری چوب کوتاه را در دست می گیرد. برای گرم شدن مدتی حرکات نمایشی انجام می دهند .
پس از آن بازیکنی که چوب بلند در دست دارد آن را در زمین فرو می کند و دیگری سعی می کند با چوب کوتاه خود به پای او بزند و بازیکن مقابل طبعا جاخالی می کند. هرگاه چوب به پای بازیکن بخورد، بازیکنی که چوب را زده، چوب بلند را تصاحب می کند و با آن به بازی ادامه می دهد، درغیراین صورت بازی به همان شکل ادامه می یابد. این بازی گاه رنگ خشونت به خود می گیرد ولی آنچه مورد تشویق حضار قرار می گیرد، بیشتر حرکات زیبای طرفین است نه عملیات خشن آنها .
شترسواری
در عروسی ها و جشن ها اجرا می شود.شترسواران از محل شروع مسابقه حرکت کرده و به سرعت خود را به مقصد تعیین شده، می رسانند. در مسابقه اصلی مسافتی که باید طی شود، معمولا کمتر از ۵ کیلومتر نیست. این مسابقه در مقابل تماشاگران زیادی انجام می شود .
طناب کشی
بازیکنان دو سردسته انتخاب می کنند. سردسته ها یارگیری می کنند و خطی روی زمین می کشند که مرز بین دوگروه بازیکن محسوب می شود. بازیکنان هر دسته پشت سر دسته خود صف می بندند و دست ها را در کمر یکدیگر حلقه می کنند. به هنگام شروع بازی، بازیکنان هر دسته شروع به کشیدن دسته مقابل به داخل زمین خود می کنند. هر گروه موفق شود سردسته گروه مقابل را از مرز به طرف زمین خود بکشد، برنده است. اگر در این کشاکش دست بازیکنی از کمر بازیکن جلویی باز شود، آن دسته باخته است و باید به دسته برنده کولی دهد .
ترش بازی
در این بازی دو دسته ۵ نفری یا بیشتر شرکت می کنند. برای شروع بازی قرعه کشی می کنند. سنگی را یک طرفش را تر می کند یک طرفش خشک می باشد به طرف بالا پرتاب می کنند .
روی تر یا خشک را هر کدام از گروه ها گفته بازی را شروع می کنند.گروهی که می خواهد بازی را شروع کند سرگروه در یک گروه در یک نقطه معین جمع نموده و با یک چوب دایره ای روی زمین به دور آنها رسم می کند و آنها در این محدوده سر یکدیگر را به گریبان می گیرند و اطراف خود را نگاه نمی کنند.
رئیس سرگروه مقابل با یک دستمال چشم های سرگروه رقیب را می بندد و به گروه خود دستور می دهد که پراکنده شوند. به محض اینکه اعضای گروه مخفی شدند سرگروه چشم های سرگروه دیگر را باز می کند و به اتفاق همدیگر سعی در پیدا کردن اعضاء گروه مخفی شده می کنند .
سرگروه سعی می نماید که این فرد را منحرف سازد و او را از گروه خود دور می نماید. در همین موقع است که افراد گروه مقابل که قبلا مخفی شده اند از جایگاه های خود درآمده و به حالت تهاجمی به گروهی که در نقطه معین جمع شده اند، هجوم می آورند. در این زمان همه افرادی که داخل دایره محدود شده اند فریاد برمی آوردند «برس به دادم کچلا رختن(ریختند) به دورم ».
سرگروه فورا خود را می رساند و به دور آنها می چرخد و دستش را روی سرگروه حریف می چرخاند و می گوید «ترش، ترش» و با این الفاظ حمله را دفع می نماید. مگر اینکه یکی از افراد مهاجم بتواند یکی از اعضای داخل دایره را با پا بزند که حق زدن با دست را ندارد و درصورت موفقیت گروه بازنده می شود و جای خود را به گروه دیگر می دهد.