ضرب المثل های رایج به زبان فرانسوی همراه با معانی آنها
در ادامه گردآوری ضرب المثل ها با زبان ها و گویش های مختلف این بار ضرب المثل هایی با زبان شیرین فرانسوی آورده ایم ، در زبان فرانسه ضرب المثل های رایج بسیاری وجود دارد که این تعداد، مقدار کمی از آن می تواند باشد:
Mieux vaut tard que jamais
ترجمه: دیر رسیدن بهتر از هرگز نرسیدن است
☆✦☆✦☆✦☆
Chacun voit midi à sa porte
ترجمه: هر کس در ظهر چهره خود را میبیند.
☆✦☆✦☆✦☆
Fou advise bien une sage
ترجمه: عاقل ممکن است از دیوانه پند بگیرد..
☆✦☆✦☆✦☆
Heureux au jeu, malheureux en amour.
ترجمه: در بازی ورق خوش اقبال، در عشق بداقبال.
☆✦☆✦☆✦☆
Mieux vaut prévenir que guérir
ترجمه: پیشگیری بهتر از درمان است.
☆✦☆✦☆✦☆
Tenir mieux que courir
ترجمه: داشتن، بهتر از امیدوار بودن است.
☆✦☆✦☆✦☆
Petit a petit, l’oiseau fait son nid
ترجمه: کمی طول میکشد تا پرنده لانهاش را بسازد.
☆✦☆✦☆✦☆
Heureux au jeu, malheureux en amour.
ترجمه: چیزی به نام نمیتوانم وجود ندارد.
☆✦☆✦☆✦☆
Qui court deux lievres a la fois, n’en prend aucun
ترجمه: هیچ وقت کسی دو کار را در یک زمان اجرا نمیکند. (نظیر: با یک دست نمیشود دو تا هندوانه را بلند کرد.)
☆✦☆✦☆✦☆
Brebi s qui bele perd sa gouleé
ترجمه: آدم پر حرف فرصت را از دست میدهد.
☆✦☆✦☆✦☆
Qui n’avance pas, recule
ترجمه: کسی که گام بر نمیدارد، همیشه عقب است.
☆✦☆✦☆✦☆
Tourner sept fois sa langue dans sa bouche.
ترجمه: قبل از سخن گفتن به مقدار طولانی فکر کن.
☆✦☆✦☆✦☆
Quand on a pas ce que l’on aime, il faut aimer ce que l’on a
ترجمه: وقتی ما چیزی را که دوست داریم نداریم، مجبوریم عاشق آنچه که داریم باشیم .
☆✦☆✦☆✦☆
Il faut hurler avec Les loups
(نظیر: خواهی نشوی رسوا، همرنگ جماعت شو)
☆✦☆✦☆✦☆
Il n’y a pas plus sourd que celui qui ne veut pas entendre
ترجمه: ناشنوا تر از کسی که نمیخواهد بشنود، وجود ندارد .
☆✦☆✦☆✦☆
Un tiens vaut mieux que deux tu l’auras.
ترجمه: یک پرنده در دست، بهتر از دو پرنده در شاخ و برگ. (نظیر: سرکه نقد به از حلوای نسیه.)
☆✦☆✦☆✦☆
Avoir les nerfs d’acier
ترجمه: اعصاب پولادین داشتن
☆✦☆✦☆✦☆
On n’a rien pour rien
ترجمه: آدم هیچی برای هیچی ندارد. (نظیر: نابرده رنج گنج میسر نمیشود، مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد)
☆✦☆✦☆✦☆
Votre langue ne vous coupe pas LA gorge
(نظیر: زبان سرخ، سر سبز میدهد بر باد.)
☆✦☆✦☆✦☆
Il faut hurler avec les loups.
ترجمه: باید با گرگها زوزه کشید. (نظیر: خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو.)
☆✦☆✦☆✦☆
Tout ce qui brille n’est pas or
ترجمه: آنچه برق میزند الزاما طلا نیست (نظیر: هر گردی گردو نیست.)
☆✦☆✦☆✦☆
Qui se ressemble s’assemble
ترجمه: آنهایی که به هم شبیه هستند، با هم همراه هستند. (نظیر: کبوتر با کبوتر باز با باز)
☆✦☆✦☆✦☆
Le ver est dans le fruit
ترجمه: کرم داخل میوه است. (کار از کار گذشته است.)
☆✦☆✦☆✦☆
Faire d’une pierre deux coups
ترجمه: دو پرنده را با یک سنگ شکار کردن. (نظیر: با یک تیر دو نشان زدن.)
Qui veut la fin,veut la moyens
ترجمه.کسی که نتیجه را میخواهد، ابزار را هم میخواهد. (نظیر: هر که را طاووس خواهد جور هندوستان کشد.)
☆✦☆✦☆✦☆
Jamais deux sans trios
ترجمه: هرگز دو بدون سه نیست. (نظیر: هیچ دویی نیست که سه نشه.)
☆✦☆✦☆✦☆
Ce n’est pas la mer à boir
ترجمه: دریا را که نمیخواهی بنوشی. (نظیر: کوه که نمیخواهی بکنی.)
☆✦☆✦☆✦☆
Vendre la peau de l’ours (avant de l’avoir tué)
ترجمه: اسم شیطان را آوردن و بلافاصله ظاهر شدن. (نظیر: موی کسی را آتش زدن)
☆✦☆✦☆✦☆
je vais te montrer de quel bois je me chauffe
ترجمه: به تو نشان خواهم داد که از چه چوبی گرم میشوم. (نظیر: نشانت میدهم که یک من ماست چه قدر کره میدهد.)
☆✦☆✦☆✦☆
Le temps c’est de l’argent.
(نظیر: وقت طلاست.)
☆✦☆✦☆✦☆
avoir faim de loup
ترجمه: مثل گرگ گرسنه بودن، گرسنگی گرگ را داشتن.
☆✦☆✦☆✦☆
Chat échaudé craint l’eau froide.
ترجمه: یک بار نیشخورده، دوبار ترسیده. (نظیر: مارگزیده از ریسمان سیاه و سفید میترسد.)
☆✦☆✦☆✦☆
il faut battre le fer pendant qu’il est chaud
ترجمه: تا آهن داغ است باید آن را کوبید. (نظیر: تا تنور داغ است باید نان را چسباند.)
☆✦☆✦☆✦☆
Le renard change de poil et non de naturel
ترجمه: رنگ عوض میشود؛ ولی طبیعت تغییر نمیکند.
☆✦☆✦☆✦☆
il m’a posé un lapin
ترجمه: او مرا کاشت. یعنی سر قرار نیامد و من کاشته شدم. (نظیر: علف زیر پام سبز شد.)
☆✦☆✦☆✦☆
Les petits ruisseaux font les grandes rivières.
ترجمه: جویبارهای کوچک رودخانههای بزرگ را میسازند. (نظیر: قطره قطره جمع گردد، وانگهی دریا شود.)
☆✦☆✦☆✦☆
marcher sur le talon
ترجمه: روی پاشنه کسی راه رفتن. (نظیر: سایه به سایه کسی رفتن)
☆✦☆✦☆✦☆
j’ai un autre chat a batter
ترجمه: یک گربه دیگه برای شلاق زدن دارم. (دستم بند است یا سرم شلوغ است.)
☆✦☆✦☆✦☆
La fin justifie les moyens
ترجمه: هدف وسیله را توجیه میکند
☆✦☆✦☆✦☆
j’en ai vu toutes les couleurs
ترجمه: همه رنگش را دیدهام ( سرد و گرم روزگار را چشیدهام)
☆✦☆✦☆✦☆
À bon entendeur, salut
ترجمه: برای شخص حرف گوش کن یک حرف کافی است.
☆✦☆✦☆✦☆
Les goûts et les couleurs, ça ne se discute pas
ترجمه: بر سر سلایق نمیشود بحث کرد. (هر کس سلیقه خودش را دارد.)
☆✦☆✦☆✦☆
Santé passe richesse
ترجمه: سلامتی از ثروت بهتر است
☆✦☆✦☆✦☆
L’argent ne fait pas le bonheur
ترجمه: پول خوشبختی نمیآورد.
Mon petit doigt me l’a dit
ترجمه: انگشت کوچیک من به من گفته است. (نظیر: کلاغه برایم خبر آورده .)
♥ ♥ ♥ ضرب المثل فرانسوی ♥ ♥ ♥
Aide-toi, le ciel t’aidera
ترجمه: به خودت کمک کن تا خدا به تو کمک کند. (نظیر: از تو حرکت از خدا برکت.)
☆✦☆✦☆✦☆
Se croire sorti de la cuisse de Jupiter
(نظیر: از دماغ فیل افتادن)
☆✦☆✦☆✦☆
Tête de fou ne blanchit pas
ترجمه: آدم بی عقل، پیر نمیشود.
☆✦☆✦☆✦☆
Ce n’est pas ton affaire, Ce n’est pas mes oignons
ترجمه: به تو چه، به من چه
☆✦☆✦☆✦☆
Autant de têtes, autant d’avis.
ترجمه: افراد مختلف، عقاید مختلفی دارند.
☆✦☆✦☆✦☆
Entre labre et lécorce il ne faut pas mettre le doigt
ترجمه: دوستان دعوا کنند،ابلهان باور کنند
☆✦☆✦☆✦☆
L’erreur est humaine
ترجمه: انسان یعنی خطا. (نظیر: انسان جایزالخطاست.)
☆✦☆✦☆✦☆
L’habit ne fait pas le moine
ترجمه: لباس رهبانیت، راهب نمیسازد. (نظیر: نه هر که آینه سازد سکندری داند/ نه هر که سر بتراشد قلندری داند)
☆✦☆✦☆✦☆
Qui ne dit mot consent
ترجمه: کسی که هیچ نمیگوید راضی است. (نظیر: سکوت علامت رضاست.)
☆✦☆✦☆✦☆
Qui va lentement va sûrement
ترجمه: کسی که آهسته میرود، مطمئن میرود. (نظیر: رهرو آن نیست که گه تند و گه آهسته رود/ رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود. یا تب تند زود به عرق مینشیند.)
☆✦☆✦☆✦☆
Tout vient à point à qui sait attendre
ترجمه: هر شانسی به موقع خود برای شخص صبور پیش خواهد آمد. (نظیر: صبر تلخ است ولیکن بر شیرین دارد.)
C’est au fruit qu’on connait l’arbre
ترجمه: از میوه است که میتوان درخت را شناخت. (نظیر: از کوزه همان برون تراود که در اوست یا تره به تخمش میره حسنی به باباش.)
☆✦☆✦☆✦☆
vouloir, c’ est pouvoir
خواستن، توانستن است
☆✦☆✦☆✦☆
Bien mal acquis ne profite jamais
ترجمه: مالی که از راه نادرست به دست آمده است، هرگز سود نمیرساند.
☆✦☆✦☆✦☆
منبع: ستاره