خلاصه داستان قسمت هفتم سریال شرم
در این مطلب از سایت حدولیاب خلاصه داستان قسمت هفتم سریال شرم را می خوانید: این سریال یک ملودرام اجتماعی است که بخش زیادی از آن معمایی بوده و کم کم داستان آن بازگشایی میشود و برای پخش از شبکه سه سیما در فصل پاییز آماده میشود.
حسام پسر آقاصابر به همراه مادرش به خانه پوران خانم رفته اند، همه در مراسم تولد مشغول عکس گرفتن هستند که مادر حسام، لعیا را به کنار میکشد و به او گردنبندی میدهد و میپرسد آیا مراسم ازدواج را به مادرش گفته است یا نه که در بین صحبت هایشان بهزاد که از حضور حسام ناراحت است بلند میشود و خداحافظی میکند و به بیرون میرود که پوران خانم دنبالش میکند و در حیاط باهم صحبت میکنند که بهزاد به او میگوید لعیا و حسام قول و قرار هایشان را هم گذاشته اند و عزیزآقا نیز به دنبال پسرش میرود.
لعیا و مادرش در آشپزخانه مشغول صحبت هستند که مادر حسام از راه میرسد و از آن ها میپرسد که آیا بین لعیا و بهزاد چیزی بوده است که لعیا قاطعانه میگوید هیچ چیزی نبوده و نیست…
عزیزآقا با پسرش صحبت میکند و میگوید اگر به لعیا احساسی دارد پای حرفش بایستد، بهزاد چندباری به لعیا زنگ میزند که او جوابش را نمیدهد و پیش مهمان ها میرود…
پوران خانم و حسام مشغول صحبت هستند که لعیا آن ها را صدا میکند تا به میز شام بروند، درحال شام خوردن هستند که بهزاد به خانه آن ها برمیگردد و با زدن حرف دلش در جمع از لعیا خاستگاری میکند و میرود.
حسام و مادرش در خانه شان هستند و درباره لعیا صحبت میکنند و حسام آماده میشود تا به دیدن لعیا برود با هم به شرکت میروند که باز هم با تیکه های بهزاد رو به رو میشوند…
حسام و لعیا به اتاق لعیا رفته اند و مشغول صحبت هستند، که مردی داخل شرکت میآید و داد و بیداد میکند و میگوید خانه ای که به او فروخته اند ماسمالی شده است مهندسی ساز نیست که باعث عصبانیت بهزاد میشود و حسام او را به اتاق لعیا میبرد و آرومش میکند که لعیا میگوید به خانه او بروند و اوضاع را بررسی کنند…
بهزاد در راه با حرف هایش سعی دارد حال حسام را خراب کند.
پوران خانم مادر لعیا به شرکت رفته است که مسئول خدماتی شرکت قضایای پیش آمده را تعریف میکند که لعیا از راه میرسد و او میرود و پوران از لعیا میپرسد چه چیزی میان او و حسام است که لعیا از جواب دادن طفره میرود و میگوید هیچی …