خلاصه داستان قسمت بیستم سریال شرم

در این مطلب از سایت حدولیاب خلاصه داستان قسمت بیستم سریال شرم را می خوانید: این سریال یک ملودرام اجتماعی است که بخش زیادی از آن معمایی بوده و کم کم داستان آن بازگشایی می‌شود و برای پخش از شبکه سه سیما در فصل پاییز آماده می‌شود.

قسمت بیستم سریال شرم

حسام از خانه بیرون می‌زند، ماموران که هنوز درحال بررسی مدارک فوت پدرش هستند با او تماس می‌گیرند و از او می‌خواهند که تمام وسایل پدرش را به آن جا ببرد.
حسام به خانه برمی‌گردد که خریداران خانه شان را می‌بیند و بهم می‌ریزد که مادرش شرایط را به او توضیح می‌دهد.
بهزاد به سراغ مختاری می‌رود تا ته و توی ماجرایی‌ که بین او و پدرش و پوران خانم است را بیاورد که او هیچ حرفی نمی‌زند و بهزاد گیج تر از قبل می‌شود.
پوران‌ متوجه می‌شود منوچهر همسرش وسایل او را که تعدادی از نوار های آقا صابر است را پیدا کرده است و باعث بحث میان آن دو می‌شود.
حسام به شرکت می‌رود و به لعیا می‌گوید که مادرش از آن ها چه درخواستی کرده است که لعیا ناراحت به خانه می‌رود و مادرش صحبت می‌کند اما پوران او را می‌پیچاند و می‌گوید می‌خواهم به همه چیز اعتراف کنم‌ و مامور ها نیز پوران را زیرنظر دارند.
پوران به ساختمان نیمه کاره اش می‌رود که بازپرس پرونده نیز او را تعقیب می‌کند و به یکی از همکارانش زنگ می‌زند و از او می‌خواهد به خانه آقا صابر برود و مدارک او را بردارد که در همان زمان پوران با حسام تماس می‌گیرد و درخواست دیدار می‌کند و از او می‌خواهد به هیچ کس هیچ چیزی نگوید.
پوران با خانه تماس می‌گیرد که پسرش ماهان تلفن را برمی دارد و می‌گوید فردا فراموش نکند به مناسبت روز مادر به مدرسه اش برود و او منتظرش است‌.
باران شدید شده است، سرکارگر ساختمان پوران برایش آتیش روشن‌کرده است، مامور ها او را زیرنطر دارند حسام از راه می‌رسد و پوران شروع به تعریف می‌کند و اشک می‌ریزد. حسام بهت زده به او نگاه می‌کند و از آن جا می‌رود.

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest

0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا