خلاصه داستان قسمت ۱۲۳ سریال ترکی حسرت زندگی + عکس

در این مطلب از سایت جدولیاب شما شاهد خلاصه داستان قسمت ۱۲۳ سریال ترکی حسرت زندگی هستید همراه ما باشید. سریال حسرت زندگی با تمرکز بر زندگی شخصیت‌های مختلف، روایتگر قصه‌هایی از عشق، خیانت، دسیسه و روابط پیچیده انسانی است. شخصیت‌های اصلی سریال هرکدام با مشکلات و چالش‌های زندگی خود دست و پنجه نرم می‌کنند و در این میان، روابط خانوادگی و عاشقانه آن‌ها تحت تأثیر قرار می‌گیرد.

قسمت ۱۲۳ سریال ترکی حسرت زندگی

قسمت ۱۲۳ سریال ترکی حسرت زندگی

امینه حالش بده که نساء با دیدنش بغلش و آرومش میکنه. سپس میرن پیش یامان که زرین با دیدن اونا بهشون میگه برین بیرون سپس به امینه میگه همش تقصیر تو و اون دختر عموی نحست بود! هاکان چیچک و زرین را میبره بیرون تا هوایی بخورن امینه از بقیه میخواد برن و اونو تنها بزارن باهاش. امینه با یامان حرف میزنه و ازش میخواد تا بیدار بشه و بگه که شوخی بوده او گریه میکنه و خودشو میزنه و سرزنش میکنه که چرا بهش نگفته بوده که دوستش داره و خودشو میزنه که نساء میبینتش میره آرومش میکنه. شعله غمزه را میرسونه خونه اش که میره داخل کمی بشینه بعد بره آنها با نوران نشستن تو خونه که تونا به اونجا میاد و یهو بحث یامان وسط کشیده میشه که غمزه میگه ناراحت نباش خوب میشه زنگ زدم از اتاق عمل اومده بیرون تونا میگه خوب میشه؟ مامان یامان مرده! غمزه جا میخوره و یهو فشارش میوفته که نوران و شعله کمکش میکنن بشینه شعله تونارو از اونجا میبره که غمزه میزنه زیر گریه و به خاطر یامان گریه میکنه و میگه چرا ازم مخفی کردین؟

نوران میگه نگران حالت بودیم و ازش میخواد به خودش زیاد فشار نیاره اما غمزه یاد یامان میوفته و گریه اش شدت میگیره. یامان را به سردخانه میخوان ببرن که زرین میخواد جلوشو بگیره که آرومش میکنن سپس موقع رفتن به امینه میگه اونم باشه امینه عزیزتر یامان بود میخواست همیشه پیشش باشه امینه گریه میکنه و میگه اونم عزیزدل من بود و همو بغل میکنن و میرن خونه. تو خونه زرین همسایه ها و فک و فامیل میرن برای تسلیت گفتن از طرفی مادربزرگ طاهر بهش میگه واسم سوپ درست کن میخوام و گوشیشو میگیره ومیگه تا بهم سوپ ندی گوشیتو نمیدم حاجی به اونجا میاد و حال مادرشو میپرسه که او میگه خوب نیستم گرسنه ام نگه داشته چیزی نمیده طاهر میگه چیزی شده بابا؟ واسه چی اومده بودی؟ او بهش ماجرای یامان را میگه طاهر چراشو میپرسه که حاجی میگه برای حفاظت از ادا انگاری همه ماجرای ادارو فهمیده بودن تو مدرسه اذیتش کردن که یامان باهاشون درگیر شده اونا هم چاقو زدن طاهر شوکه میشه و با عصبانیت از خونه میره….

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی حسرت زندگی + عکس

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest

0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا