چرا وضو گرفتن مذهب شیعه با سنی فرق دارد؟

مسلمانان به پیروی از قرآن کریم اتفاق نظر دارند که نماز، بدون طهارت، صحیح نیست و طهارت مطلوب برای نماز، وضو، غسل و تیمّم است. بنابراین وضو در اسلام از اهمیت بالایی برخوردار است.

پیامبر اکرم(ص) فرمود: «الوضوء شطر الإیمان»؛[۱]«وضو جزء ایمان است.»
فقها درباره حکم مسح یا شستن پاها هنگام وضو گرفتن اختلاف نظر دارند [۲]که در ادامه به این اختلاف ها می پردازیم.

آیه وضو در قرآن

خداوند در قرآن به هنگام بیان وجوب وضو و کیفیت آن می‌فرماید:
«یَا أیهَا الّذین آمنوا إِذا قمتم إلی الصلاه فَاغسِلوا وجوهَکم و أَیدیَکُم إِلی المرافق و امسحوا بروءوسکم و أرجلکم إلی الکعبین و إن کنتم جُنُباً فَاطّهّروا وإن کنتم مرضی أو علی سفر أو جاء أحد منکم من الغائط أو لامستم النساء فلم تجدوا ماءً فتیمّموا صعیداً طیّباً فامسحوا بوجوهکم و أیدیکُم منه ما یرید اللّهُ لیجعل علیکم من حرجٍ و لکن یرید لیطهّرکم و لیتمّ نعمته علیکم لعلّکم تشکرون»«ای کسانی که ایمان آورده‌اید! هنگامی که به نماز می‌ایستید، صورت و دستها را تا آرنج بشویید و سر و پاها را تا برآمدگی جلو پا مسح کنید و اگر جنب باشید، غسل کنید و اگر بیمار یا مسافر باشید،یا یکی از شما قضای حاجت کرده، یا با زنان تماس گرفته (آمیزش جنسی کرده‌اید) و آب نیابید، با خاک پاکی تیمّم کنید و از آن، بر صورت و دستها بکشید. خداوند نمی‌خواهد مشکلی برای شما ایجاد کند، بلکه می‌خواهد شما را پاک سازد و نعمتش را بر شما تمام کند، شاید شکر او را به جای آورید.»[۳]
در این آیه حدود صورت، که باید در وضو شسته شود توضیح داده نشده اما در روایات ائمه اهل بیت (علیهم السلام) وضوی پیامبر (ص) را مشروحا بیان کرده‏اند.

حدود وضو

۱- حد صورت از طرف طول از رستانگاه مو تا چانه و از طرف عرض آنچه در میان انگشت وسط و ابهام (انگشت شست) قرار می‏گیرد، ذکر شده و این در حقیقت توضیح همان معنایی است که از کلمه” وجه” در عرف فهمیده می‏شود، زیرا وجه همان قسمتی است که انسان به هنگام برخورد بر دیگری با آن” مواجه” می‏شود.
۲- حد دست که باید در وضو شسته شود،” تا آرنج” ذکر شده، زیرا مرافق جمع” مرفق” به معنی” آرنج” است، و چون هنگامی که گفته می شود دست را بشوئید ممکن است به ذهن چنین برسد که دستها را تا مچ بشوئید، زیرا غالبا این مقدار شسته می شود، برای رفع این توهم می‏فرماید: تا آرنج بشوئید (إِلَی الْمَرافِقِ). و با این توضیح روشن می‏شود، کلمه” الی” در آیه فوق تنها برای بیان حد شستن است نه کیفیت شستن، که بعضی گمان کرده‏اند و چنین پنداشته‏اند که آیه می‏گوید: باید دستها را از سر انگشتان به طرف آرنج بشوئید (آن چنان که در میان جمعی از اهل تسنن رائج است).
بنا بر این فقط مقداری از دست که باید شسته شود در آیه ذکر شده، و اما کیفیت آن در سنت پیامبر (ص) و به وسیله اهل بیت به ما رسیده و آن شستن آرنج به طرف سر انگشتان است.
۳- کلمه” ب” که در” بِرُؤُسِکُمْ” می‏باشد طبق صریح بعضی از روایات و تصریح بعضی از اهل لغت به معنی” تبعیض” می‏باشد، یعنی” قسمتی” از سر را مسح کنید که در روایات ما محل آن به یک چهارم پیش سر، محدود شده و باید قسمتی از این یک چهارم هر چند کم باشد با دست مسح کرد- بنا بر این آنچه در میان بعضی از طوائف اهل تسنن معمول است که تمام سر و حتی گوشها را مسح می‏کنند، با مفهوم آیه سازگار نمی‏باشد.
۴- قرار گرفتن” ارجلکم” در کنار” رؤوسکم” گواه بر این است که پاها نیز باید مسح شود نه اینکه آن را بشویند (و اگر ملاحظه می‏کنیم” ارجلکم” بفتح لام قرائت شده بخاطر آن است که عطف بر محل” بِرُؤُسِکُمْ” است نه عطف بر” وجوهکم”).
۵- کعب در لغت بمعنی برآمدگی پشت پاها و هم بمعنی مفصل یعنی نقطه‏ای که استخوان ساق پا با استخوان کف پا مربوط می شود آمده است. البته مذاهب اهل سنت نیز “الی” در آیه شریفه را برای تعیین مقدار لازم برای شستن معنا می کنند.

 

تفاوت وضوی شیعه و اهل سنت در شستن دست ها

شیعه و سنی اتفاق نظر دارند که در آیه شریفه راجع به جهت شستن که از انگشتان به سوی آرنج باشد و یا بالعکس، صحبتی نشده است و آیه فقط مقدار لازم را بیان کرده است. یعنی دست تا مچ کافی نیست و تا کتف لازم نیست، بلکه باید تا آرنج شسته شود. اما شیعه از طریق روایات اهل بیت(ع)[۴] که وضوی رسول الله (ص) را توضیح داده اند، متوجه شده است که شستن باید از بالا به پایین و از آرنج به سوی انگشتان باشد و بالعکس صحیح نیست. ولی در روایات اهل سنت توضیحی راجع به این نرسیده است. لذا مذهب اهل سنت هر جور شستن را چه از بالا به پایین و چه از پایین به بالا صحیح می دانداگر چه می گویند: ابتدا از انگشتان افضل است.[۵]

 

علت تفاوت وضوی شیعه و اهل سنت در مسح یا شستن پاها

آغاز اختلاف در زمینه مسح یا شستن پاها در دوره خلافت خلیفه سوم بوده است. از برخی روایات استفاده می‌شود که شستن پاها به هنگام وضو به جای مسح، سنّت بوده و پیامبر (ص) در بخشی از عمرشان به آن دستور داده‌اند. اما وقتی سوره مائده نازل شد که در آن آیه وضو و دستور مسح پاها به جای شستن آنها وجود دارد، سنّت قبلی نسخ شده و وظیفه این می‌شود که در وضو پس از شستن دستها، سر و پاها مسح شود. پس از گذشت زمانی، برخی که ناسخ و منسوخ را نمی‌شناخته‌اند، به سنّتی که نسخ شده عمل می‌کنند و همین موجب اختلاف بین مسلمانان می‌شود. غافل از اینکه پس از نزول قرآن، که حاوی سوره مائده، یعنی آخرین سوره‌ای که بر پیامبر(ص) نازل شد، وظیفه مسلمانان عمل به قرآن ناسخ است.
ابن جریر از انس روایت می‌کند: «قرآن به مسح پاها به هنگام وضو حکم کرد، در حالی که سنّت، شستن پاها بود» و ابن عباس می‌گوید: «مردم در وضو پای خود را می‌شویند در حالی که در قرآن چیزی را جز مسح پاها نمی‌یابم».[۶]
بین روایاتی که حاکی از عمل پیامبر (ص) در شستن پاها و ظهور آیه در لزوم مسح است، می توان گفت که شستن پاها قبل از نزول آیه وضو بوده است. نظیر این مطلب را در باره مسح بر کفشها (به هنگام سفر) هم مشاهده می‌کنیم؛ زیرا حاتم بن اسماعیل از جعفر بن محمد و وی از پدرش و او از علی (ع)روایت کرده است: «قرآن حکم مسح روی کفشها را نسخ کرده است».[۷]
عکرمه از ابن عباس روایت کرده است: آیه وضو پس از مسئله مسح روی کفش نازل شده و معنای کلام این است که اگر چه از پیامبر (ص) در دوره‌ای دستور مسح روی کفش صادر شده بود، ولی قرآن خلاف آن را آورده و آن را نسخ کرده و فرموده است: «وامسحوا بروءوسکم و أرجلکم»؛ یعنی برپوست پا مسح کنید، نه بر کفش و جوراب.[۸]
یکی از دلایلی که حاکمان اصرار داشته‌اند که پاها به جای مسح، شسته شود، به خاطر کثیف بودن کف پاها مردم را بر این کار مجبور می‌کرده‌اند. از آنجا که بسیاری از مردم، پا برهنه بوده‌اند، آن را می‌پذیرفته‌اند.

روایاتی درباره نحوه وضوی رسول خدا (ص) توسط حضرت علی(ع) و عثمان

۱- از ابی مطر نقل شده است:
در مسجد با علی نشسته بودیم، مردی نزد علی آمد و گفت: نحوه وضوی رسول خدا (ص) را به من نشان بده. علی قنبر را خواند و از او خواست ظرفی آب بیاورد. وقتی آب را آورد، دستان و صورتش را سه بار شست. آن گاه انگشت خود را در دهانش کرد و سه بار استنشاق نمود و سه بار بازوهای خود را شست و سرش را یک بار و پاهایش را تا برآمدگی آن مسح کرد، در حالی که هنوز از محاسنش به سینه آب می‌چکید. آن گاه پس از وضو جرعه‌ای آب نوشید و گفت: کجاست آن که از وضوی رسول خدا (ص) پرسید؟ وضوی رسول خدا چنین بود.[۹]
۲- از بسر بن سعید نقل شده است:
عثمان به محلی که مردم اجتماع می‌کردند آمد و خواست وضو بگیرد. او نخست مضمضه و استنشاق کرد؛ آن گاه صورتش را سه بار شست و دستانش را هر کدام سه بار شست و سر و پاها را هر کدام سه بار مسح کرد. سپس گفت: رسول خدا (ص) را دیدم که چنین وضو گرفت؛ ای کسانی که حضور دارید! آیا چنین است؟ گروهی از اصحاب رسول خدا (ص) که نزد او بودند، گفتند: آری.[۱۰]

کیفیت وضوی پیامبر (ص) از زبان اهل بیت (ع)

۱- داودبن فرقد نقل کرده است:
قال: سمعت أبا عبداللّه (ع)یقول: إنّ أبی کان یقول: إنّ للوضوء حدّاً، من تعدّاه لم یوءجر، و کان أبی یقول: إنّما یتلدّد، فقال له رجل و ما حدّه؟ قال: تغسل وجهک و یدیک، و تمسح رأسک و رجلیک؛
از امام صادق(ع)شنیدم که می‌گفت: «پدرم می‌گفت: وضو حدی دارد که اگر کسی آن را رعایت نکند، اجر نمی‌برد. پدرم می‌گفت: ولی با این مسئله دشمنی می‌شود. مردی به او عرض کرد: حد آن چیست؟ فرمود: صورت و دستانت را بشوی و سر و پاهایت را مسح کن.[۱۱]

۲- زراره و بکیر از امام باقر (ع)در باره کیفیت وضوی رسول خدا پرسیدند، امام در پاسخ، ظرف آبی طلبید و کف دست راستش را در آن فرو برد و مشتی آب برداشت و بر صورت ریخت و آن را شست. آن گاه دست چپش را در آب فرو برد و مشتی آب برداشت و بر بازوی راست ریخت و آن را از آرنج تا کف دست بدون این که به آرنج برگردد، شست. سپس دست راستش را در آب فرو برد و مشتی آب برداشت و آن را بر بازوی چپ از ابتدای آرنج ریخت و آن را مانند دست راست شست. پس از آن با رطوبت کف دست، سر و پاها را بدون این که آب تازه با دست بردارد، مسح کرد. سپس فرمود: لازم نیست انگشتان را زیر شراک (بند نعلین) فرو برد. آن گاه فرمود: خداوند می‌فرماید: «یا أیهَا الذین آمنوا اذا قمتم إلی الصلاه فاغسلوا وجوهکم و ایدیکم»پس نباید از مرفق تا انگشتهای دست چیزی ناشسته بماند؛ زیرا خداوند می‌فرماید: «اغسلوا وجوهکم و ایدیکم إلی المرافق» سپس فرموده است: «وامسحوا بروءوسکم و أرجلکم إلی الکعبین». بنابراین اگر کسی مقداری از سر و پاها را از انگشتان تا برآمدگی مسح کند، کفایت می‌کند.پرسیدیم: برآمدگی پاها کجاست؟ امام (ع)فرمود: پایین‌تر از مفصل ساق. آن گاه پرسیدیم: آیا یک مشت آب برای شستن صورت و یک مشت برای شستن دست کافی است؟ امام (ع)فرمود: آری اگر کشیدن دستها خوب انجام شود، دو مشت آب، برای کلّ وضو کفایت می‌کند.[۱۲]

پی نوشت ها:
۱- وسائل الشیعه، ج‌۱، باب اول از ابواب وضو.
۲- سبحانی تبریزی،جعفر،نشریه: فقه و اصول » فقه اهل بیت (فارسی) » تابستان ۱۳۸۳ – شماره ۳۸
۳-سوره مائده، آیه۶٫
۴- مستدرک وسائل الشیعه جلد۱، صفحه ۳۰۲- ۳۰۳، حدیث ۶۸۳-وسائل‏الشیعه ج : ۱ ص : ۳۸۷ بَابُ کَیْفِیَّهِ الْوُضُوءِ وَ جُمْلَهٍ مِنْ أَحْکَامِهِ
۵-به کتاب “الفقه علی المذاهب الاربعه” مراجعه فرمائید
۶- الدر المنثور، ج‌۳، ص‌۱و۴٫
۷- ابن ابی شیبه، المصنف، ج‌۱، ص‌۲۱۳، باب من کان لایری المسح، باب‌۲۱۷٫
۸- همان.
۹- کنز العمال، ج‌۹، ص‌۴۴۸، حدیث ۲۶۹۰۸٫
۱۰- مسند احمد، ج‌۱، ص‌۱۰۹، حدیث ۴۸۹٫
۱۱- کلینی، الکافی، ج‌۳، کتاب الطهاره، باب ((مقدار الماء الذی یجزی‌للوضوء و الغسل و من تعدی فی الوضوء)) حدیث‌۳٫
۱۲- کلینی، کافی، ج‌۳، کتاب طهارت، ((باب صفه الوضوء))، حدیث ۵٫ تفسیر آیه وضو و برداشت اهل سنت را بیان کنید.

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest
0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا