خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال زخم کاری + عکس

در این مطلب از سایت جدولیاب میتوانید خلاصه داستان قسمت های سریال زخم کاری را مطالعه کنید. با ما همراه باشید. این مجموعه اقتباسی از رمان بیست زخم‌کاری نوشتهٔ محمود حسینی‌زاد است که با نگاهی از تراژدی مکبِث نوشتهٔ ویلیام شکسپیر نگاشته شده‌ است. بازیگران اصلی این سریال عبارتنداز؛ جواد عزتی، رعنا آزادی ور، هانیه توسلی، الهه حصاری، عباس جمشیدی‌فر، مهدی زمین‌پرداز، مائده طهماسبی، سیاوش طهمورث و… .

سریال زخم کاری

خلاصه داستان سریال زخم کاری

مالکی از مدیران شرکتی موفق است که توسط نعمت ریزآبادی اداره می‌شود. ریزآبادی، مالکی را مأمور می‌کند تا برای قرارداد مهم نفتی با نروژی‌ها وارد مذاکره شود. نروژی‌ها بعد از عقد قرارداد، می‌خواهند مبلغ قرارداد که چندین میلیون دلار است؛ را به حساب شرکت واریز کنند ولی….


نقد قسمت آخر زخم کاری
نقد قسمت آخر زخم کاری

قسمت آخر سریال زخم کاری

مالک هرقدر هم بخواهد مرگ مغزی هانیه را باور نکند، باز هم در واقعیت تاثیری نمی‌گذارد. هانیه در ازای مرگ مائده از دست رفت و حالا تاوان‌های دیگری هم برای مالک در راه است. مالک باز هم به همان نقطه‌ای بر می‌گردد که پیش از کشتن حاج عمو در آن‌جا ایستاده بود و حتی کمی عقب‌تر. او حالا باید سر جان خود و خانواده‌اش معامله کند. مفاد معامله هم روشن است. همه چیزت را بده و جانت را بخر. مالک کتک خورده و تحقیر شده معامله ناصر را بی‌چون و چرا و کم و کاست می‌پذیرد؛ اما در گوشه دیگر این دعوا کسی هست که تمام این انتقام برنامه‌ریزی او بوده و گویی فراموش شده است. منصوره نه‌تن‌ها ناصر را برگرداند، نقشه قتل و غارت مالک و شرکایش را کشید و او را به جایی رساند که دار و ندارش را دو دستی تقدیم ناصر کند و هنوز هم کارش با مالک تمام نشده است. منصوره حیثیت لگد مال شده‌اش را از مالک طلب می‌کند. طلبی که با خون مالک تسویه می‌شود. منصوره انتقامش را این‌گونه از عشق بیست ساله جوانی‌اش می‌گیرد: با زخم کاری چاقو…

نقد قسمت آخر

زخم کاری در پانزده قسمت و بدون اضافه کاری و آب بستن‌های مرسوم در سریال‌های ایرانی به پایان می‌رسد. محمد حسین مهدویان اگر یک ویژگی برجسته داشته باشد، همین قائل بودن به حدی از استاندارد برای خودش است. چیزی که در چند کارگردان جوان دیگر هم دیده می‌شود؛ اما بیشتر سازندگان سریال‌های ایرانی آن را فراموش کرده‌اند. این در حالی است که زخم کاری جای کار و پرداخت بیشتر هم داشت، به‌خصوص در پرداخت شخصیت‌هایش. در این سریال اگرچه مالک و سمیرا اهمیت بیشتری داشتند و به‌خوبی هم روی شخصیت‌هایشان کار شده بود؛ اما از سویی دیگر خانواده ریزآبادی جای کار بیشتری داشتند. شاید منصوره به دلیل جنس زخم و انتقامی که با آن درگیر بود، برای مخاطب قابل لمس بود؛ اما شخصیت ناصر جای کار بسیار بیشتری داشت.
ناصر در نیمه ابتدایی سریال فردی بی‌عرضه و لوس نمایش داده شد و با رفت و برگشتش تبدیل به یک جنایت کار مجنون شد. حتی خود حاج عمو هم ناشناخته و مبهم باقی ماند و از طرفی نکته بسیار مهم درباره ریزآبادی‌ها ارتباط شان با قدرت‌های بالادستی‌تر است. آن‌ها چه سابقه و خط ربطی با کسانی داشتند که به کمک‌شان مالک را سرنگون کردند. آن‌ها وقتی به این قدرت‌ها متوسل شدند که هیچ چیز نداشتند؛ بنابراین حتما چیز‌های دیگری در این میان دخیل است. چرا مالک که این همه وقت و این همه سال روی نقشه‌هایش کار کرده بود، فکر این جای کار را نکرد. مالک ساده لوح نبود.
محمدحسین مهدویان تمام تلاشش را می‌کند که از سوژه‌های حساسیت برانگیز فیلم‌های قبلی و حتی حامیان فیلم‌های قبلی‌اش دور شود؛ اما هرچه بیشتر می‌کوشد، کم‌تر موفق می‌شود. او این بار باز هم دست روی سوژه حساسی گذاشته و سعی کرده است تمام حواشی امنیتی و سیاسی این سوژه را نادیده بگیرد. تا حد زیادی هم موفق بوده است. درام پیش می‌رود، خوب هم پیش می‌رود؛ اما او نتوانسته است مخاطبان را گول بزند. همه تماشاگران سریال به بخش نادیده گرفته شده این داستان آگاه هستند و اگر پای تماشای این سریال نشسته‌اند، به معنای این است که موقتا با این قرارداد نمایشی همراه شده‌اند. آن‌ها به‌خوبی می‌دانند که پرداختن صحیح به چنین سوژه‌ای حتی کار محمدحسین مهدویان هم نیست!

زخم کاری قسمت ۱۴

خلاصه داستان قسمت ۱۴ سریال زخم کاری

مرگ مائده روند فروپاشی نقشه‌ها و زندگی مالک و سمیرا را سرعتی چند برابر می‌بخشد. سمیرا به لحاظ روحی به ضعیف‌ترین و شکننده‌ترین حالت خود می‌رسد و عذاب وجدانش حالا هرلحظه و همه جا با اوست. دیدن شبح حاج عمو کم بود که حالا مائده هم به او اضافه می‌شود. همین خیالات و دیدن تصویر و روح کسانی که از سمیرا زخم خورده‌اند، درنهایت کار خودش را می‌کند. سمیرای ناهوشیار و عصبی در جاده شمال و در راه برگشت به خانه تصادف می‌کند و هانیه به‌شدت مجروح و دچار مرگ مغزی می‌شود.
از این‌جا روند تلافی‌ها و تسویه حساب‌ها شروع می‌شود. هانیه به جای مائده، حلیمه به جای سودابه، حاج مظفر و اخوان به جای نجفی و…. ناصر با توپ پر و دست باز برای انتقام بر می‌گردد. او هم مثل مالک عده‌ای را به خانه‌اش می‌فرستد تا زندگی مالک را برهم بریزند و درنهایت خدمت‌کار خانه را بکشند. کلک اخوان و حاج مظفر هم در اوکراین کنده می‌شود. آن‌ها که با دیدن روند افول مالک در پی بیرون کشیدن گلیم خودشان از آب بودند، اسیر شعله انتقام ناصر می‌شوند.
اما این‌که چطور ناصری که برای آب خوردن خودش هم قدرت تصمیم‌گیری نداشت، حالا با تسلط به خود و در هیبت یک رئیس مافیا بر می‌گردد، جای سوال و تعجب دارد. گیریم گنگ بودن شکل گرفتن رابطه کیمیا و مالک به دلیل حذف و سانسور‌ها باشد، تغییرات ناصر چطور؟ ناصر در زمان زنده بودن دخترش بیشتر از مرگش برای او گریه می‌کرد. حالا سر قبر دخترش پنج دقیقه هم نمی‌ماند و به محض رسیدن میرلوحی و منصوره مدام به او می‌گویند که بلند شود. چرا؟ ناصر هرقدر هم در پی انتقام باشد، این موضوع نباید تاثیری در زخمی که از مرگ دخترش خورده است، بگذارد.
قسمت 13 سریال زخم کاری
قسمت ۱۳ سریال زخم کاری

خلاصه داستان قسمت ۱۳ سریال زخم کاری

سمیرا با حرف‌هایش درباره حاج عمو آتش تازه‌ای به پا می‌کند. آتشی که دامن همه را می‌گیرد و همه چیز را برهم می‌ریزد. ریزآبادی‌ها از یک سو و مالکی‌ها از سویی دیگر. میثم از خانه بیرون می‌زند و شبی را در پیست اسب دوانی می‌گذراند. با قربانی شدن اسبش او کم‌کم به خودش مسلط می‌شود؛ اگرچه تلخ‌تر و گستاخ‌تر از قبل. اما مائده نمی‌تواند مثل میثم یک شبه با بلای تازه‌ای که بر سرش آمده است، کنار بیاید. او یک بار دیگر اقدام به خودکشی می‌کند و این‌بار به هدفش می‌رسد. مهناز و منصوره با جسد بی‌جان مائده روبرو می‌شوند و مصیبتی که بر سرشان خراب می‌شود.
مالک از همه سو مورد تهدید قرار می‌گیرد. سمیرا علنا او را تهدید می‌کند و سایرین هم نسبت به او بدبین شده‌اند. دیگر هیچ‌کس با او همراه نیست. حسابی که روی کیمیا باز کرده بود هم که دیگر پوچ بودنش مشخص می‌شود.
فشار سمیرا برای انتقال دارایی‌ها به میثم موقعیت مالک را پیش حاج مظفر و شرکایش هم به خطر می‌اندازد. از سویی دیگر ناصر و میرلوحی هم با توپ پر بر می‌گردند و باز هم از سویی دیگر اتفاقی که برای مائده می‌افتد، آتش خشم ناصر و منصوره را بیشتر خواهد کرد. آن‌ها پیش از این ماجرا هم تشنه خون مالک بودند و حالا این عطش بیشتر خواهد شد.

قسمت 12 سریال زخم کاری

خلاصه داستان قسمت ۱۲ سریال زخم کاری

مالک بعد از آتش سوزی در انبار لاستیک و دستگیری میثم به شدت احساس خطر می‌کند و با حاج مظفر و سایرین در پی پیدا کردن راهی برای بیرون آمدن از این بحران است. آن‌ها همه چیز را زیر سر میرلوحی و ناصر می‌دانند و منصوره را در این بازی تاثیرگذار نمی‌دانند.این در صورتی است که منصوره با کوله باری از خشم و اراده برای انتقام همه چیز را زیر نظر دارد و در پی زمین زدن و نابود کردن مالک است. او دیگر هیچ چیز را از هیچ کس پنهان نمی‌کند و همه‌ی آن چه که از بیست سال پیش تا کنون در خانواده‌ی آن‌ها اتفاق افتاده است را به میثم می‌گوید. از ارتباط خودش با مالک گرفته تا سمیرا و حاج عمو.
مالک وقتی متمایل شدن میثم به سمت منصوره را می‌بیند و می‌فهمد که منصوره در تهران و خانه‌ی خودش است به کلی خودش را می‌بازد، اما سمیرا با این مورد هم با قدرت برخورد می‌کند چرا که او باز هم برگی در دست دارد که همه را مات خواهد کرد. سمیرا پیش‌تر به وسیله‌ی کیمیا اطلاعات همه‌ی حساب‌هایی که زیر نظر مالک است به دست آورده است. او مالک را تهدید می‌کند که اگر همه چیز را به نام میثم و هانیه نکند قتل حاج عمو را لو می‌دهد. مالک هیچ راهی جز اطاعت سمیرا ندارد. سمیرایی که حالا برگ تازه‌ای رو می‌کند. این که میثم پسر حاج عمو و برادر ناتنی ناصر و منصوره است..
قسمت 11 سریال زخم کاری
قسمت ۱۱ سریال زخم کاری

خلاصه داستان قسمت ۱۱ سریال زخم کاری

با دستگیر شدن میثم همه روح و روان و زندگی مالک به هم می‌ریزد. نه‌ تنها مالک که نقطه ضعف سمیرا هم میثم است و او هم به کلی عصبی و مضطرب می‌شود. این بحران هم‌زمان می‌شود با تحرکات تازه‌ای که منصوره شروع کرده است. منصوره بر خلاف ناصر ایران را ترک نکرده و در همان خانه پنهان شده است. با به دردسر افتادن مالک، منصوره هم جرات بیشتری پیدا می‌کند و نقشه‌های علنی‌تری می‌کشد. او خیز بلندی برداشته است که در مقابل کینه مالک بیاستد و او را به خاک سیاه بنشاند. دیگر دل‌رحمی گذشته را هم نخواهد داشت و از هیچ کاری دریغ نمی‌کند.
انبار لاستیک‌های مظفری در قزوین درحالی که بار تازه‌ای را از گمرک ترخیص کرده‌اند، هدف بعدی نیرو‌هایی است که قصد نابودی مالک را دارند. مالک، مظفری و اخوان هم به محض این که ضربه اول را می‌خورند، خودشان را می‌بازند.
بیزینس‌من‌های تبه‌کاری که با بی‌رحمی ریز آبادی‌ها را از شرکت بیرون کردند و برای پیش‌برد اهداف‌شان از خون‌ریزی هم ابایی نداشتند، حالا وقتی با تلافی دشمنان‌شان مواجه می‌شوند، مثل کودکانی بی‌پناه اشک می‌ریزند و به بخت بدشان لعنت می‌فرستند.
قسمت 10 سریال زخم کاری
قسمت ۱۰ سریال زخم کاری

خلاصه داستان قسمت ۱۰ سریال زخم کاری

مالک با محکم شدن جای پایش در شرکت قصد دارد پسرش را هم درگیر کار‌های شرکت کند تا او هم در آینده راه پدرش را دنبال کند. میثم اگر چه سودا‌های دیگری در سر می‌پروراند، اما با اصرار‌های پدر و مادرش کم کم وارد شرکت می‌شود. قرار می‌شود که او را برای اداره دفتر شرکت در اروپای شرقی به رومانی بفرستند. سمیرا به بهانه‌ی زمین شمال و شهرک سازی در آن جا کیمیا را با خود همراه می‌کند. سمیرا در طول مسیر به راحتی روی ذهن کیمیا کار می‌کند و او را به سمت خودش می‌کشاند. به نحوی که او از این به بعد برای پیشرفت و پول درآوردن به جای نزدیک شدن به مالک، گوش به فرمان سمیرا باشد.
در ظاهر همه چیز همان طور که باید پیش می‌رود، اما مالک و سمیرا در هیچ یک از محاسبات و نقشه هایشان نقش وجدان را جدی نگرفتند. حالا، اما کم کم کابوس ها، توهم‌ها و عذاب وجدان‌ها گریبان هر دو به خصوص مالک را می‌گیرند. مالک همه جا تصویر حاج عمو، نجفی و کریم را می‌بیند و سمیرا و دخترش هم مدام در عذاب دیدن روح حاج عمو هستند. این شرایط کار مالک را به تشنج‌های وقت و بی وقت می‌کشاند. شرایطی که در طولانی مدت نمی‌تواند قابل تحمل باشد. به جز این‌ها مالک احساس می‌کند که همیشه تحت تعقیب و تحت نظر است. اگرچه خود سمیرا هم به نوعی او را می‌پاید، اما به نظر می‌رسد پای کسان دیگری هم در میان باشد.
بازداشت میثم بزرگترین ضربه‌ای است که به ناگاه به مالک وارد می‌شود. جشن تولد میثم در دوبی به خوبی برگزار می‌شود، اما در زمان برگشت در چمدانش مقداری مواد پیدا می‌شود که او را گیر می‌اندازد. مواد‌ها در چمدانی پیدا می‌شود که برای مالک است و این زنگ خطر را برای او به صدا در می‌آورد.
زخم کاری وارد فاز جدیدی در داستانش می‌شود. جایی که مالک بعد از قبضه کردن قدرت کم کم با خطر‌هایی روبرو می‌شود و از سویی دیگر درگیری‌های روحی اش به راحتی می‌تواند او را در سراشیبی سقوط قرار دهد.
قسمت 9 سریال زخم کاری
قسمت ۹ سریال زخم کاری

خلاصه داستان قسمت ۹ سریال زخم کاری

نقشه مائده برای کشتن خودش و میثم نا موفق می‌ماند. مالک و سمیرا خودشان را به بیمارستان می‌رسانند. مالک که کنترل خودش را از دست داده است به مهناز می‌پرد و بد و بی راه می‌گوید و تهدید می‌کند، اما سمیرا حواسش جمع‌تر است و سعی می‌کند او را آرام کند. با به خیر گذشتن ماجرای میثم و مائده، مالک سعی می‌کند در نقش ناجی برای مهناز و مائده ظاهر شود، اما میثم هنوز هم به پدرش شک دارد. مالک انبار مواد مخدر ناصر را پیدا می‌کند و به پلیس لو می‌دهد. پلیس هم به خانه‌ی ناصر می‌آید و خانه را زیر و رو می‌کند و این جا باز هم مالک است که خودش را نشان می‌دهد و با یک تلفن پلیس‌ها را از خانه بیرون می‌کند.
مالک هر کاری که می‌کند باز هم یک جای کوچک کار می‌لنگد. همیشه کسی هست که به او مشکوک باشد، از او باج بخواهد و یا شاهد ماجرا باشد. خون ریزی‌های کریم دامن خودش را هم می‌گیرد. کریم با کشتن شوهر همسر سابقش اوضاع را برای خودش و مالک خطرناک می‌کند. این اوضاع وقتی با دندان گردی اش نیز همراه می‌شود دیگر چاره‌ای برای مالک نمی‌ماند جز ارتکاب قتلی دیگر. قتلی که کسی نه دلش برای مقتول می‌سوزد و نه کسی پی گیر قاتلش می‌شود.
قسمت 8 سریال زخم کاری
قسمت ۸ سریال زخم کاری

قسمت ۸ سریال زخم کاری

مالکی وارد شرکت می شود و مورد استقبال کارکنان قرار می گیرد. او به رویایی که داشته دست پیدا کرده و بر مسند قدرت نشسته. میثم چند روزی است به دنبال مائده می گردد و با او تماس می گیرد ولی مائده جوابش را نمی دهد. سمیرا به همراه کیمیا راهی شمال می شوند و ….برای دیدن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید.

قسمت 7 سریال زخم کاری
قسمت ۷ سریال زخم کاری

قسمت ۷ سریال زخم کاری

مالک در دفتر کیش اسنادی را به منصوره نشان میدهد و به منصوره پیشنهاد میدهد به خاطر اتفاقاتی که برای ناصر پیش آمده, او و ناصر از ایران بروند و از منصوره میخواهد وکالت تام شرکت را به او بدهد تا شرکت را از این اوضاع نابسامان نجات دهد و…. برای دیدن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید.

قسمت ۶ سریال زخم کاری

خلاصه داستان قسمت ۶ سریال زخم کاری

«سمیرا خانه مجلل و مورد علاقه خود را خریده و مشغول طراحی دکوراسیون و اسباب‌کشی به خانه‌ی جدید است. مظفری برای این که بتواند اخوان را با خود همراه کند، به دفتر او می‌رود و مالک هم برای او دامی پهن کرده …»
مظفری تمام و کمال با مالک هم دست شده است. او هم از ریزآبادی عقده‌هایی دارد که حالا زمان را برای عقده‌گشایی مناسب می‌داند و همراهی با مالک را بهترین راه تشخیص می‌دهد. او مالک را به ساختمانی ویلایی می‌آورد تا دفتر موقت‌شان را در آنجا راه بیاندازند. دفتری که در آن نقشه تحت فشار قرار دادن اخوان اولین اقدام در آن است. مالک نقطه ضعف اخوان را به‌خوبی می‌داند: زن‌ها. به‌راحتی یک نفر را اجیر می‌کنند که به اخوان نزدیک شود و کم‌تر از بیست و چهار ساعت طول می‌کشد تا به فیلمی از او دست پیدا می‌کنند که با آن هرچه بخواهند فراهم خواهد شد.
ضعف در مقابل زن‌ها ظاهراً فقط مختص اخوان نیست. خود مالک هم در مقابل زن‌های دور و برش متزلزل ظاهر می‌شود. در راس این زن‌ها سمیراست که همه چیز مالک دست اوست. مالک اراده و جنمش را از سمیرا می‌گیرد و مدیون اوست. از طرفی دیگر میلی هم به زیرآبی رفتن و بازی با منصوره دارد. منصوره هم این را می‌داند و برای رسیدن به اهدافش و حفظ شرکت از بازی با مالک غافل نمی‌شود. مالک از سویی دیگر نسبت به چهره‌های جدید هم بی‌توجه نیست. کیمیا کارمند جدید دفتر جدید مظفری کسی است که به محض ورود توجه مالک را جلب می‌کند.
قسمت 5 سریال زخم کاری
قسمت ۵ سریال زخم کاری

خلاصه داستان قسمت ۵ سریال زخم کاری

نقشه قتل نجفی حساب شده‌تر از حاج عمو پیش می‌رود. مالک در دوبی و پای یک معامله نفتی خبر را می‌شنود. او پول خوبی خرج کرده است و پروژه حذف نجفی هم تمیز انجام می‌شود. به محض این‌که پای مالک به تهران می‌رسد و با برادر نجفی صحبت می‌کند، پروژه دیگری را کلید می‌زند که از دو طرف برایش سود دارد. مالک اطلاعات قاچاق تریاکی را که مالک و نجفی در پوشش هلدینگ انجام می‌دادند، درز می‌دهد. پخش شدن این خبر در رسانه‌ها ناصر را به‌شدت می‌ترساند و از طرفی برادر نجفی را هم به سمتی سوق می‌دهد که کشته شدن او به همین جریان مربوط است. این خبر هم توجه‌ها را از مالک در پرونده نجفی دور می‌کند و هم ضربه شستی از مالک به ناصر و منصوره نشان می‌دهد.
به همین سبب است که منصوره از در دوستی و قرار شام مخفیانه با مالک وارد می‌شود. مالک تحت تاثیر شدید سمیراست. اوست که جرات این کار‌ها را در مالک ایجاد می‌کند. حالا شاید مالک تحت تاثیر زن دیگری نیز قرار بگیرد. زنی که دیر زمانی چیزی هم از جنس احساس میان‌شان جریان داشته است. اما شاید منصوره هم چیزی جز منافعش را در معاشرت و ارتباط جدیدش با مالک دنبال نکند. نباید فراموش کرد که اگر رابطه‌ای هم میان مالک و منصوره شکل بگیرد، آن هم زیر نظر سمیرا خواهد بود. سمیرایی که موقتاً چشم بر جرات مالک برای زیر آبی رفتن بسته است.

قسمت ۴ سریال زخم کاری

خلاصه داستان قسمت ۴ سریال زخم کاری

مالک همه اعضای شرکت را نگران کرده و به تکاپو انداخته است. یک نفر به فکر صلح و سازش افتاده و یکی دیگر به فکر خرید سهم مالک است. یکی می‌خواهد با وصلت پسر مالک و دختر ناصر دوباره مهر و محبت در دل اعضا بیاندازد، دیگری می‌خواهد در ازای ندید گرفتن پولی که مالک از نروژی‌ها گرفته است، سهمش را به شرکت واگذار کند و برود. اما پروژه صلح و سازش را ناصر به هم می‌زند و پروژه فروش سهم را مالک جدی نمی‌گیرد. در این میان دردسر دیگری هم برای مالک به وجود می‌آید: نجفی. او با تهدید‌ها و رفتارش به مالک حالی می‌کند که از ماجرای ویلای کلاردشت خبر دارد و اگر حق‌السکوت چربی نگیرد، خیلی صبر نخواهد کرد.
دوای درد آشفتگی‌های مالک پیش سمیراست؛ درد بیشتر. سمیرا همان‌طور که جرات کار‌های قبلی را به زور به مالک داده بود، جرات کشتن نجفی را هم به او می‌دهد. کریم که در قسمت‌های قبل گاه و بی‌گاه دیده می‌شد، مشخص می‌شود که چند سال پیش با دلی چرکین از شرکت اخراج شده است. مالک همانطور که طرف‌های قراردادش را می‌پزد و به معامله راضی می‌کند، کریم را هم می‌پزد تا در فرصتی مناسب از عهده کشتن نجفی برآید.
قسمت ۳ سریال زخم کاری

خلاصه داستان قسمت ۳ سریال زخم کاری

بعد از پیدا شدن جنازه حاج عمو تشخیص اولیه پزشکان درباره علت مرگ او اوردوز بر اثر سوء مصرف الکل و تریاک است. ناصر و بقیه آن‌قدر از آبروریزی این موضوع می‌ترسند که شکی به واقعی بودن یا نبودن آن نمی‌کنند و می‌خواهند این خبر زودتر جایی درز نکند و بدون شکایت و درخواست تحقیق بیشتر جنازه را تشییع می‌کنند. منصوره، دختر حاج عمو از لندن به تهران می‌آید و در مراسم پدرش شرکت می‌کند. بعد از تشییع جنازه همه بدون فوت وقت به کار‌های شرکت می‌پردازند. منصوره پا به شرکت می‌گذارد تا از اسناد و مدارک آن‌جا سر دربیاورد و امور را کنترل کند.
مالک هم به کیش می‌رود. همه اجناس انبار‌های کیش و دوبی و چند جای دیگر را می‌فروشد و پولش را نقد در حسابش می‌گذارد. با برگشتن مالک اعضای شرکت جلسه‌ای اضطراری گذاشته‌اند تا با توجه به مشکلات احتمالی همه اسناد و اموال را یک جا تجمیع کنند تا تکلیف‌شان روشن شود. اما مالک زیر بار این کار نمی‌رود. او خبر نقد کردن بخشی از اموال در حسابش را به آن‌ها می‌دهد و اضافه می‌کند که پول نروژی‌ها هم در حساب اوست. مالک می‌خواهد تا خوانده شدن وصیت‌نامه و روشن شدن تکلیف شرکت و آینده‌اش همه چیز را پیش خود نگه دارد…

قسمت ۲ سریال زخم کاری

خلاصه داستان قسمت ۲ سریال زخم کاری

سور قرارداد با نروژی‌ها و مناطق مالکی در ویلای کلاردشت مالکی برگزار می‌شود. حاج عمو، ناصر، نجفی، اخوان و… همگی همراه خانواده به سمت ویلا می‌آیند و مستقر می‌شوند. ناصر در مسیر شمال بدخلقی‌هایش بر سر مالکی را همچنان ادامه می‌دهد و به زور همسر و پدرش آرام می‌شود؛ اما باز هم زخم زبان‌ها و ناراحتی‌هایش را ادامه می‌دهد. مالکی نمی‌تواند اضطراب خودش را پنهان کند. پول نروژی‌ها به حساب خودش واریز شده است و به تحریک سمیرا قصد پس دادنش را هم ندارد. در این گیر و دار از رفتار سمیرا و حاج عمو هم کلافه است.
آن‌ها از هر فرصتی برای خلوت کردن استفاده می‌کنند و از زبان بقیه می‌شنویم که ظاهراً در گذشته سر و سری هم میان‌شان بوده است و ازدواج سمیرا و مالکی ابتکاری بود که همسر حاج عمو برای دور کردن سمیرا از شوهرش و مالکی از دخترش زده است. مهمانی به پایان می‌رسد. قرار‌ها برای استخر صبحگاهی و ناهاری که مهمان حاج عمو هستند، گذاشته می‌شود و هرکس به اتاقش می‌رود؛ اما مالکی و سمیرا به اتاق حاج عمو می‌روند. مالکی حاج عمو را در وان خفه می‌کند و…

قسمت ۱ سریال زخم کاری

خلاصه داستان قسمت ۱ سریال زخم کاری

در قسمت اول بدون فوت وقت وارد زندگی مالک مالکی (جواد عزتی) می‌شویم. زندگی‌ای پر از فشار عصبی و بی‌خوابی. سمیرا، همسر مالک (رعنا آزادی ور) هم بیش‌ترین تاثیر را در تحت فشار و استرس بودن او دارد. سمیرا برادر زاده ابراهیم ریزآبادی (سیاوش طهمورث) رئیس هلدینگ ریزآبادی است که مالک در این هلدینگ یکی از مدیران میانی است و با تلاش‌هایش قرار داد‌های خوبی را برای شرکت ثبت کرده است. سمیرا دائم به همسرش سرکوفت می‌زند که سود تمام کار‌ها و تلاش‌هایش نصیب حاج ابراهیم می‌شود و او با تمام دک و پزش یک خدمتکار بیش نیست. سرکوفت‌ها و فشار‌های سمیرا خواب و بیداری مالک را پر از تشویش می‌کند.
در جریان قرارداد بزرگی که قرار است با شرکتی نروژی بسته شود، مالک دست به کاری می‌زند که شروع دردسر‌هایی تازه و عجیب برایش می‌شود. مالک به جای شماره حساب شرکت شماره حساب خودش را می‌دهد. تاثیرپذیری فیلم‌نامه زخم کاری از مکبث از همان سکانس اول قسمت اول مشهود است و از ایده‌های اصلی داستان است. سمیرا در همان سکانس اول همسرش را مجبور می‌کند سرمای وان پر از یخ را تحمل کند و حتی فکر بیرون آمدن را هم از سرش بیرون کند. وقتی سمیرا از انتقال پول‌های قرارداد به حساب مالک با خبر می‌شود، با ضرب و شتم او می‌خواهد که هیچ‌وقت پول‌ها را به شرکت برنگرداند.
۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest

1 دیدگاه
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
ناهید
ناهید
3 سال قبل

N

دکمه بازگشت به بالا